چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
جوانی موهبتی بود و من ندانستم
وفورِ مرحمتی بود و من ندانستم
مدار گردش صدها ستاره در باور
سپهر معرفتی بود و من ندانستم
نگار گم شده در آیه های وسواسم
رفیقِ هم جهتی بود و من ندانستم
درآن فضای فریبا و فصل شادابی
مجالِ منقبتی، بود و من ندانستم
شتابِ توسنِ اندیشه ام مرارت بار
بسوی عاقبتی بود و من ندانستم
غزال شوق و تمنای من، غریبانه
شکار شیطنتی بود و من ندانستم
بلای زود رسیدن به جای پرسیدن
خطای تربیتی بود و من ندانستم
برای اهلِ تظاهر، ثمر ز آن بازار
مقام و منفعتی بود و من ندانستم
دلی که باورِ من را ربود، با ترفند
مرید مصلحتی بود و من ندانستم
لبی که بوسهٔ تزویر، بر رفاقت زد
نماد بی صفتی بود و من ندانستم
اگر به جای خِرَد با خرافه چرخیدم
فسون تمشیتی بود و من ندانستم
به ساز مطرب بی اعتبار رقصیدن
حراج منزلتی بود و من ندانستم
ز راهِ کعبه سُریدن به راه ترکستان
بدیل معصیتی بود و من ندانستم
سزای حمل تمنّای ناکسان بر دوش
زوالِ کول و کتی بود و من ندانستم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آموزنده و زیباست