سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        قبیــــــــــــــــــــله

        شعری از

        مسعود میناآباد مسعود م

        از دفتر شعر و شعور نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۰۸ شماره ثبت ۷۷۷۱۴
          بازدید : ۱۳۱۹   |    نظرات : ۵۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مسعود میناآباد مسعود م
        آخرین اشعار ناب مسعود میناآباد مسعود م

         
        قبیله
        این ها همــــه از قبیـلهء دزدانند
        این را همـه فهمیده و هم میدانند
        شیطان شده شرمنده ز شیطانی خود
        چون دید که استاد تر از شیطانند
        بنشسته سرِ سفرهء گسترده نفت
        هم آخور و باهـــم ، به بده بستانند
        یک جیب نه صد جیب ، هزاران توبره
        بسته اند به پوز و خـرِ خود میرانند
        حالا که به جنگ زرگـری افتاده اند
        درفکر هنر پیشه و کـــارگردانند
        خوردند همه گوشت ، همه پوست ولی
        در فکر شکـم ، روده و اُستُــــخوانند
        یک عده مدیحه گوی بی فضل و خرد
        بنــــگر که چگونه دم همی جنبانند
        گفتند که آب و برق وگاز مجانی
        خود صاحب دخل و صاحب دکانند
        یارانه کند مشکل مارا حـل ؟….. نه
        این بی خردان چنین سخن میرانند !!
        یک عده جماعتی که خوردند فریب
        مستاصل و در مانده و بـس حیرانند
        یک عده به فکر سفــرهء خالی شب
        دنبال دو حبه قند و چـای و نا نند
        تا منجی عالم مــــگر از راه رسد !!
        ویرانــگر و جولان ده این میدانند
        تا ملت ، آلـــوده به خوابند و خمار !!
        اینها ســرِ پُست ، همچنان میمانند
        -------------------- پ نوشت ----------------
        پشت دریاها شهریست ،
        که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحر خیزان است .
        شاعران وارث آب و خرد وروشنی اند .
        پشت دریا ها شهریست ،
        قایقی باید ساخت . سهراب
        ۱۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۸:۱۳
        درود ارجمند استاد خندانک

        به قول استاد استکی بزرگوار:

        مبین مشکلات جامعه.

        یارب مددی کن خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۳۶
        به زندان قفس،
        مرغ دلم چون شاد می گردد
        مگر روزی که از این بند غم آزاد می گردد
        ----------------------------------------------- فرخی یزدی
        قدم رنجه فرمودید بانو
        سپاس .................... خندانک

        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۴:۴۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۵
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۴۰
        تپیدن های دل ها ناله شد،
        آهسته آهسته
        رساتر گر شود، این ناله ها فریاد می گردد
        -------------------------------------------- فرخی یزدی
        سلام استاد استکی گرامی
        خوش آمدید ..................... خندانک
        ارسال پاسخ
        سیدبهاقزوینه
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۵۷
        دست مریزاد آقامسعود .حظ بردم . پوزش که با عروض آشنا نیستم که نقدکنم (معمول ومرسوم شده نقد نکنیم نق بزنیم خندانک ) اگرشاعر رسالت خردورزی وبیان دردوطن نداشته باشد پس کی داشته باشد؟ .درود برشما - اسم شعر رانپسندیدم قبیله منو یاد عهدحاضرومشکلات روز نمیندازه رفتم تا دوران جاهلیت وبرگشتم وشاکرشدم که زنده بگورکردن وبرده داری مرسوم نیست . شعرعالی بود فقط جمع ضمیرغایب را درقافیه مناسب معنا ندانستم .اول شخص فرد بنظرم درسته .میرانم .بستانم .میمانم و...
        چه کنیم این که توگفتی همه ی مردم شهر
        چهل سال است که یک یک همگی میدانند
        آنکه دارد به من و همچو منی ظلم روا
        نه که شیطان . به خداوند همه انسانند
        شود این خانه بسعی من وتو گلشن جان
        ورنه اخبـــــــار غم انگیز همه میٍٍٍــخوانند
        خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۵۳
        ز اشک و آه مردم
        بوی خون آید، که آهن را
        دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
        ---------------------------------------فرخی
        درود جناب قزوینه عزیز
        خیر عالیجناب ، اگر بودند که بودند ..... خندانک

