سکوت و سادگیم را ستوده اید اما
دلم خشابِ سلاحی و تا دهانه پر است
به ساعتِ شنیِ کُنجِ قلبِ من سوگند
همین که حفره فرو ریزد آستانه پراست
دلی شکسته وعاصی درونِ سینه یِ من
نخواست تا بسرایم که از ترانه پراست
خیالِ بُر زده ام بر هجوم خاطره هاست
نوایِ هجرِ بنان*در فضایِ خانه پراست
فریبِ خنده یِ من راچگونه می خوردید
نگاهِ خسته ام از التماسِ شانه پر است
به دادِ حالِ خرابم نمی رسید افسوس
روان و روحِ من از زخمِ تازیانه پر است
رسیده لحظه یِ قتلِ سکوتِ اجباری
برای رد شدن از مرزها بهانه پر است
بدونِ واهمه بی وقفه می زنم فریاد
دلم هوایِ تو دارد و از زمانه پر است
سلام برادر خوب و ارجمندم جناب محسن ابراهیمی اصل گرانقدر و فرهیخته ام تقدیمی ارزشمند و زیبایتان را مدال وار سنجاق به سینه می نمایم ... مرا شرمنده بزرگواری و ادب بسیار عالیتان نمودید امیدوارم فی سبیل الله همچنان خادم قلم شما با عشق باشم و بمانم یا رب
سلام استاد عزیزم خدا می داند که نگران حالتان هستیم و بیش از این کاری از دستمان برنمی آمد از روزی که وارد این سایت شدم مانند برادری دلسوز همیشه مشوق و راهنمای بنده بودید و هر چه آموختم را مدیون حمایت بی دریغتان هستم از خداوند برایتان تندرستی و حال خوب آرزو می کنم🙏🙏 سایه تان مستدام🙏
بانام ویادخدا
و درودبرشما جناب استاد ابراهیمی عزیز
یکی ازشاعران وهنرمندان توانمندو خوب ومحجوب سایت که سالهای زیادی است کنارمان قلم می زنند
⭐️جناب ابراهیمی همانطورکه می دانید ترانه سرای قابلی هم هستند وبیشتراوقات درشعرهایشان هم حس وحال ترانه غالب است
عنصرعاطفه وخیال درآثارشان بسیارقوی است وخوب می نویسند بدون شک بیشترشما تاحدودی آشنایید بااین قلم خوب
امروز هم قطعه ی بسیارزیبایی ازقلم توانمندشان خواندم وبااجازه ایشان چندسطری براین شعرزیبانوشتم:
ابتدابه زبان ساده کمی درمورد قطعه برای آشنایی دوستان تازه کارتوضیحاتی می دهم وامیدوارم که مورد توجه واستفاده قراربگیرد
☀️قطعه چیست؟
قطعه شعری است که معمولا مصراع اولش قافیه ندارد ومصراع های دومش باهم همقافیه اند اما گاهی ممکن است مصراع اول هم مقفی باشد
موضوع مختلفی راهم می تواند شامل شودازجمله قطعه گاهی دوبیت وگاهی هم بسیاربیشتراست ...
حالایک نکته ی مهم درموردتشخیص قطعه از غزل وقصیده وجود دارد
اگردرمواردی درقطعه مصراع اول قافیه داشته باشد ممکن است با غزل اشتباه شود
گاهی قطعه از نظر قافیه کاملاً شبیه به قصیده و غزل است یعنی وقتی که مَطلع مُصَرَّع دارد تشخیص آن از قصیده و غزل مشکل می شود.
🧊گاهی مضمون و محتوای قطعه با قصیده و غزل یکسان است اینجا هم تشخیص آن از قصیده و غزل مشکل است
و بعضی وقتها تعداد بیت های قطعه با تعداد بیت های قصیده و غزل برابر است. در این مورد، اگر شباهت های ذکر شدۀ قبلی را هم داشته باشد، به قصیده و غزل شبیه است
🧊حال بااین توضیحات چگونه تفاوت قطعه باقصیده وغزل راپیداکنیم
۱_ از نظر قافیه ،در تعریف قطعه گفته شد که هم قافیه بودن مصراع اول با آخر ابیات شرط لازم و ضروری نیست بلکه اختیاری است بنابراین در اکثر موارد به آسانی می توان اختلاف قطعه را با قصیده و غزل تشخیص داد، زیرا بیش از هشتاد درصد قطعه ها مَطلع غیر مُصَرَّع دارند.
