پنجشنبه ۲۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
ما همه باهم لجاجت می کنیم پای برناحق سماجت می کنیم
راه و چاه عشق را گم کرده ایم جو فروشی جای گندم کرده ایم
گونۀ گل شد کبود از دست ما باز ، بلبل را ربود از دست ما
گرگ را گاهی نوازش میکنیم با شغالان طرح سازش میکنیم
پیش پای گرگ آهو می کشیم رد پای سود را بو می کشیم
دست بردامان رندان می شویم لکه بر دامان انسان می شویم
جا بجا ما حرف بیجا می زنیم دیو را جای پری جا می زنیم
دشمن خود را ستایش می کنیم دوستان را آزمایش می کنیم
یار فرهادیم و شیرین میزنیم تیغ دین بر قلب آیین میزنیم
ما که بازی را به شیطان باختیم در درون خود چه بتها ساختیم
عاشق و شیدا و مفتون خودیم خود شدیم لیلی و مجنون خودیم
کیش شخصیت تمام دین ماست خود ستایی مذهب و آیین ماست
ما به خود حتی حسادت میکنیم توتم خود را عبادت می کنیم
از خدا دم ، ساز خود را میزنیم پنبۀ انباز خود را می زنیم
خانۀ دل را مکدر کرده ایم ترک راه و خُلق حیدر کرده ایم
صفحۀ شطرنج ما بی مهره و آسمان ذهن ما بی زهره و
روح ما آویز در دارِ خود است مسخ در زندان افکار خود است
تا همینیم وهمین آداب ماست این مسیرکسب نان و آب ماست
زندگی فکرِ محالی بیش نیست طالع ما را زوالی بیش نیست
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ارادت جناب استکی عزیز از حضور و مهربانی جنابعالی تشکر میکنم | |
|
سلام و درود بر جناب همایونی عزیز بسیارمسرور و متشکرم از توجه و رضایت شما فرهیخته بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
حکیمانه و زیباست