        ارسال پاسخ
        نسرین حسینی
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۴:۳۸
        دل به دریا زده ام
        سهراب...
        پشت دریا کوهیست
        از یک غم
        قایقت جا دارد
        منم آن مسافر فردایت
        نسرین_حسینی
        درودها برشما استادگرامی بسیار عالی بود
        رقص قلمتان ماندگار خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۵۵
        دلم از این خرابی ها بود خوش،
        زانکه می دانم
        خرابی چون که از حد بگذرد آباد می گردد
        ---------------------------------فرخی
        سلام بانو نسرین حسینی ارجمند
        سپاس که به مهر میخوانید ......... خندانک

        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۱۳
        کوروش
        اسوده بخواب
        که ما همه بیماریم.......... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۵۸
        ز بیداد فزون،
        آهنگری گمنام و زحمتکش
        علمدار و علم چون کاوه ی حداد می گردد
        ---------------------------- فرخی
        سلام جناب شفیعی گرامی
        سپاس ......................... خندانک
        ارسال پاسخ
        آراز نامی
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۲۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۰
        عـَلـَم شد در جهان
        فرهاد در جان بازی شیرین
        نه هرکس کوهکن شد در جهان فرهاد می گردد
        ======================== فرخی
        سپاس جناب اراز نامی مهربان
        .................. خندانک
        ارسال پاسخ
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۲۵
        سلام استاد عزیز بسیار زیبا درودتان باد قلمت زیباست باید خواند لذت برد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۳
        دلم از این عروسی
        سخت می لرزد که قاسم هم
        چو جنگ نینوا نزدیک شد داماد می گردد
        ----------------------------فرخی
        سلام استادم بیدل عزیز
        خوشحالم که همیشه همراهید ...... خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۸
        درودبر
        قلمتان
        احساستان
        وشعر زیبایتان
        شاعرواستاد بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۵
        به ویرانی این اوضاع
        هستم مطمئن زان رو
        که بنیاد جفا و جور بی بنیاد می گردد
        ---------فرخی
        درود بر شما
        استاد دزفولی گرانقدر خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد ترکمان(پژواره)
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۵:۴۵

        ... این قبیله دیگر
        قیامت شان سوخته...

        ... بگذریم سلام آقا مسعود عزیز که میز
        خسته از ریز است و هیز، مالک مادام العمر میز!

        ... بی مرد
        پشت دریا شهری است
        ناوی خواهم ساخت
        زنانش را تا به خاک
        کشم و
        کودکانش را به خون!

        پ...................
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۹

        خسرو گلسرخی:
        گیرم که درباورتان به خاک نشسته ام
        وساقه های جوانم
        ازضربه های تیرهایتان زخم داراست
        باریشه چه می کنید؟
        گیرم که برسراین باغ بنشسته
        درکمین پرنده اید
        پروازراعلامت ممنوع می زنید
        باجوجه های نشسته درآشیان چه می کنید؟
        گیرم که میکشید
        گیرم که میبرید
        گیرم که می زنید
        بارویش ناگزیرجوانه چه می کنید؟

        ----------
        سلام بر استاد قلم و اندیشه
        محمد ترکمان عزیز و گرامی
        بودنت موجب سر افرازی است ... خندانک
        ارسال پاسخ
        وحيد سخايي
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۶:۵۷
        کاش در ساحل آن درياها ،مردمانش همه آدم باشند ، ......
        درود خندانک خندانک
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۸
        دلم از این خرابی ها بود خوش،
        زانکه می دانم
        خرابی چون که از حد بگذرد آباد می گردد
        ---------------------------------فرخی
        سلام و سپاس وحید جان
        ---------------------- خندانک
        ارسال پاسخ
        فروغ فرشیدفر
        سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۴۲
        عالی ..‌قلمتون روان ازبیان⚘