۲_ از نظر محتوا و مضمون هم در قطعه بیشتر مضمامین اخلاقی، اجتماعی، انتقادی و سیاسی به چشم می خورد در صورتی که در قصیده اغلب مضمامین وصفی مدحی و رثایی و در غزل اکثر مفاهیم عشق و عاشقی دیده می شود.
۳_ازنظرشیوه ی بیان هم معمولا برای بیان مفاهیم قطعه بیشتر از حکایت و تمثیل و محاوره استفاده می شود اما تقریباً هیچ گاه برای بیان مفاهیم قصیده و غزل از این گونه قالبها بهره گیری نمی شود
واما بپردازیم به قطعه ی زیبای جناب ابراهیمی که باتوجه به بداهه ی زیبای استاداحمدی زاده درپست مسابقه نوشته شده وتقدیم هم شده به ایشان ومبارکشان باشد
شعرهم درلفظ وهم درمعنا بسیارقوی وزیباست وبااجازه چندبیتش راواکاوی خواهم کرد..
☀️شاعرشعرش رابسیارخوب شروع کرده ،ارتباط بین مصراعها خوب است وزن وقافیه هم مشکلی ندارد ردیف تروتازه زیبایی هم دارد(پراست)
وخوب هم به پایان برده شده
موضوع شعرهم حرف دل بسیاری ازماست
گاهی پشت سکوتمان حرفهای نگفته ی بسیاری است که روی هم وقتی که جمع می شود ممکن است یکهو به مرزانفجاربرسد
وشاعر بسیارخوب دربیت اول به این نکته اشاره داشته بایک تصویر زیباوبکر
درواقع این شعرحرف دل بیشترماست ومخاطب ازهمان ابتدا همزادپنداری می کند باشاعر
☀️واما بیت اول
سکوت و سادگیم را ستوده اید اما
دلم خشابِ سلاحی و تا دهانه پر است
شاعر دراین بیت دلش رابه خشاب سلاحی تشبیه کرده که تادهانه پراست یعنی پرازحرفهای نگفته است ومنتظرشلیک و
فریادی که درگلومانده ،سکوتی که پرازحرف است وروی هم جمع شده مثل یک خشاب پر
می توان ازاین بیت چندبرداشت کرد
برداشت اول سکوت عاشقانه است که خیلی ها ممکن کسی رادوست داشته باشند ولی سکوت کنند وصبوری کنند واین خیلی بی تاب کننده است وبی قراری وپریشانی می آورد !
ویک برداشت ضعیف ترهم میشود کرد اینکه خیلی وقتها سکوت راباساده گی اشتباه می گیرند بیشتراوقات آدم همه چیزرامی فهمد ومیداند اما خویشتن داری می کند وبعضیهاشاید دلیلش راساده گی یانفهمیدن طرف بدانند!
شاعر ناآرامی وبی قراری ناشی ازسکوتش رابسیار خوب دربیت اول به تصویرکشانده وادامه ی شعرهم درباره اش حرف می زند وبیشتر توضیح میدهد
منم یه بیتی دارم باهمین مضمون:
ظاهرا آرامم اما دردلم طوفان به پاست
مثل دریایی که باامواج وحشی آشناست
☀️ویادربیت دوم
به ساعتِ شنیِ کُنجِ قلبِ من سوگند
همین که حفره فرو ریزد آستانه پراست
ساعت شنی کنج قلب تصویربکروبسیارزیبایی است
ساعت شنی یک ترکیب وصفی است
نوعی وسیله ی زمان سنج درقدیم بود که استفاده های زیادومتفاوتی داشته اماالان بیشتریک وسیله ی تزئینی است
شنها در ساعت شنی بسیار زیبا پیوستگی و سرعت گذر ساعتهای عمر انسان را نمایش میدهد وشاعربه خوبی ازاین ویژگی بهره برده برای القای منظورش به مخاطب
☀️بیت چهارم
خیالِ بُر زده ام بر هجوم خاطره هاست
نوایِ هجرِ بنان*در فضایِ خانه پراست
دراین بیت هم شاعر بااشاره به آوازوترانه های زیبای استاد بنان که خاطره انگیزاست برای خیلیها ازآرایه ی زیبای تلمیح بهره برده است
☀️بیت پنجم هم تصویری بکروزیبادارد
فریبِ خنده یِ من راچگونه می خوردید
نگاهِ خسته ام از التماسِ شانه پر است
شاعردراین بیت هم بسیارزیبا ازصنعت تشخیص بهره برده است
خنده اش رابه شخصی تشبیه کرده که همه فریبش رامی خورند ویا نگاه خسته وشانه ای که التماس می کند بسیارزیباست
☀️واما این بیت
رسیده لحظه یِ قتلِ سکوتِ اجباری
