پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر محسن ابراهیمی اصل (غریب)
آخرین اشعار ناب محسن ابراهیمی اصل (غریب)
|
گم می شوم در خویش تا از درزِ پیراهن
رد میکنم لق دکمه های لنگ و شاکی را
با آهِ سمی از دهانی تلخ و خواب آلود
بر دست صبحم می چِکانم آب پاکی را
رد می گذارد بر سرم دستانِ گاوآهن
تا چشم از رو می برد گل های قالی را
در می روم از خانه تادر قاب تکراری
پر کرده باشم احتمالا جای خالی را
دیدن ندارد آسمان وقتی نمی بینم
هرگز دگر در آبیش آن شادمانی را
خورشید دیشب همچنان تابید برمغرب
با ما دگر کی می کند این مهربانی را
هر روز را شب کرده بالاجبار تا فردا
از من اگر هم مانده باشد عمر باقی را
اندک امیدی هست در قلبم اگر دنیا
چشمش نگیرد خنده هایی اتفاقی را
محسن ابراهیمی اصل
|
|
نقدها و نظرات
|
عرض ادب واحترام بانو کوهواره گرامی خیلی زحمت کشیدید 🙏 سپاسگزارم از نقد بسیار پربارتان🙏🙏🌹 | |
|
درودها استاد بانوی عزیزم بهره ها بردم از پنجره سبز زیبای شما و قلم زیبای جناب ابراهیمی گرامی 🙏🌸 خداقوت و با آرزوی بهترینها | |
|
درود و عرض ادب بانوی واژه ها همیشه محبت دارید وسپاسگزارم از لطف شما🙏🙏🙏🌹 همچنین شما بانو سلامت و تندرست باشید🙏 | |
|
عرض ادب جناب خوشرو عزیز خیلی متشکرم محبت دارید🙏 وهمچنین بزرگوار🙏🙏🌹 | |
|
درود مهرداد جان محبت دارید متشکرم🙏🙏🌹 ارادتمندم🙏 | |
|
درود وعرض ادب جناب استکی خیلی متشکرم لطف دارید🙏🌹 تندرست و سلامت باشید🙏 | |
|
عرض ادب واحترام شاهزاده بانو ما هم منتظرم بودیم نظر شما را ببینیم که بعد چند روز سوپرایز شدیم😊 خیلی متشکرم لطف دارید🙏🙏🙏 | |
|
درود و عرض ادب جناب رحیمی عزیز از پنجره نقد ارزشمند شما بسیار سپاسگزارم و متشکرم از وقتی که گذاشتید🙏🙏🙏 راستش گاهی آثار بزرگان رو می خونم و ما اگر امروز شعر می گوییم صد درصد الهام گرفته و برگرفته از ایشان است. اما این روزها کمتر رجوع می کنم به اشعارشان چرا که حس می کنم ناخواسته بر نوشتنم تاثیر می گذارد و هیچ شاعری این را نمی پسندد و دوست دارد حرف تازه ای زده باشد. از راهنمایی شما کمال تشکر را دارم 🙏🙏🙏 | |
|
درود وعرض ادب جناب بیدقی لطف شماست قربان سپاسگزارم🙏🙏🌹🌹 | |
|
درود و عرض ادب بانو شعر است دیگر خصوصا که بنده بیشتر وقتی دلگیرم به شعر پناه می آورم سلامت باشید وتندرست🙏 | |
|
درود وعرض ادب جناب مهدی پور عزیز خوشحالم که مورد پسندتان بود قدردان همراهی ارزشمندتان هستم🙏🙏🌹🌹 | |
|
عرض ادب واحترام جناب دزفولی لطف شماست و خوشحالم از همراهیتان سپاسگزارم بزرگوار🙏🙏🙏🌹🌹 | |
|
درود وعرض ادب جناب کریمی خیلی متشکرم🙏🙏🙏 برقرار باشید بزرگوار🙏🌹 | |
|
عرض ادب جناب عبداله پور خیلی متشکرم لطف دارید🙏🌹 تندست باشید🙏🙏 | |
|
