جمعه ۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب طاهر معین
|
آشفته از آنیم که دیوانهی مستیم
مستیم که هستیم ، از آن باده پرستیم
از روز ازل ، بادهی ما ساغر غم بود
تا شام ابد ، سرخوش از آن جام الستیم
سوگند به پیمانه و پیمان ازل باد
پیمان نشکستیم و نه پیمانه شکستیم
سر سلسلهی ، سلسلهی ، سلسله داران
تا سلسلهای هست ، در این سلسله هستیم
دل بر می و در میکده و باده و از خویش
بستیم و نشستیم و پرستیم و گسستیم
چون کودک وحشت زدهی بازی دوران
هر گوشه که گفتند نشینید ، نشستیم
هم هق هق و هم گریهی شبگیر ، شب آویز
هم هم نفس و هم قفس بلبل مستیم
هر چند معین رند و نظر باز و هوس کیش!
با خون جگر دیده و دل هر شبه شستیم
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و سپاس جناب سید گرامی ، نگاهتتان گلباران . | |
|
درود و سپاس ، جناب عزیزیان عزیز . نکته ظریفتان آویزهی گوش خواهد بود . بمانید به عزت . | |
|
درود و سپاس خاتون شاهزاده خانم همیشه همراه . سپاس که با مهر هستید . | |
|
درود و سپاس جناب انصاری . حذ بردم از لطف شاعرانهتان . مانا و ماندگار بسرایید . | |
|
درود و سپاس بانوی گرامی . لطفتان مزید . | |
|
درود و سپاس آشوب شیرین . بمانید به مهر . | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار شعر زیبا و عالی خواندم از قلمتان
در وزنی شورانگیز
آفرین ها
بمانید به مهر و بسرایید