برای رد شدن از مرزها بهانه پر است
تصویر این بیت هم زیباست قتل سکوت ترکیب قشنگی است به جای اینکه بگوید شکستن سکوت گفته قتل سکوت وازصنعت تشخیص بازهم به زیبایی استفاده کرده شاعر
شاعرمی خواهد مرزسکوت رابشکند سرریزشده پیمانه ی صبرش وپرازبهانه است برای فریاد زدن
☀️ودربیت آخرهم
بدونِ واهمه بی وقفه می زنم فریاد
دلم هوایِ تو دارد و از زمانه پر است
شاعربسیارزیبا حرفش رازده ودرواقع شاعرانه وباشگردی زیبا سکوتش راشکسته
وفریادمی زند که دلم هوای توراکرده واززمانه پرشده درواقع تمام بی قراریهاوپریشانیهای ناشی ازسکوتش رادراین بیت بیرون میریزدوحرف دلش رامی زند
وپایان شیرینی رابرای شعرش رقم می زند
وبراستی که انتظارمخاطبش راخوب برآورده کرده این شعر
جناب ابراهیمی عزیز ببخشید که جسارت کردم وشرمنده اگرقلم قاصرم نتوانست زیبایی های شعرتان راآنجورکه باید نشان دهد
برایتان ازخداوند سلامتی وموفقیت روزافزون راخواستارم
درود بااانو عجم مهربان بااانوی واژههای صلح خدا قوت.. سپاس از پنجره سبز پربارتان.. قطعا با این قطعه زیبای جناب غریب و نقد ارزشمند شما خون سکوت پایمال نخواهد شد و فریاد حتی اگر غیر عمد قاتل سکوت بوده باشد.. به سزای رفتارش خواهد رسید.. این است زندگی این است روزگار..
درود و عرض ادب و احترام به استاد بانو عجم وارد سایت که شدم و محبت شما را دیدم خیلی شرمنده شدم همیشه به بنده و نوشته هایم لطف داشتید و بدون شک همانطور که همیشه گفتم یکی از بهترین اساتید سایت هستید که با نقد و نظرات دلسوزانه و حمایت از من و دیگر دوستان باعث انگیزه بسیار زیاد در این محفل خوب ادبی می شوید. بسیار سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید و امیدوارم همیشه سالم باشید و سایه تان بر این محفل که دوستش داریم مستدام🙏🙏🙏 بازهم سپاسگزارم بانوی واژه ها🌺🙏
ای دادبیداد استاد سرمازه عزیز راستش حواسم نبود فکراینجاشو نکرده بودم کاملا درست می گیدولی حالاشده دیگه کاریش نمیشه کرد حباس جمیله نبوده دوستان هم ان شاالله به بزرگواریشون خواهندبخشید
البته فک نکنم درروندرای گیری به این موضوع توجه کننددوستان یه جوری درستش می کنیم ..
سلام و درود استاد بانوی عزیزم خودم نقد پر و پیمونخ یازتون خوندم واقعا عالی بود ممنونم ازت بانو بابت تمام فعالیت های شما در این سایت که قطعا موهبت الهی است. وما هم که گاهی ازاین موهبت بی بهره ایم. امیدوارم عذربنده را پذیراباشید برای نبودن های تکراری سرکلاس های درستان. وجود شما بدون اغراق به بنده شور و گرما و امید میدهد ان شاءالله همیشه سلامت و تندرست باشید
درود بر شاهزاده خانوم یک هنرمند واقعی یعنی شاهزاده خانوم با محبت و بی شیله پیله و قلمش هم که عالی امیدوارم حال دلتون نودونه درصد روزهای عمرتون خوب باشه و اون یک درصد هم زود بگذرد مثل همیشه زحمت کشیدید و شرمنده شدم سپاس از حضور و تعاریفتون🙏🙏🙏
تلخ و غمنهاد سرودید
همراه با ایجابِ آهنگی غمگینتر که آدمو یادِ قبوضِ برق و آب و بدهکاری های باباش میاندازد حس ِ بیش از حد ّ ِ غصّه ی نالانَش البته روح شریف آقای بنان شاد ولی من یکی که منتظر بودم از گروه ارکستر موسیقی ترانه خودتان را بشنوم واسه همین گفتم برادر بزرگوار و ارجمند ان شاء الله چنین شود و این ترانه غمگین تان را هم در سبک پاپ یا در ریتمِ تصنیف ، بزودیِ زود شاهد انتشارش در آلبومی زیبا از آثارتان به شکل موسیقی باشیم .
