يکشنبه ۴ آذر
|
آخرین اشعار ناب طاهر معین
|
دوباره قلعه کهن ، طلسم شد به نام شب
که باز شهر آرزو ، قُرُق شود تمام شب
دوباره دیو قصه ها ، ز چنگ شاهزاده رَست
به نام نامی شبح ، تمام شب ، به نام شب
دوباره مه عزای آفتاب را گرفته است
چه بی ستاره چادری ، کشیده روی بام شب
دوباره گیس گلابتون ، به خواب می رود ، اسیر
تمام شب ، به نام شب ، بکام شب ، بدام شب
دوباره چنگ زندگی ، گسسته تار می زند
به مرگ مرغ شب ، معین ، سکوت هم کلام شب
دوباره ماه گر گرفت و آفتاب اسیر شد
به لوح قلعه حک شده ، تمام شب به نام شب
|
|
نقدها و نظرات
|
ای بس که شکست و باز بستم توبه فریاد همی کند ز دستم توبه
دیروز به توبهای شکستم ساغر امروز به ساغری شکستم توبه سپاس و درود | |
|
عزیز دل سپاس از لطف و دلگرمیتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.