سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        آپاردی سئللرسارانی (سیلها سارارابرد)

        شعری از

        محسن زندی

        از دفتر دفترشعرمحسن زندی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۱ شماره ثبت ۴۴۷۹۴
          بازدید : ۴۷۲   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محسن زندی

        در باره ترانه ی :
        « آپاردی سئللر سارانی » 

         
        « آذربایجان خلق ماهنی لاری » یا « ترانه های فولکلوریک آذربایجان » به ترانه هایی گفته میشود که شاعر و آهنگساز مشخصی نداشته و طی سال ها سینه به سینه نقل شده و به دست ما رسیده است.
        یکی از اشعار فولکولور و معروف آذربایجانی ( آپاردی سئللر سارانی ) است که براساس داستان سارای ساخته شده و از سالیان دراز به اشکال مختلف سینه به سینه نقل شده و امروزه یکی از شاهکارهای فولکلوریک آذربایجان به شمار میرود.
        این داستان دختری است از یکی از دهات نزدیک رودخانه « آرپا چایی » که نزدیکی مرز دو آذربایجان جاریست.
        داستان سارای :
          
        داستان سارای اینطور آغاز میشود که در کنار رودخانه ی « آرپا چایی » که در نزدیکی مرز دو آذربایجان جاریست در یکی از دهات نزدیک آن دختری ساری تللی ( گیسو طلا ) و آلا گؤز ( چشم شهلا ) به دنیا می آید. پدر و مادرش نام این دختر را سارای که در ترکی تحلیل یافته ساری آی ( ماه طلایی ) میباشد میگذارند.
        سارای در طبیعت آذربایجان پرورش می یابد و دختری ماه رو میشود. بزرگان ده سارای را به پسری به نام « خان چوبان » نامزد میکنند. روزی چشم خان ده به سارا میافتد. خان ، پدر سارای را فرا میخواند و ازاو میخواهد که سارای را به عقد او در آورد. پدر سارای که مرد ریش سفیدی بود و به خان چوبان قول مردانه داده بود و مصداق آتاسؤزی (ضرب المثل) آذربایجانی: ( کیشی توپوردوغون یالاماز ) پیشنهاد خان ده را رد میکند. خلاصه از خان اصرار و از پدر انکار و در این موقع است که خان متوسل به زور شده و او را مورد ضرب و شتم قرارداده و سارای را تهدید میکند که در صورت سربازدن از خواسته ی خان دیگر پدر خود را نخواهد دید چون او پدرش را خواهد کشت. سارای که به جز پدر کسی را نداشت و نمیتوانست رنج و عذابش را ببیند بر خلاف علاقه ی وافرش به  « خان چوبان » و قولی که به او داده بود تن به خواسته ی خان ظالم میدهد.
        روزی سارای می گوید که آماده ازدواج با خان میباشد. همه از این تصمیم او متحیر میشوند ولی او چاره ای جز این نداشت چون او شیر دختر آذربایجانی بود و پاکدامن ؛ و بدین ترتیب سارای به دنبال خان راهی میشود اما در بین راه تنش را به آب جاری « آرپا چای » میسپارد و خود را جاودانه میسازد.
        امواج آرپا چایی، سارای زیبا را همانند دسته گلی روی دستهای خود می برد و بدین ترتیب دفتر عشق ناکام دیگری بسته میشود و از میان میرود. بعدها شاعری از دیار ارسباران آذربایجان، « ابوالقاسم نباتی » در میان چندین بند شعر تراژیک ، گوشه ای از این حکایت را چنین بیان مینماید :

         
        گئدین دئیین خان چوبانا
        گلمه‌سین بو ئیل موغانا
        گلسه باتار ناحق قانا
        آپاردی سِئللر سارانی
        بیر آلا گؤزلو بالانی

        آرپا چایی دَرین اولماز
        آخار سویو سَرین اولماز
        سارا کیمین گَلین اولماز
        آپاردی سِئللر سارانی
        بیر آلا گؤزلو بالانی

        آرپا چایی آشدی داشدی
        سئل سارانی قاپدی قاچدی
        هر گؤره‌نین گؤزو یاشدی
        آپاردی سِئللر سارانی
        بیر آلا گؤزلو بالانی  ....