نکته ای ساختاری به نظرم می رسد که باتوجه به پایانبندیِ زیبای شعرتان که دوم شخص مفرد را به زیبایی آوردید؛ یکنواختی ِ ضمایر شخصی اگر در طول ابیات هم حفظ می شد ؛ بهتر نبود ؟ مثلاً :
سکوت و سادگی ام را ( ستوده ای) اما
دلم خشابِ سلاحی ، که تا دهانه پر است
به ساعتِ شنیِ کُنجِ قلبِ من سوگند
همین که حفره فرو ریزَد آستانه پراست
دلیشکسته و عاصی، درونِ سینهیِ (تَنگ) / چوندرطولِ شعر واژه (من) تکراریست
نخواست تا بسرایم که از ترانه پر است
خیالِ بُر زده ام بر هجومِ خاطره هاست
نوایِ هجرِ بنان* در فضایِ خانه پراست
فریبِ خنده یِ من را چگونه (خواهی) خورد؟
نگاهِ خسته ام از التماسِ شانه پر است
به دادِ حالِ خرابم نمی ( رسی ) ؛ افسوس
(طنین) ِ روحِ من از زخمِ تازیانه پُراست / ایهامِ تن و زخمهنواختن در موسیقی
رسیده لحظه یِ قتلِ سکوتِ اجباری
برای ردشدن از مرزها ، بهانه پر است
بدونِ واهمه ، بی وقفه ، می زنم فریاد
دلم هوایِ تو دارد و از زمانه پر است
در پایان اینکه اگر خودم بودم ؛ بهجای واژه ی( مرزها ) که باید خیلی کشیده خواند؛ ها را ؛ ( مرزِجان ) می نوشتم البته باکمی تغییر در واژگانِ مصراع فوق . تازه بجای ترکیبِ سکوت اجباری هم (سکوتِ ناچاری) می نوشتم که به قول معروف خب در اگر نتوان نشست 😊 .
عرض تسلیت مجدد حضور مدیر عزیز سایت
یگانه خدا یاورتان در شکیبایی و برکتافزونی
سلامت و سرافراز باشید
درودتان باد جناب استاد ابراهیمی ادیب گرانقدر🌞
قطعه ای بس زیبا و فاخری سروده اید 💎🌟
و کاملا منطبق بر
هرـ سکوت ـ ی قاتلی به نام فریاد دارد.👌
و آواز بنان هم که جای خود دارد از عظمت و جلوه گری و اصالت درود بر انتخابتان
💐🌺🌸
زنده باد 👏👏👏👏👏
نویساو سبز باشید و سرفراز
🍃☘️🌸🌺💖🌺🌸☘️🍃
درود بر بانوی فرهیخته و خلاق خانم سمیعی نظر لطف شماست خوش آمدید و قدم رنجه فرمودید استاد بنان و آن حال و هوا به به خودم چندین بار گوش دادم سپاسگزارم از حضورتان🙏🙏🙏🙏
درودتان شاعر ارجمند استاد غریب زیبا نگار💮☄️🌲🍂🍂🧿🍃🍃🌸🌸💐☘️
اثر زیبا و متفاوتی خواندم از قلم و اندیشه نابتان،نویسا بمانید، به دادِ حالِ خرابم نمی رسید افسوس روان و روحِ من از زخمِ تازیانه پر است رسیده لحظه یِ قتلِ سکوتِ اجباری برای رد شدن از مرزها بهانه پر است بدونِ واهمه بی وقفه می زنم فریاد دلم هوایِ تو دارد و از زمانه پر است ☘️☘️☘️☘️💐💐🌸🌸🍃🍃🧿🧿🍂🌲🌲☄️☄️☄️💮💮👏🙏🙏🔥🌷🔥🌷🏵️🌾🌾🌴🌴💯💯💯🌳🌳🌱⭐⭐🌹🌹✍️✍️✍️🤞🤞🤞🍄🍄🍄❤️❤️❤️🥀🥀❤️🔥❤️🔥❤️🔥❤️🔥
درود محسن جان عزیز قطعه بسیار زیبایی سرودید دمتان گرم و موسیقی باصدای استاد بنان که جای خود دارد
در مصرع سوم حس کردم اگر اینگونه باشد بهتر است "به ساعت شنی کنج سینه ام سوگند"
استعاره ساعت شنی از قلب البته استعاره مکنیه که قلب به ساعت شنی،تشبیه شده سپس مشبه،حذف شده و از لوازم آن یعنی سینه باقی مانده بدین ترتیب تصویری بکر و ناب بدست میاید که من تاکنون ندیده ام در ضمن در داخل این مضرع یک تشبیه تمثیل نیز بدین ترتیب استخراج میشه که بدین صورت است که نبض ها به دانه های شن تشبیه میشود که در اثر حرکت خون بین دهلیزها و بطن ها حاصل میشود درست ریزش دانه های شن از حفره بالایی به حفره پایین خیلی زیبا سرودی محسن جان ببخشید جسارت کردم 🌿🍃🌺🌾🌷
