يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر محسن ابراهیمی اصل (غریب)
آخرین اشعار ناب محسن ابراهیمی اصل (غریب)
|
جمعه ها عصر...
همان لحظه که خورشید
پراز حرف و کنایه
می رود گوشه تصویر
و کز کرده و بادیدن آن می ترکد بغض
و شود اشک سرازیر...
تو اگر باشی و دستان تو باشد
ز غروب و ستم جمعه نترسم
شنبه و جمعه ندارد
دلم از هیچ نگیرد دیگر...
اگر از یاد تو من می گذرم
وعده دیدن ما
جمعه لب ساحل عشقی
که بدون تو مرا کشت...
محسن ابراهیمی
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام محبت کنید بجای آن لغت دریاکنار به کار ببرید تجدید خاطره آهنگ بانو نیز میشود متشکر داش سیا. | |
|
خوشحالم که گذروندیش امیدوارم خودت و خانواده محترمت همیشه شاد وتندرست باشید دوست من🙏🙏🙏 | |
|
درود بر جناب آزاد شاعر خوب و پرانرژی و مهربان خوشحالم از حضور شما در این محفل و خوشحال ترم از حضورتان اینجا⚘⚘⚘⚘ سپاسگزارم گرامی🙏🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آقا من کنار پلاژ نشستم .
داری میای دو تا نوشیدنی هم بگیر بیار جناب ابراهیمی عزیز من حساب میکنم.
درود بر شما.