يکشنبه ۲۴ فروردين
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
با نسیم صبحگاهی، در بهار عاشقی
شادمان و با طراوت در گذار عاشقی
با دلی امّیدوار و با نگاهی سر به زیر
می کشم بر شانه هایم کوله بار عاشقی
گام هایم استوار و قلبم آرام است و باد
می نوازد گوش هایم را، چو تار عاشقی
من درین بازار بی رونق، دمادم می زنم
سکّهٔ دیوانگی، در کسب و کار عاشقی
در میان قیل و قال مردمانی بی شکیب
می کنم طی با صبوری روزگار عاشقی
کلبه ای دارم به غایت ساده امّا دلنشین
در حصار سبزه زار و جویبار عاشقی
فینهٔ درویشی ام از تاج شاهی بهترست
چون شده سنگین سرم با اعتبار عاشقی
در دیار عاشقی نا مهربانی کافری ست
می شود طاعت فقط، پروردگار عاشقی
تا قیامت می پرستم من، خدای عشق را
تا ابد من می سپارم سر، به دار عاشقی
می گریزم از فسار بندگی با زور و زر
می چشم طعم رهایی در حصار عاشقی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بر شما
موفق باشید