درود جناب کریمی شاعر با احساس و خلاق محبت دارید و خوشحالم که قطعه و فایل صوتی را دوست داشتید در این بیت حتی به چشم هم رجوع کردم اما نهایتا قلب رو انتخاب کردم و ادامه دادم خوشحالم که برای خواننده هم همانگونه که در ذهنم بود تصویرسازی شده شما بسیار شاعر خوبی هستید و تعریفتان برایم ارزشمند🙏🙏🙏
سلام جناب عطاالهی محبت دارید دوست شاعرم می دانید که چقدر از حضورتان خوشحال می شوم حضور شما با اشعار خاص و بی نظیرتون خون تازه ای است در رگهای سایت سپاس از حضورتان🙏🙏🙏
سلام بانو کوهواره گرامی
خیلی خوش آمدید به این صفحه
قدم رنجه فرمودید
در مورد مصرع آخر :
دلم هوای \"تو\" دارد و از زمانه پر است
شاعر در تمام شعر از زمین و زمان بد گفته
و به دوبیت آخر که میرسه اتفاق جدید در زمان حال داره اتفاق می افته
که به این مصرع میرسه و خداوند رو مخاطب قرار میده
امیدوارم تونسته باشم در شعر معنا را برسانم که اگر نشده ایراد از من است.
اما \"طنین\" که فرمودید هم زیباست و چندباری تغییر دادم آن واژه را و البته طنین به ذهنم نرسید
موفق باشید و سپاس از حضورتان🙏🙏🙏
وای چه طور دلتون میاد استاد بنان عالین
از این به بعد همه اش میذارم ازشون
درود بانو زند فرهیخته و گرامی خوشحالم که مورد پسندتان بود من بیشتر مواقع وقتی غمگین هستم شعر میگم و شاید دلیلش این هست که اکثر نوشته هام درون مایه غمگین دارند سپاس از زحمتی که کشیدید در این صفحه لطف کردید بانو🙏🙏🙏
بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمااستاد بزرگوار شعرت باد بهار است میروباید از دل گرد وغبار شکوفه های سرسبز است در شاخسار در دل همیشه هست یادگار ای شاعر با اقتدار
سلام و عرض ادب بسیار زیبا بود و دلنشین از همان ابتدا فرو پاشید شانه های نجیب حنجره ام موفق باشید و در پناه خداوند متعال سربلند و خداوند به استاد بزرگوار جناب ملحق گرامی نیز صبر و سلامتی و طول عمر عطا بفرماید
درود و عرض ادب جناب حسنلو چه عجب سری به کلبه درویشی ما زدید انقدر نمی آیید که گاهی فکر می کنم نوشته هایم باب دلتان نیست اما من اشعارتان را خیلی دوست دارم و نقد دوستان را هم و خیلی می آموزم از صفحه پربارتان و اگر نظری نمی گذارم صادقانه بگویم کمی دلخور بودم که چرا جناب حسنلو بی تفاوت از کنار نوشته هایم می گذرد. کودک درون من فکر کنم تاپیری فعال است😊 خیلی خوشحال شدم از حضورتان🌹 سپاس فراوان🙏🙏🙏
زنده باشی دوست عزیزم بخدا اگه میدونستم اصلن ساکن این صفحه میشدم من هم از خوندن کارات لذت می برم ممنونم ازت همه ما همین طوریم الهی باشی و بتابی و بسرایی 🙏🌹
سلام و درود، جناب محسن ابراهیمی اصل ( غریب )، در برابر سروده مقتدرانه و بسیار والای شما احساسی به جز شور و نشاط و افتخار به آدم دست نمی دهد. ممنونم از این که بزرگوارانه مارا به شنیدن بنان و خواندن شعرتان جلب و راغب نمودید. همواره تندرست و سربلند باشید
درود بر جناب ابراهیمی اصل ارجمند آفرین بر قلم تیزهوش و بافت ذهنی پیچیده تان شعری زیبا خواندم با جنسی مرغوب و متفاوت به مهر بمانید تا همواره از قلم نابتان بخوانیم.
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
مرا شرمنده بزرگواری و ادب بسیار عالیتان نمودید امیدوارم فی سبیل الله همچنان خادم قلم شما با عشق باشم و بمانم یا رب