اؤنون آدی انگیزه ی عشقییدی
نام آن کتاب انگیزه عشق بود
متنی بوتون آموزش ومشقییدی
تمامی متن کتاب پرازآموزش ومشق عشق بود
نامه نی اؤخویوب چوخ آغلامیشدیم
بعدازنوشتن نامه،آنراخواندم وبسیارگریه کردم
اورکیمین باشیندا ساخلامیشدیم
ونامه رادربهترین جای قلبم(راس قلبم) نگه داشته بودم
بیلمه دیم اؤنی کیم وئرمیشدی یارا
درآن زمان ندانستم ،آن نامه راچه کسی به یارم داده بودچون من نمی خواستم نامه رابه اوبدهم
کونلومی یاندیریب ائدمیشدی پارا
بادادن آن نامه به او،(سئوگی)دلم راسوزانده وپاره پاره کرده بودچون بدون رضایت من این کارراانجام داده بود
بیرگون بیلدیم اؤنا ائلچی گلیبدور
یک روز دانستم که خواستگاردارد(به خونه اش خواستگارآمده است)
ائیله بیلدیم باغیرین با شین دلیبدور
وقتی شنیدم که به اوخواستگارآمده احساس کردم که قلبم راسوراخ کرده ودیگر قلبم نمی تواند خون رادرخودنگه داشته وتصفیه نموده وبه اعضای بدن بفرستدواحساس کردم که قلبم ازکارافتاده ودیگردارم می میرم
بدنیم سست اولدی حالیم قاریشدی
وبدنم سست شد وحالم دگرگون شد وبه هم خوردواحساس کردم که دنیا به سرم خراب می شود
احساس ائدیم روحیم بدندن قاشدی
واحساس کردم که روح ازبدنم فرارکرد
گؤزلریم قارالدی داها گؤرمدیم
وچشمام سیاه شدودیگرجایی راندیدم
نه گلدی باشیما اؤندا بیلمدیم
نمی دانم درآن موقع چه به سرم آمدچون هوش ازسرم پریده بود
اؤزاؤزونه یاش گؤزومدن تؤکولدی
خودبه خود اشک ازچشام سرازیرشد
ایشیقلی گون گؤزایویمدن چکیلدی
واحساس کردم که دنیا داری برام تاریک می شی معنی خودمصراع روزروشن ازخانه چشمم به کناررفت آخی همشعرهای عزیزم من برای فعل چکیلدی چگونه معنی مناسب پیداکنم
ائیله بیلدیم الیف قدیم بوکولدی
چنان احساس کردم که قامت راستم خم شدوشکست (کمرم شکست)
یامان گونون سرنوشتی اکیلدی
ودرآن موقع ودرآن روز برای من سرنوشت شوم وسرنوشت روزکارشوم کاشته شد
گئدی جانیم یاریؤلوندا آی آمان
ای دادوبیداد،درراه عشق یار،جانم ازدست رفت
اؤلمییدیم آللاه ای کاش بوزمان
خدایا ای کاش این زمان برای من به وجودنیامده بود ای کاش من عاشق نشده بودم
جوان جانیم یاریولوندا تالاندی
جوانیم (جان جوانم)درراه عشق غارت شدبه یغما رفت
اؤندابیلدیم سئوگی سئومک یالاندی
درآن موقع دانستم که عشق وعاشقی دروغ بود (عاشق شدن به بی وفا موجب نابودی است)
زیبا و غمگین بود