من از بلخ وبدخشانم
من از آواره گی های
دو باره روی گردانم
مردمان هم
در پیاین تعهدات نا پایدار
غیرانسانی که
شاید در خفا بستند !
می گریزند از زمین واز هوا
خسته ونالان
چشم ها خون آلود وگریان
در فراق سر زمین مادری
از هرات وبلخ ولسوالی
تا نا کجا ابادها
در پی آواره گی !
چون کلاف سر در گم
وبهم پیچیده در رنج
دراردوگاهایی نا خواسته در حصر
همانند اسیرانی
بجا مانده از حمله دشمن
در انحنای همین
بودن نبودن های اجباری
در ارامشی کاذب سکنی گزینند
تا که شاید باز یابند
آرامشی و آزادی نیم بند تو خالی
بی کس وتنها
در مکانی دیگر اونور دنیا !
بدور از یارو شاید هم
بدور از همسرومادر!
ماهم روی می گردانیم
زین همه رنج وزین همه محنت
که بر دوش ای عزیزان است
ترک بر قلب ها بنشسته
زین همه غم های انباشته در باور
باور کن نمی دانم
چه می خواهند
این غارتگران زور گو
که هر دم عزمشان جرم است
برای انتقام
زین ملت مظلوم
بی پشتیبان آواره !
بهرام معینی (داریان ) مرداد ۱۴۰۰
( تقدیم به برادران و خواهران صبور افغان )
امید که راه سعادت این عزیزان هموار گردد 🌺🙏🌺