سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 7 آذر 1403
  • روز نيروي دريايي
26 جمادى الأولى 1446
    Wednesday 27 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۷ آذر

      ذات

      شعری از

      روح اله سلیمی ناحیه

      از دفتر هستی نگری نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۴۶ شماره ثبت ۱۱۵۹۱۹
        بازدید : ۳۵۲   |    نظرات : ۳۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر روح اله سلیمی ناحیه
      آخرین اشعار ناب روح اله سلیمی ناحیه

      ذات را جستند عمری در هزاران دین و سر
      کس نشد پیدا کند زین گشته گم را در هنر
       
      در پس وپیشِ جهانی گفته های ازکس چرا
      ذات باید بود و باشد اندر این فهم ای  بشر
       
      درک باشد درد باشد صبر باشد  وصل اگر
      چون نشد بر ذات دانی ، چونِ اگاهی مگر؟
       
      بی هوا بر ما جهانی گر جهان معنا دهد
      کی براین معنا جهانی در چنان پیدا اثر
       
      ذات هستی بود(هایی)چون پریشان مابشر
      گوش برگیراز چه(هایی)بود چون دنیا نگر
       
      ذات در پیدا چوپنهان است و پنهان ارتعش
      گشت هستی زین فراغش بود برما در گذر
      و.....
      روح اله سلیمی
       
