به یاد مونا حیدری

درود جناب عزیزیان گرامی
سپاس از مهر حضور و لطف نگاهتان
ان شاالله

درود بر شما بانوجان
بسیار سپاس از مهر حضور و لطف نگاهتان
زیبا خواندید و چه زیبا سرودید ای کاش اثر کند و این رسم از عالم هستی بر افتد

درود بر شما بانو عجم عزیز

درود بر شما جناب احمدیان گرامی
سپاسگزارم
حضورتان پر مهر و نگاهتان مهربان
زیبا خواندید

درود جناب آزاد بخت گرامی
سپاس از مهر حضور و لطف نگاهتان
عالی نظر بلند تان
خوشحالم که اثربخش باشد و راهگشا.
به امید روزهایی که این مسایل در دنیا منسوخ شود. کودکان دنیایشان پر از شادی های کودکانه باشد.

درود جناب سعادت نژاد گرامی
بسیار سپاسگزارم
از لطف حضور و مهر قلمتان

درود جناب صادقی گرامی
سپاس از مهر حضورو لطف نگاهتان

درود مریم بانو جان
سپاسگزارم از حضور همیشگی و سبزت
مهرنگاه و دلگرم کننده ات
زیبایی در خوانش دلنشینتان
ماندگار قلم تشویقتان
❤️🙏🙏🙏🙏

درود جناب اعلامیان گرامی
بسیار حضورتان موجب سرافرازی
لطف نگاهتان همیشگی

🙏🙏🙏🙏🙏

درودنازنین بانو جان
مننون از حضور پر از برکت و مهرتون
ممنون از گلهای زیبای پر از لطفتون
ان شاالله جهان در صلح و عشق و محبت سپری شود آرامش به تمام نوع بشر و غیر بشر برگزدد
دلتان بزرگ و روحتان سربلند

درود جناب حسینی گرامی
سپاسگزارم
اعیاد بر شما و دوستان و جمیع معتقدان حضرتش مبارک
کاش در این روزهای مسعود بتوانیم باری از دوش دلشکسته ای برداریم.
حضورتان مایه سرافرازی

درود جناب مازیار گرامی
سپاسگزارم از مهر حضور و لطف نگاهتان
از پشتیبانی و لطفتان همیشه شاکرم منت پذیر قلم رنجه اتان
ایام بکام اعیاد مبارک

درود جناب عطاالهی گرامی
سپاس از مهر حضور و لطف نگاهتان
زیبا خواندید
اعیاد مبارک
ایام بکام

درود جناب کریمیان گرامی
سپاس از مهر حضور و لطف نگاهتان
ان شاالله که تاثیرکند و نسل آینده دور از این مصایب باشند از ما که گذشت
ایام بکام
اعیاد مبارک

درود بانو جان
سپاس از مهر حضور و نگاه پر لطفتان
پشتیبانیتان ماندگار
ایام بکام
اعیاد مبارک

درود جناب زراعتی رضایی گرامی
بسیار سپاسگزارم در صفحه خودتان قلم رنجه فرمودید.
شاید تخصصی در این مورد نداشته باشم و بیشتر حس و عاطفه نسبت به ظلم مرا به قلم زدن واداشته باشد. مادرم سیزده سالگی ازدواج کرد با وجود علاقه شدیدی که به پدرداشتم هرچند تفاوت سنی هفت سال زیاد نبود اما طبق شرایط دهه سی با وجود علاقه شدیدشان به هم یک عمر حسرت کودکی در وجود مادرم ماند زن باهوشی که اگر به او فرصت زندگی دوباره می دادند جزو نوابغ هم اگر نمی شد حداقل زندگی موفق و بی دغدغه ای داشت.نگاه روانشناسانه و درک از بلوغ جنسی توجیه ازدواج در سن کم نمی تواند باشد. شاید زنده مانی را با زندگانی اشتباه بگیریم خیلی در تداوم زندگی حفظ آبرو و داشتن و فنا به خاطر فرزندان احتمالی و هزار و یک دلیل و گاه جریانات خدای نخواسته خیانت و جنایت.... من شاعرم افشاگری کار من نیست من احساسم را بیان می کنم راه حل شاید کار کارشناسان باشد فکر من برخاسته از جامعه ی من است اگر افکارم غلط است پس درد را جای دیگر بیابید من سالها با کودکان و نوجوانان کار کردم دوستشان بودم گاهی دردهایی که عنوان می کردند جرمهای برچسب دار بود به عنوان رازدار فقط گاه گوش کردم و راهنما شدم اما حق دخالت نداشتم شاید به برکت آشنایی با دردجوانان که یا درگیر ازدواج مجدد والدین بودند یا گاه به دلیل ازدواج از ترس خدشه دار شدن به خاطر عدم آگاهی در برخورد با نامردمی های دوستان پدری معتاد و ...‌ هزاران دردی که چون بازگو نمی شود نمی توان کتمان کرد. بله مملکت را با گل و بلبل و خوش گفتن و الکی شاد نشان دادن نمی شود اداره کرد درد داریم و درمان را طالبیم. معمولا اهل جرو بحث نیستم اما کودکان را از دنیای پاکشان جدا نکنیم و این حق من به عنوان یک هنرمند کوچک اعتراض به معضلات و وظیفه کارشناسان راهجویی و درمان ...

درود بر شما جناب ناظمی گرامی
بسیار سپاس از حضور سبز و مهر نگاهتان
ایام بکام و اعیاد مبارک

جناب سبکبار گرامی درود ها بر شما
درود بر تمام مادران و شیرزنان خاک پاکمان
احسنت به گذشت و مهربانی زنان فرهیخته و مادران مان
به غایت احترام سر تعظیم فرود می آورم چه قدر خوب می شد که داستان زندگی مادرتان را به قلم شیوایتان بنویسید.
سپاسگزارم از لطف حضور و نگاه مهربانتان
و از اشعار زیبایی که در کامنت ها هم چون گلهای معطر عطر افشانی و موجب دلگرمی ست

درود مینا جان بانوی گرامی
سپاس از مهر حضورتان
خدا نکند که دلتان به لرزد و جانتان به سوزد
ای کاش فرهنگ مردانه به فرهنگی انسانی و پر مهر بدل شود.

درود مهدیس جان
سپاسگزارم از مهرنگاه و لطف حضورت و
از دعای خیر
آرزومندم بهترین ها را برایتان