عرض ادب جناب ایوری نظر لطف شماست بزرگوار🙏 خیلی متشکرم🙏🙏🌹 | |
|
عرض ادب واحترام جناب حاجی پور خوشحالم که مورد پسندتون بود🙏 سپاسگزارم از حضور پرمهرتون🙏🌹 | |
|
درود و ارادت خواهر مهربان وگرامیم بانو زند فرهیخته این باعث افتخار بنده است محبت دارید🙏 خیلی متشکرم از همراهی ارزشمندتون🙏🙏🌹 | |
|
درود و عرض ادب جناب سرمازه عزیز لطف دارید بزرگوار خوشحالم که مورد پسندتون بود🙏 سپاسگزارم از همراهیتان🙏🙏🙏 | |
|
درود وعرض ادب بزرگوار سپاسگزارم از شما🙏🙏🙏 | |
|
درود وعرض ادب جناب میرزا دوست حضورتان زیباست متشکرم🙏🙏🙏 | |
|
سلام جواد جان ارادتمندم خیلی متشکرم محبت دارید همیشه🙏🙏🌹🌹💙 برقرار باشی برادر🙌 | |
|
درود بزرگوار سپاسگزارم از حضور مجدد شما🙏🙏🌹 | |
|
عرض ادب واحترام بانو سپاسگزارم از حضورتان🙏🙏🌹 خیلی متشکرم🙏🌹 | |
|
درود وعرض ادب بزرگوار خیلی متشکرم محبت دارید سپاسگزارماز حضورتان🙏🙏🌹 | |
|
عرض ادب و احترام بزرگوار خیلی متشکرم محبت دارید🙏🙏🌹 | |
|
درود و عرض ادب مهدی جان خوشحالم که هستید دوست عزیز و گرامیم🙏🙏🌹 | |
|
عرض ادب واحترام بانو طالب زاده گرامی لطف شماست بانو🙏🙏 سپاسگزارم از حضورتان🙏🌹 | |
|
درود وعرض ادب جناب نجفی عزیز خوشحالم که همراهید سپاسگزارم از حضورپرمهرتان🙏🙏🌹 | |
|
عرض ادب واحترام بزرگوار سپاسگزارم از حضور پرمهرتان🙏🙏🙏🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با یاد و نام یگانه خدای هستی بخش
سلام و عرض ادب و وقت بخیر
حضور یکایک شما نابیان ارجمند
با اجازه همگی و آرزوی سلامتی و شادی و برکتِ روزافزون
برای سایت شعرناب و مدیرعزیز سایت و جمیع اعضای بزرگوارش ، چند خطی هرچند مختصر و سریع ، راجع به چارپاره ی ارزشمند ولی تلخ و غمگینمحتوا اما واقعاً زیبابیانتان می نویسم
قالب شعری چهارپاره در آغازِ شکلگیری اش ، مُصادف با زمان مشروطهطلبی در ایران و بعد از آن تاکنون ، بیشتر برای ارائهی مضامینِ اجتماعی و سیاسی ، نیز اغلب در انتقاد و اعتراض به مسائلِ متعددِ نابسامانیهای جامعه و مُعضلاتِ ریشه ایِ حکومتی ، استفاده میشده است. که رفتهفته و بتدریج هرچه با دورانِ اخیر ، مواجه تر می شدیم ؛ مضمون و محتوای این قالب شعری زیبا نیز تغییراتی را در کار خویش داشت و امروزه این قالب شعری پر مخاطب ، اغلب برای بیان مضامین غنایی عاطفی نیز استفاده میشود.
مُراد از وزن عروضی در چارپاره ، این است که وضعیت تعداد و کیفیت هجاهای کلماتِ تشکیل دهندهی یک مصراع دراین قالب ، چگونه بایست باشد . آنچه درباره ی وزن عروضی یک چهارپاره حائز اهمیت است ؛ این است که همهی مصاریع ، باید در یکوزن عروضیِ ثابت سروده شوند. یعنی مانند قافیه، هموزن بودنِ هر چهار مصرع با یکدیگر کافی نیست و کل مصاریعِ مجموعِ دوبیتیهای سازنده و به هم پیوسته ی چهارپاره باید هموزن باشند.