        پشت دریاها جنگ است
        همه جا آشوب است
        بال میخواهم من
        که کنم پرواز
        ازین شهر ودیار
        قایق نساز سهراب
        قایق نساز.....
        ......
        علی کلان
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۷
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۹
        ز اشک و آه مردم
        بوی خون آید، که آهن را
        دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
        ---------------------------------------فرخی
        سپاس بانو
        ................... خندانک
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۵۵
        سلام استاد میناباد عزیز
        محشــــــــــــــــری ............ خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۱
        ز اشک و آه مردم
        بوی خون آید، که آهن را
        دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
        ---------------------------------------فرخی

        درود بر هنرمند عزیز
        علی جان سپاس ........ خندانک
        ارسال پاسخ
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۴:۵۷
        درود بر شما بزرگوار
        احسنت بر شما
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۹
        به زندان قفس،
        مرغ دلم چون شاد می گردد
        مگر روزی که از این بند غم آزاد می گردد
        ----------------------------------------------- فرخی یزدی
        قدم رنجه فرمودید بانو باغبان ارجمند
        سپاس که به مهر میخوانید .................... خندانک


        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۰:۴۲
        شیطان شده شرمنده ز شیطانی خود
        چون دید که استاد تر از شیطانند.......................... خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۴۶
        شدم چون چرخ سرگردان ،
        که چرخ کجروش تا کی
        به کام این جفا جو با همه بیداد می گردد ؟
        ---------------------------------------- فرخی یزدی
        درود بر
        سیده بانو رحیم زاده عزیز ---------- خندانک


        ارسال پاسخ
        ترانه ماندگار
        چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۴۹
        یک عده جماعتی که خوردند فریب
        مستاصل و در مانده و بـس حیرانند
        یک عده به فکر سفــرهء خالی شب
        دنبال دو حبه قند و چـای و نا نند
        تا منجی عالم مــــگر از راه رسد !!
        ویرانــگر و جولان ده این میدانند
        تا ملت ، آلـــوده به خوابند و خمار !!
        اینها ســرِ پُست ، همچنان میمانند
        زیبا و دردناک
        درود استاد خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۴۹
        ز اشک و آه مردم
        بوی خون آید، که آهن را
        دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
        ---------------------------------------فرخی
        سپاس بانو ماندگار ارجمند
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۳
        خندانک
        ارسال پاسخ
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۰۳
        سلام ودرودخدا برشما استاد بزرگوار
        احسنت خانه ات آباد بسیار عالی می سرایید درودتان
        موفق باشید ودرپناه حق با خانواده آمین خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۵۱
        شدم چون چرخ سرگردان ،
        که چرخ کجروش تا کی
        به کام این جفا جو با همه بیداد می گردد ؟
        ---------------------------------------- فرخی یزدی
        سلام و عرض ادب بانو یوسفی عزیز
        درود خدا بر شما ...........
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر مسعود شفیق
        پنجشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۱۸:۱۴
        شیطان شده شرمنده
        ز شیطانی خود
        چون دید که استاد تر از شیطانند
        بنشسته سرِ سفرهء گسترده ی نفت
        هم آخور و باهـــم ، به بده بستانند

        بسیار عالی
        درود استادم .......... خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۰۴
        تپیدن های دل ها ناله شد،
        آهسته آهسته
        رساتر گر شود، این ناله ها فریاد می گردد
        -------------------------------------------- فرخی یزدی
        سلام شاعر جوان با ذوق شفیق عزیز
        خوش آمدید ..................... خندانک
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸ ۱۵:۵۳
        هزاران هزار آفرین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        مسعود میناآباد مسعود م
        يکشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۵
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی کلان
        علی کلان
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدصدوقی
        يکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۸ ۱۴:۲۱
        خندانک
        معصومه حسن بگلو
        جمعه ۲۵ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۲۰
        تا ملت ، آلوده به خوابند و خمار !!
        اینها سرپست، همچنان میمانند.
        عالی بود.
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0