سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 29 آذر 1403
    19 جمادى الثانية 1446
      Thursday 19 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۲۹ آذر

        پائیز می رود

        شعری از

        علی معصومی

        از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۴۴۹۳
          بازدید : ۱۵۰۴   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدای ارسالی شاعر:
        پاییز می رود
        پائیز می رود که زمستان فرا رسد
        کولاک برف و لحظه بوران فرا رسد
        پائیز بسته بار خودش را که بعد از این
        تاراج باغ و دشت و بیابان فرا رسد
        تشویش گل به چهچه بلبل بهانه شد
        تا روزگارِ دادن تاوان فرا رسد
        حال و هوای زرد خزان بی ثمر نبود
        تا قصه های پرده پایان فرا رسد
        از تار و پود برگ درختان گذشته ایم
        تا رقص باد و شاخه عریان فرا رسد
        مائیم و انجماد و سکوت جوانه ها
        تا اینکه آفتاب درخشان فرا رسد
        فعلا که سر به شانه طوفان نهاده ایم
        تا کی دوباره مژده باران فرا رسد
        ♤♤♤
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد منصوری بروجنی

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        محمد اکرمی (خسرو)

        نقدها و نظرات
        محمد منصوری بروجنی
        ۲ ساعت پیش
        جناب معصومی
        درود
        یلداتان مبارک
        خندانک خندانک خندانک
        جواد مهدی پور
        ۱ ساعت پیش
        درود بر شما جناب استاد معصومی عزیز

        عالی ست خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        ۳۰ دقیقه پیش
        سلام و درود جناب معصومی
        بسیار بسیار زیبا سرودید
        حظ وافر بردم خندانک خندانک خندانک
        و فکر می کنم شعرتون به گونه ای سروده شده که تنها مربوط به خاتمه پاییز و شروع زمستان نیست و حتی میشه برداشت اجتماعی هم کرد
        خندانک مائیم و انجماد و سکوت جوانه ها
        تا اینکه آفتاب درخشان فرا رسد
        فعلا که سر به شانه طوفان نهاده ایم
        تا کی دوباره مژده باران فرا رسد خندانک
        البته من اینطور برداشت کردم شاید هم شما اصلا دید اجتماعی پشت شعرتون نداشتید ولی همیشه میگویند که گاهی «شعر از شاعر فراتر میره» و معانی و تعابیری برداشت میشه که منظور شاعر نبوده ولی قابل برداشت است خندانک
        پیروز و دلشاد باشید و به مهر بسرایید
        یلداتون هم فرخنده و مبارک
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2