چارپاره سرایی در قرن حاضر و در دهههای اخیر بسیار پرکاربرد شده و رواج یافته است ؛
تاجایی که از خوانده های دانشگاهی و کتب نگاشته شده درین زمینه یادم هست ؛ در گذشته اولین چارپاره سرا را فردی به نام جعفر خامنه ای تبریزی می دانند که بعد به تقلید از ایشان شاعران بسیاری مثل مهدی سهیلی ، پرویز خانلری ، فریدون توللی ، فروغ فرخزاد و هوشنگ ابتهاج ، نادر نادرپور ، حمیدی شیرازی ، حبیب یغمایی ، رشید یاسمی ، صورتگر و دوستان دیگرشان ، به سراغ چارپاره سرودن رفته اند. شاعری چون فریدون مشیری، تخصص و گرایشِ عجیبی در اشعار چارپارهی عاشقانه داشت:
ما آتش افتاده به نیزارِ مَلالیم
ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم
بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید
بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم
از بین شاعران دههی اخیر هم میتوانیم افرادی مثل سیدمهدی موسوی ( در شیوه ی پست مدرنی )، امید صباغنو ، علی کریمی کلایه ، حامد عسکری، کاظم بهمنی، شهرام میرزایی ، خانم فاطمه اختصاری و… را نام برده و به این بندِ چارپاره ی زیبا از آقای یاسر قنبرلو هم گذاری اشاره گونه داشته باشیم:
داد و بیداد نکردم که در اندیشهی من
مَرد آن است که غم را به گلو میریزد
آخرین مرحلهی اوجِ فرو ریختن است
مثل فوّاره که در اوج فرو میریزد
ساختار چهارپاره سرایی معمولاً از نظر موضوع و مضمون، منسجم است و بیانگر موضوع واحدی بایست باشد.
تمهیدی اندیشمندانه که درونِ قالب ِ چارپاره برای سرایندگان آن وجود دارد این است که نه به اِزای هر مصراع ، بلکه به ازای هر دو مصراعِ زوج ، شاعر را مجبور به استفاده از قافیه مینماید؛ پس دست شاعر برای ساخت مضامین جدیدتر ، بازتر می گردد. در همین راستا، بسیاری از شاعران معاصر، بیش از هر قالبی به چارپاره علاقه نشان میدهند؛ برای مثال در یک پژوهش ادبی ، مشخص شده که بیش از دو سوم آثار سبکیِ پُست مدرن ، در قالب چارپاره سروده شده است! البته ماجرا منحصر به شیوه ی پست مدرن نیست و در دهههای اخیر، علاوه بر این سبک نوگرا، شاعران سبکهای دیگر مانند کلاسیک و نئوکلاسیک هم گرایش خوبی نسبت به قالب چارپاره پیدا کردهاند و اشعار زیادی در این قالب سرودهاند.
