سلام و درود دوستان عزیز و فرهیخته
بیدل و مهرداد عزیز و استاد مانا
به نظر من به فرم این اثر نمیخورد که شاعر همچین قصدی داشته باشد به زعم بنده شاعر احتمالا هدفش همان سرودن بر وزن دل بوده و اینکه نمی خواسته اشراق را فدای وزن کند
اما در خصوص سوالی که مطرح کردید در دنیای امروز مرزها دیگر شکسته است هر ذهنی به دنبال کشف موسیقی ابتکار و نوآوری می آورد بنابه ابتکار می توان حتی قافیه را در میانه مصراع آورد، کمر کلمات را شکست و الی آخر
اینجا یک نکته قابل تامل است و آن اینکه برخورد جامعه با آن ابداع چگونه است مثال میزنم جیغ بنفش آن روزها منزوی شد ولی این روزها هیچ بعید نیست که در زمره بهترین اشعار قراربگیرد
ماسوای این مسئله، مسئله دیگر است و آن حراست از زبان. ممکن است هنجارشکنی در مقابل زبان قرار بگیرد که بسته به موقعیت می تواند حتی شکستن هنجارها در اولویت قرار بگیرد. برای مثال اگر اشتباه نکنم موسیقی متال که نخست بن مایه اعتراض داشت و سیاهپوستان در قالب آن به مسائل اجتماعی از جمله تبعیض ها اعتراض می کردند، در عین حال هنجار بسیاری را شکستند، که من فکر می کنم آن گفتمان اعتراضی ارزشش را داشت
با آرزوی سلامتی و بهروزی دوستان
درود بر شما
جسارتا چون اجازه نقد داده اید بنده سوالی دارم که تمایل دارم آنرا در زیر شعر شما مطرح کنم چون سوالی که در ذهن دارم با چند مصرعی که در شعر شماست میتوانم نمونه ارائه کنم🙏
در موسیقی ما مجاز هستیم یک میزان را هم با نت و هم با سکوت پر کنیم .مثلا میزان ۴/۴ را با دو نت سیاه دو نت چنگ و مثلا یک ضرب سکوت که جمعشان روی هم میشود ۴ ضربِ سیاه.
آیا در شعر هم میشود وزن را به جای هجاها با سکوت پر کرد؟
مثلا در مصرع ۷ و ۸ بنظرم دو هجا کم است و در مصرع پایانی بنظرم ۳ هجا کم داریم.
بارها این سوال در ذهنم بوده و امروز قصد کردم آنرا در زیر شعر دوست گرامیم جناب صادقی مطرح کنم.
امیدوارم اساتید همانگونه که دیروز لطف را در حق بنده تمام کردند و نقدهای متعدد بر شعر زیبای سرکار خانم جلیلی نوشتند که ماحصلش فقط و فقط بالا تر رفتن اطلاعات کاربران بود امروز نیز ما را از علم و معلومات خود بی نصیب نگذارند.
با عرض معذرت از مدیریت محترم این نظر را با تیک نقد ارسال میکنم🙏