      علاقمندم نظرات بزرگواران را بدانم  ، برای من مهم است دانش و نظرات شما عزیزان

      درک من از واقعیت ذات...
      ذات را عمری گفتیم و شنیدیم  اما اینکه ذات چیست و چه می دانیم را تاکنون فکر کردید؟
      من حرفی می شنوم و می فهمم
      من احساس می کنم دست راستم کمی درد دارد
      من احساس می کنم نسبت به قبل چشمم ضعیف شده
      یا مثلا نسبت به قبل کم هوش و حواس شدم 
      سوال این است  این سوالها از کجای جسم نشات می گیرد 
      دقیقاکجای جسم می فهمد مثلا چشم راستم از چپ کم سوتر شده
      من تمام دانشم را از دیدن و شنیدن و لمس و احساس گرفته ام
      اینجا من دقیقا چیست
      این من ذات است ؟
      ذات در اصل همان اگاهی است ؟
      اگاهی عقل ذهن و افکار نیست در اصل چیزیست که همه اینها را دارد 
      در قران نیز ایه ای هست 
      من عرف نغسهُ فقد عرف ربهُ
      هرکس خود را شناخت خدایش را شناخت  
      این خود در حقیقت همان خداست ؟
      از نظر فیزیک نیز وقتی در مبحث ریسمان به عمق مطلب پی ببریم  می بینیم که تمام این هستی چون صدایی (هایی) هست که وجود می شود و ارتعاش و انرژی و ماده را وجود می کند   
      اینکه ان  های از کجاست را ذات است از نظر بنده
      و تمام این هستی چون کلمه ای است که یک معنا دارد و این کلمه در اصل پوچ است و حقیقتش همان معناست که ما بشدت گمراه شدیم 
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۳۰
      درود بزرگوار
      فلسفی زیبایی است
      جسارتا چون امر فرمودید : "پای استدلالیان لنگان بود"
      موفق باشید خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۱۹
      درود جناب استکی
      خواهش می کنم
      من اما منظور شما را درک نکردم
      می بخشید 🙏🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۰۸:۵۹
      درود بر شما استاد سلیمی
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۱۵:۵۸
      سپاس استاد حاجی پور گرام
      🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      افسانه پنام (مولد)
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۵۹
      سلام و درود برشما جناب سلیمی ناحیه بزرگوار
      شعر شما را خواندم؛قابل تامل است...
      و آنچه نگاشتید هم سوالات فلسفی است
      که برای پاسخ گویی به آنها و تفکر در آنها
      چند روزی زمان میخواهد
      در پناه خداوندگار خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۰۰
      درود بانو پنام بزرگوار
      سپاس از نگاه و نظرتان
      امیدوارم که زمانی بگذارید برای تفکر در ذات
      🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۱۷:۰۱
      سلام بر رفیق اندیشمند و عزیزم روح‌اله جان سلیمی 🌷
      برای خواندن نظرات دوستان برمیگردم
      سرفراز باشی و نویسا خندانک نبض قلمت سبز🍀
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۱۸
      درود و ارادت امیر عزیز
      دوست بزرگوارم
      خوشحالم که با شما اشنا شدم
      حقیقت این است که بدانیم ادمها در جمع همان می شوند که جنع هست
      اینجا بودن من برای کسی تاثیر گذار نشد اما برای خودم بشدت تاثیر منفی گذاشت
      از مدیریت گرفته تا جمع بیشتر
      اینجا همه در تلاشیم بهتر بودن را نشان دهیم نه درست بودن
      اینجا همه در گذشته دیگران گیر کرده ایم از خودمان دور شدیم
      گمانم باید نمی امدم اما انسان همیشه با اشتباهات سمت مسیر درست می رود
      یعنی هیچ درستی و حقیقتی جز در اشتباه نبوده و همیشه از دل اشتباه باید گذشت
      امیدوارم کسی را ازرده نکرده باشم
      🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      علیرضا شفیعی
      پنجشنبه ۱ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۳۱
      درود بر شاعر خردمند و حقیقت جو جناب سلیمی ارجمند خندانک
      اگر بخواهیم خود و ذات را بفهمیم باید ابتدا مفهوم و رابطه ی بین روح ، روان(جان)، ذهن ، ضمیر های خودآگاه و ناخودآگاه ، مغز ، شبکه اعصاب ، عقل ، سیستم تولید تفکر و تخیل را دریابیم .( که بسیاری از این مفاهیم هنوز برای من ناشناخته هستند )
      تفکرات دینی و فلسفی در طول تاریخ معمولا اقلیتی را آگاه و اکثریتی را گمراه کرده اند.
      در راه کشف حقایق موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۲
      درود و ارادت استاد شفیعی عزیز
      اگر بخواهیم خود و ذات را بفهمیم باید ابتدا مفهوم و رابطه ی بین روح ، روان(جان)، ذهن ، ضمیر های خودآگاه و ناخودآگاه ، مغز ، شبکه اعصاب ، عقل ، سیستم تولید تفکر و تخیل را دریابیم .( که بسیاری از این مفاهیم هنوز برای من ناشناخته هستند
      اینکه نوشتید را همه و همه توسط اگاهی بدست می اید و ان اگاهی در ذات است و معنا البته از نظرمن اینگونه است شاید درست نیست و برای همین دنبال فهمیدن بهتر طلب کمک کردم
      سرافراز مانید و خردمند🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      حسن  مصطفایی دهنوی
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۰۷:۳۵
      درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
      بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
      قلمتان نویسا
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۱۶
      درود و ارادت جناب دهنوی
      بزرگواری کردید با نگاه و نظرتان
      🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      تکتم حسین زاده
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۱۴
      درودبرشما
      سروده ی زیبایی بود
      و اما پی نوشت
      خیلی وقته ذهن منم درگیر این سوالاته،بعضی اوقات سوالاتی در ذهنم نقش میبنده که حس میکنم دیوانه شدم
      امیدوارم شما هم به زودی برای تمام سوالاتتون جواب منطقی و قانع کننده پیدا کنید

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۴
      درود و ادب بانو حسین زاده بزرگوار
      این سوالات در تکامل حقیقت و اگاهی بشر تنها راه درست بوده
      سعی کنیم همیشه با سوالاتی که با خرافات برایمان پاسخ دادند خودمان دنبال حقیقی باشیم
      موفق باشید 🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۲۸
      سلام ودرود وادب واحترام استاد ارجمند جناب سلیمی عزیز

      البته بسیار جالب است این تفکر و احساس زیبای شما
      و قابل تامل و تحسین است خیلی زیاد خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


      واینکه نیازمند فکر کردن و جستجوی
      زیادی دارد .



      ودیگر اینکه آفرینش خداوند متعال بسیار پیچده و
      درک آن بسیار دشوا ر است .انسان نمیتواند آن را
      تشریح کند.