        ترجمه فارسی :
        سیلها سارا را بردند.
        بروید و به خان چوبان بگویید
        که امسال به موغان نیاید
        اگر بیاید به خون ناحق فرو میرود
        سیلها سارا را بردند
        یک فرزند چشم شهلا را
        رودخانه ی آرپا عمیق نیست
        آب روانش سرد نیست
        عروسی مانند سارا وجود ندارد
        سیلها سارا را بردند
        یک فرزند چشم شهلا را
        آرپا چای گذشت و طغیان کرد
        سیل سارا را قاپید و فرار کرد
        چشم هر بیننده ای اشک آلود است.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۱
        خیلی زیبابود...دستتون دردنکنه با این توضیح کامل
        موفق باشید همکار گرامی خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۶
        درود گرامی
        ضمن تشکر از زحمات شما
        جسارتا در این قسمت سروده خود کاربران عزیز منتشر میشود
        شرح و تفصیل سروده دیگران در قسمت مطالب درج میشود
        لطفا پوزش کمترین را بپذیرید خندانک خندانک خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۰۱
        سلام و درود موفق باشی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رحیم نبی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۲
        یاشاسین قارداشیم خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۳۲
        درود بر همکار بزرگوار
        سپاس از سروده زیبایتان و زحمتی که برای این صفحه کشیدید

        مرحبا و دست شما درد نکند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاشاسین
        عباس وطن دوست
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵
        خندانک خندانک خندانک
        سلام و عرض ادب

        درود بر شما و احساس زیبایتان

        همیشه باشید و بسرایید

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسن علوی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۰۰
        یاشاسئن
        بو تعریفلر و یازئلاردئ کی اذربایجان هنر لرینی بوتون انسانلارا تانئدار و بو تانئشتئرماخ دا هر کسین ایشی دییل
        الله قلمیزه و قلبیزه ائشئخلئخ و سیزه عیزتلی عومور ورسین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۲
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۱۰
        ..........‌.....‌. خندانک خندانک خندانک ..............
        بسیاااار زیبااااااا بود برادرمخندانک خندانک خندانک
        هزاراااان درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        ......‌‌‌‌‌‌‌............ خندانک خندانک خندانک ...........
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب خندانک
        روزی نویسنده جوانی از جورج برنارد شاو پرسید : استاد ، شما برای چه می نویسید ؟
        برنارد شاو جواب داد : برای یک لقمه نان
        نویسنده جوان برآشفت : متأسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ می نویسم!
        و برنارد شاو گفت :
        عـــــیبی نــــدارد ، پسرم! هرکدام از ما برای چیزی می نویسیم که نداریم!
        اسفندیار گلزار
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۷
        سالام حورمتلی قارداشیم
        چوخ گوزل یازمسنیز بیر قدیمی شعریمی سیزه اتحاف ائدیرم
        دیدوغوم دویغولار، بیلدیگیم سوزله ر
        لال اولان آغیزلار کور اولان گوزله ر
        یول بیله ن عاغیلار چالیشان دیزله ر
        ظولمون اوباسینا هجوم ائده جک
        چکیله ن دیرناخلار دونان دودقلار
        سیلی ضربه سینده ن باتان قولاخلار
        صاحبین گوزلییه ن گوزل یاتاقلار
        ظولمون اوباسینا هجوم ائده جک
        دان زمان چکیله ن قیرمیزی کیروان
        گون بولوت آلتیندان های های باغیران
        دنیزده غرق اولوب یاردیم چاغیران
        ظولمون اوباسینا هجوم ائده جک

        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۳
        جناب آقای زندی عزیز، سلام علیکم.
        ...............................................................
        برخلافِ نظرِ شما،من معتقدم که باکاری که(سارای) می کند، نه تنها دفترِ عاشقانه ای، بسته .................که (بازمیشود)...
        بسیار زیباهستند این (فُلکوریک ها)...که نه تنها درآذربایجان.........بلکه درگوشه گوشه ی این سرزمین، فراوانند..........وهرکدام می توانند الهام بخشِ سُروده هایی ناب باشند.
        خسته نباشید برادرم.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عبدالرضا فاطمی عبد
        چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۲۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7