و اما چارپاره ی غمگین ولی پرمحتوا و مهارتبیان آقای ابراهیمی ارجمند با عنوانِ : آه سمّی
گم می شوم در خویش تا از درزِ پیراهن
رد میکنم لق دکمه های لنگ و شاکی را
با آهِ سمی از دهانی تلخ و خواب آلود
بر دست صبحم می چِکانم آب پاکی را
رد می گذارد بر سرم دستانِ گاوآهن
تا چشم از رو می برد گل های قالی را
در می روم از خانه تادر قاب تکراری
پر کرده باشم احتمالا جای خالی را
دیدن ندارد آسمان وقتی نمی بینم
هرگز دگر در آبیش آن شادمانی را
خورشید دیشب همچنان تابید برمغرب
با ما دگر کی می کند این مهربانی را
هر روز را شب کرده بالاجبار تا فردا
از من اگر هم مانده باشد عمر باقی را
اندک امیدی هست در قلبم اگر دنیا
چشمش نگیرد خنده هایی اتفاقی را
محسن ابراهیمی اصل
شاعر با وجود این همه دچارشدنِ عصرِ کنونی به روزمرگی های کسالتبار ، به طریقِ مُداقه در جزییات زندگی با تکنیکی ادراکسوی در اپیزودهای رواییِ بندهای چارپاره ، روحِ شعرش را به سمت و سویِ روشناییِ اندیشه ها ، سوق می دهد . شأنِ شاعر در این دلگویه این است که مدام زندگی اجتماعیِ انسانهای بهظاهر متمدنِ امروزی را از ابعاد گوناگون مورد بررسی و تحلیلی ژرفنهاد قرار داده ، از مَنظری جامعه شناسانه رَصَد می نماید و آن زمان است که زبانش می تواند در پیوند بین متنِ کهنِ آه و عبورِ زندگیِ پُرطمطراق و شلوغبازارِ رنگارنگِ اکنونی ِ درگیر در روزمرگیهای نه چندانخوشایند و اکثراً در اجباری صِرف سُرخورده و سَرکرده ، هرچند جِدّی اما با نشاطی رو به فخامتِ آیینگی دور از خودبیگانگیها و زنده و سالم و تازه بماند. اگرچه رَوندِ این چنین زندگی ِ ملالتمُبتلای جهانِ جنگیِ کنونی ، فخامت ادبی و آرمانیِ چندانی برای شاعر و همعصرانِ بیچاره اش ندارد ؛ اما سرزندگی و زیبایی و طراوت و نشاطخواهیِ آن ، در کلماتش عین آبشاری دلپسند و صداقتپیشه ، هنرنمایی می کند.
در این چارپاره هر دو دیدگاه شاعر عزیز در ناطقِ احوالِ جامعه و افراد بودن ، خاصیتِ کشسانی و جذب تامّلاتِ متفکّر را داراست . یعنی هم خاصیت سنّت و هم مدرنیته درین شعر زیبا و منحصر بفرد ، خوانندگان شعر را ناخودآگاه به سمت درنگ در حالات خودش میکشاند ؛ چرا که در کلام هنرپرور شاعر هم زندگی اجتماعیِ امروزی ، او را به سمت باورهای قلبی خود می برد و هم تلخیهای سَمّیِ روزمرگی ، آن سِیرِ اندیشه و نگاشتِ شاعر را باید در این بین قَدَر و محسوس نمایان دارد و هر دو مقوله را با تصویرسازیِ چندبُعدی در محدوده ی قلم درام و تراژیک ِ شاعر فهیمآوا قرار بگیرد. تا بتواند حرف دل را هرچند کوتاه و به اشاره ، در ظرافتی نازکاندیش ، بر زبانِ کاغذ جاری سازد .
نگارنده در میدان جنگِ زندگی ، مجاهده ای شگرف دارد و در کلمات و حادثههای روزمره ، دقیق می شود .
با شُکوه و در عین حال به شِکوه ، از هجومِ روزمرگی های حیات ، حرف می زند . پیوند بین سنت ادبی و عطر زندگی امروز شعر ایشان را زیبا و مردم پسند می دارد.
شعر خوب دو پارامتر اساسی دارد: اول : زندگی و دوم : میراث ادبی. که شاعر ارجمند از هر دو به نحوِ احسن و درست و متعادل استفاده نموده است . و حیات طیبه ی شعر خود زنده تر از مردهماندن در روزمرگی به نگرش مخاطبان خویش متمایز و در خور تاملی شگرف با استعاراتی نغز و تازهسخن در سطورِ دلنگارَش جلوه داده است .
از وجودِ احتمالیِ اغلاط املایی تایپی و کوتاهیِ نقد در سریع نویسی ام عذرخواهم .
سلامت باشید و دلشاد درپناه حق