      اما به نظر بنده مغز هر موجودی همانند کامپیوتر ویا
      اینتر نتی است که همه ی اینها در ش موجود است

      مثلا آدرسی را میخواهیم پیدا کنیم به وسیله اینترنت

      گوشی همراه از ماهواره شناسایی و هدایت مینماید

      البته به عنوان مثال عرض کردم.
      و دیگر اینکه عقل انسان در حدی نیست که بتواند از کار های

      خداوند متعال سر در بیاوورد.

      بازهم عرض کنم تفکر شما قابل تحسین وزیبا است

      موفق باشید انشاالله خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک

      خندانک خندانک خندانک خندانک



      قربانعلی فتحی  (تختی)
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۲۸
      درود ها خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۶
      درود و ارادت جناب فتحی عزیز و بزرگوارم
      از اینکه محبت کردید و خواندید و نظری زیبا نوشتید
      بی نهایت سپاس گزارم
      اما از نظر من خدایی جز ما و مایی جز اگاهی و اگاهی جز ذات امکانش نیست
      و همه یکی هستیم و در درست ترین حالت این اندیشه والا قرارگرفتیم
      🌹🌹🌹🙏🙏
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۳۵
      سلام جناب سلیمی گرامی
      موفق باشید خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
      درود جناب اسماعیلی عزیز
      🌹🌹
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۳۸
      سلام و احترام جناب سلیمی ادیب
      بسیار عالی که در جهت آگاهی قدم بر می دارید
      البته با مقدمه ای به تعریف ذات می رویم:
      اسماء الهی که خداوند به حضرت آدم آموخت چه بود؟
      علم اسماء چيزي شبيه" علم لغات" نبوده است، بلكه مربوط به فلسفه و اسرار و كيفيات و خواص آنها بوده است، خداوند اين علم را به آدم تعليم كرد تا بتواند از مواهب مادي و معنوي اين جهان در مسير تكامل خويش بهره گيرد
      حال به تعریف ذات می پردازیم:
      ذات در مقابل عرض است

      هر محمولی که تمام اجزای ذات یا جزء داخل در حقیقت ذات موضوع آن باشد و مفهوم ماهیت موضوع از آن نشأت یافته باشد، به سبب مقایسه با ذات موضوع ذاتی نامیده می‌شود. مثل «ناطق» که مقوم انسان است و اگر «ناطق» نباشد، انسان نخواهد بود، پس «نطق» ذاتی انسان است. همچنین جسم بودن و سیال بودن ذاتی آب است و تحقق یافتن آب در خارج بدون این دو خصوصیت امکان‌پذیر نیست.

      ذات معانی مختلفی دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به ذیل اشاره کرد:

      ۱ـ ذات به معنی ماهیت شئ.

      ذات به ماهیت شیئ اطلاق می‌شود، یعنی آنچه چیستی شیئ به آن است. به عبارت دیگر، به خصوصیاتی از هر چیز اطلاق می‌شود که اگر از دست بروند، دیگر آن شیئ وجود نخواهد داشت. منظور از ذات در اینجا، حقیقت شیئ است که در مقابل وجود شیئ قرار می‌گیرد.

      ۲ـ ذات به معنی چیزی که قائم به خود است.

      ذات چیزی است که قائم به خود باشد و در مقابل آن عرض قراردارد، یعنی چیزی که قائم به خود نیست. مانند اینکه می‌گوییم جسم، ذات و رنگ عرض است; زیرا جسم برای وجود خود به چیز دیگری وابسته نیست، در حالی که رنگ در تحقق خود احتیاج به جسم دارد، یعنی باید جسمی باشد تا رنگ در آن به وجود بیاید و به اصطلاح عارض آن گردد. ذات در این معنا، جوهر نامیده می‌شود و همان‌طور که گفته شد، عرض در مقابل آن است. ذات به باطن و حقیقت شیئ اطلاق می‌شود، اما عرض فقط دگرگونی‌های ظاهری شیئ است. ذات امری ثابت است، و اعراضند که دگرگون می‌شوند.

      ۳ ـ مجموع مرکب از جنس و فصل.

