سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        بت‌تراشانِ بت‌شکن!

        شعری از

        محمد شریف صادقی

        از دفتر بیدل بوی دلبرم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ ۱۹:۳۶ شماره ثبت ۱۲۸۴۸۵
          بازدید : ۲۵۶   |    نظرات : ۱۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        چه دهان چون شکرانی که به دل بیمارند
        مردمِ تیره‌دلِ پاکْ قبا بسیارند

        به خطی، شرح همه زندگی‌اَت می خوانند
        خودْ خدا خوانده تو گویی ، که قضاوت کارند

        یک خبر از تو شد و شهرهٔ شهری، کاین شهر
        بت تراشند  ولی... بت شکنِ قهّارند

        گشته پُر باد سَر از شُهرتِ باد آورده
        یک سخن گویی و بر باد تو را بسپارند

        ............

        وه درین دوره نمانْد ارزشِ ریش از ریشه
        وای بی ریشه اگر ریش گرو بُگذارند

        ریشه‌داری نه بگشت از نسب کس روشن
        ریشه آن است که روشن روشان می دارند


        دهریان چون همه در کوره رهِ تردیدند
        کاش، ما را به رهِ دلْ‌کده وابگذارند

        (دهری: ماده گرا)

        زاهدان چون همه فتنه‌ند ز زیر دستار
        دست باید که ز روی روسری بردارند


        پوچیان چون درِ امّید ز معنا بستند
        عجبم نیست اگر این گله پوچ انگارند

        (پوچیان: پوچ گرایان)

        خِرَدِ خُرد هم ار  بارقه‌ پیدا بیند
        این سه را قلب و زبان نابغه در انکارند

        از منِ دل‌شده، زوریّ و زری و زاهد
        واعظ و دهری و پوچی همه دل افگارند

        طنز در پرده بگویم، بِشِنُو قصهٔ قوم
        که خود آزاده ز باور به خدا بنگارند

        آنکه در ردّ خدا نوشت پندار خدای
        بی‌خداییست که اینان بخدا پندارند

        این همه گفتم و مقصود رفیقان این بود
        مدعیان به زبان، زیرِ قبا خود زارند

        جمعی افسرده ز اَفسوس، به بندِ افسار
        جمعی عصیانگر و فاسد، خرِ بی افسارند

        جمعی اندر پی دیگران چو کوران، پیرو
        جمعی از فرط تکبر ز دگر بیزارند


        هوش می باید و هم توشهٔ شالودهٔ عمر
        ورنه در لاف و زبان، جمله کسان هشیارند


        غزلِ رندِ تو صادق نه بگیرد خَلقی
        که به حلق عاشق و در خُلق خس و خون‌خوارند
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۳۶
        درود جناب صادقی گرامی
        بسیار زیبا بود و حال و هوایی کهن و تعلیمی و رندانه داشت🌺🌺👏👏
        این ۳ مصرع نیاز به التفات وزنی دارد🙏
        دست باید که ز روی روسری بردارند
        آنکه در ردّ خدا نوشت پندار خدای
        جمعی اندر پی دیگران چو کوران، پیرو
        و
        مصرع آخر با قاعده قلب و ادغام و این نکته که تلفظ عین و الف در زبان فارسی یکیست صحیح است منتها منتقدان سختگیر این نوع قلب و ادغام را جایز نمیدانند🙏
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۰
        درود بر شما. ممنون بابت نظر انتقادی شما. دربارهٔ مصراع آخر فرمایش شما را کاملا درک میکنم و من چند بار در اشعارم اینکار را برای حرف «ع» و حتی «ه» و «ح» نیز انجام داده‌ام که به قول شما بعضی از ارباب عروض صحیح نمیدادند و البته کاملا قابل درک است و حدالامکان باید از آن اجتناب شود. اما دربارهٔ سه مصراع یاد شده من چند سوال داشتم که اگر مرا راهنمایی کنید ممنون میشوم تا اشکالات را رفع کنم: در مصراع «جمعی اندر پی دیگران چو کوران پیرو» (-U--UU-U-U----) در رکن اول فعلاتن به فاعلاتن تبدیل شده که اختیاری مشهور است و قطعا منظور شما این نیست. اما هجای هشتم و نهم به ترتیب کوتاه و بلند هستند حال آنکه در حالت استاندارد فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن باید اول باید بلند بیاید و بعد کوتاه و در این جا جابجایی یا قلب رخ داده است. آیا این نوع جابجایی مجاز نیست؟ (متاسفانه اطلاعات من دربارهٔ عروض محدود است و از این جهت می‌پرسم که اشکال احتمالی را شناسایی کنم). در مصراع «دست باید که ز روی روسری بردارند» مشابه همین مسئله رخ داده است بنابراین ظن من اینست که اشکال شما به همین جابجایی است‌. در مصراع سوم «آنکه در ردّ خدا نوشت پندار خدای» (که البته «ی» در خدای احتمالا اضافی و غیر ضروری است) تفاوت این است که در رکن آخر دو هجای کوتاه و یک بلند داریم نه دو بلند (در ابیات دیگر عمدتا تسکین رخ داده است). مثل این شعر سعدی: «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز ---- مرده آن است که نامش به نکویی نَبَرند» یا این مورد در حافظ:«گر چنین جلوه کند مغبچهٔ باده‌فروش ------- خاک‌روبِ درِ میخانه کنم مژگان را»
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۵:۴۹
        بیهوده نیست دو بزرگوار شعرتون‌رو رندانه خطاب کردند.. خندانک
        زیرکی خاصی داشت و لذت بردیم خندانک

        زاهدان چون همه فتنه‌ند ز زیر دستار
        دست باید که ز روی روسری بردارند خندانک

        درود بر شما خندانک
        شاد باشید خندانک

        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۲
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۲۰:۳۰
        درود
        سروده انتقادی ِ تندی بود .

        با خیلی از موارد سروده موافق هستم


        موفق باشید .
        خندانک
        علی مزینانی عسکری
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۰۳:۱۸
        سلام و عرض ادب
        دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۲
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۰۵:۰۸
        درود بر شما بسیار عالی خندانک خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۳
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        راحله حصارکی (راحیل)
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۰۵:۵۷
        درودتان شاعر گرامی
        -🌹
        --🌹
        ---🌹
        -----🌹
        -------🌹
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۳
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۰۹:۰۳
        شعر رندانه زیباییست
        زنده باشید خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۳
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۰:۲۰
        درود بر شما جناب صادقی گرامی خندانک

        زیبا و ناب سرودید

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        محمد شریف صادقی
        محمد شریف صادقی
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۳۳
        🙏🙏🙏🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۱۷
        درودها نازنین قلمتان سبز خندانک
        قلمتان را دوست دارم موفق باشید خندانک خندانک
        مرتضی میرزادوست
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۲۱:۲۱
        سلام و عرض ادب جناب صادقی بزرگوار خندانک
        درود بر شما
        زیباست و عالی
        خیلی به دل نشست
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۱۷


        سلام جناب صادقی گرامی
        بسیار زیبا بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجید بهلول (میثم)
        يکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ ۱۶:۴۱
        درود‌بر‌شما
        زیبا‌بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0