دوشنبه ۱۳ اسفند
محال زیبا شعری از حسین گودرزی تشنه
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ ۱۷:۳۵ شماره ثبت ۱۳۵۳۲۳
بازدید : ۴۹ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه
|
صبح بعنی نفس گرم تو در رگ هایم
به هوایی که نفسهای تو در آن باشد
از ته خواهش دل
می کشم هر لحظه دمی از یاد تو را در سینه
باز دم باز فقط یاد تو در هر آنم
ای محال زیبا
شادی بی وصفی
که نشستی به دمی در همه ی تسلیمم
کاش ممکن بشوی
دست هایم تب لمس
دولب پر زعطش بوسه تکرار
شانه هایم به دلش میل غافلگیری
وتمامم دائم پی آغوش تو جان
ودل پرتپشم
سیصد و شصد و پنج روز
ویارش این است
که فقط غرق تمنا و تماشا باشد
لعنتی.....جذبه جذاب.....
ترین شعر جهان......
صبح یعنی نفس گرم تو در رگ هایم
باز هم میگویم
حضرت دلخوشی بی وقفه
دوستت می دارم
دوستت می دارم
دوستت می دارم
حسین گودرزی"تشنه"
۱۴۰۳/۱۱/۰۱
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
لطیف و زیباست
تقدیمتان:
صبح؛ یعنی، که گلِ پنجره را باز کنی
موجِ نابِ نفسی را به دل ابراز کنی
🌸
با تمامِ تبِ جان، مهر ببخشی به خودت
کوکِ رویای وفا، بهرِ دلت، ساز کنی
🌸
با انرژی بتپی، نبضِ رگِ عاطفه را
مثبتِ حسّ صفا را، به خود آواز کنی
🌸
پرترنّم بشود، نای نهانجای دلت
روز را دامنه تا دامنه آغاز کنی
🌸
بر سپیدِ سحری، چشمکِ جانت بزنی
چون «الهه»، همهدم، ناز شوی؛ ناز کنی
زهرا حکیمی بافقی
(غزل ۳۳۷، کتاب نوای احساس)