      جنس و فصل هر چیز را روی هم، ذات آن چیز گویند که در واقع همان ماهیت و حقیقت اصلی شیئ است.


      سبز باشید و ماندگار
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۴۷
      با درود و احترام جناب ازادبخت بزرگوار
      حقیقتا نظرتان را بیش از ده بار از موقع نوشتنتان خواندم

      اینکه خداوند به حضرت ادم اموخت را واقعا نمی توانم با حقیقت قبول کنم واقعا نمی توانم واگر غیر از این بگویم یعنی به شما احترام نکردم
      اینکه خداوند انسان را چگونه خلق کرد و چه اموخت بحثَش جدا

      اما در مورد ذات انچه نوشتید و توضیح دادید را بسیار عالی بود برایم
      همیشه در نظراتتان سنگ نمام گذاشتید
      سپاس گزارم از شما به انچه تاکنون از گفنه هایتان اموختم
      🌹🌹🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      مسعود آزادبخت
      يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۰۰:۳۶
      خندانک خندانک خندانک
      قانع تهرانی
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۳۹
      درود بر شما
      این جهان کوه است و فعل ما صدا
      سوی ما آید نداها را صدا
      وجود ما همان اعمال ماست که نتیجه ان
      به خود و دیگران باز می‌گردد خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
      درود و ا ارادت جناب قانع گرامی
      بسیار عالی اشاره کردید
      سپاس گزارم 🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۵۴
      درودها بر شاعر گرانمایه و
      زیبا قلم جناب سلیمی عزیز.
      فلسفی زیبایی سروده اید ارجمند.
      امید که اساتید خبره در این حوزه
      اظهار فضل نموده و ما هم مستفیض
      شویم.
      قلمتان توانا.
      🥀🥀🍏🍉🍉🍏🥀🥀
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۲۶
      عرض ادب و احترام جناب وحدتی دوست داشتنی و بزرگوارم
      از نگاه و نظر شما سپاس‌گزارم
      امیدوار بودم کمکی کرده باشند
      اما انگار تلخ نگارم تا بیان خخ
      جانم سنه قربان 🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      رحیم فخوری
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
      درودها خدمت استاد سلیمی گرانه سایه
      ضمن تقدیر از شعر بسیار زیبیتان
      در این مختصر مجال در مورد ذات .
      چنین یاد گرفته ام که ذات مادی ومعنویست
      مادی بر می گردد به طبیعت وانرا طینت معنا می کنند
      اما جنبه معنوی آن برمی گردد به فطرت که در احاطه روح ادمیست
      سرافراز و تندرست باشید
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۳۱
      درودها بزرگ مرد جناب فخوریِ بزرگوارم
      ابتدا سپاس از دل و جان دارم از نگاهتان
      اما اینکه فرمودید یاد گرفته ام را از شما لاقل انتظار نداشتم
      چون مطمعنم اگر کمی همت کنید خود درکی فارغ بیان دگرتن خواهید یافت
      می دانید بسیار شیفته اینم که تعریفی نو و برداشتی حقیقی تر از مسائل نسبت به گذشتگان پیدا کنیم و ارائه دهیم
      وگرنه خواندن و قبول کردنشان مارا فقط مکرر می دارد نه معلم
      فدای شما 🙏🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      رحیم فخوری
      شنبه ۳ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۳۷
      تقدیم به استاد سلیمی خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۳۱
      من اگر شاگردتان نیز باشم خدا داند افتخارم هست 🙏🙏🌹🌹
      ارسال پاسخ
      معصومه خدابنده
      يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۱۴
      درود بر شما
      سروده ی زیبایی ست
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ۱۸:۵۰
      سپاس بزرگوار بانو
      🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      محمد حسنی
      دوشنبه ۵ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۴۷
      درود جناب سلیمی
      بسیار قابل تامل است
      و نیاز به تفکر دارد..
      جواب استاد استکی هم جالب بود:
      پای استدلالیان چوبین بود
      پای چوبین سخت بی تمکین بود خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۰۳:۱۹
      درود استاد حسنی عزیز
      سپاس گزارم از نگاه ارزشمند شما
      🌷🌷🌷🌺🙏
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4