سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 آبان 1403
    18 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 19 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۲۹ آبان

        خویشاوندان بی مقصد

        شعری از

        محمدرضا آزادبخت

        از دفتر گاو یک چشم نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ ۱۱ ساعت پیش شماره ثبت ۱۳۳۸۵۵
          بازدید : ۱۸   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        پیوند رویا در آغوش تو 
        ژرف ترین فریادی ست که خواهی شنید 
        ای سرزمین تبر و هراس
        درختان تبر نخورده ، می میرند 
        ونام پیوندی دیگر بر شاخه ها نخواهد ماند 
        سرزمین هایی که در آغوشم
        گل ها را فرو می ریزند 
        سپیده دم به پیشواز اشتیاقِ
        خویشاوندان بی مقصد خواهد رفت 
        ای گل عریان شده از نگاه مرداب
        بارها یتیمانه در آغوشِ
        زنان بی سرنوشت خواهم مرد 
         
        چه تقدیری از دست خواهد رفت؟
        وقتی در اسارت اشک
        لبخند ها باهم می جنگنند 
        وقتی شکوفه ها 
        سرنوشت خودرا نفرین می کنند 
         
        چه تقدیری از دست خواهد رفت 
        وقتی زنان پابرهنه برسرنوشت 
        جلاد مهتاب خواهند شد 
        بر سر راه کدام سایه؟
        جهان مخروبه ی کفش ها ی توست 
        از رقص ریشه درختان 
        دررسالت جنگل می ترسم 
        وقتی موجها قلمروی بادآورده ی
        شاخه هارا در هم شکستند 
        گاهی تن در پوست شبنم ها خواهد مرد 
        بی هیچ نشانی از تقدیر 
         
        با احترام محمدرضا آزادبخت 
        پی نوشت 
        اگر از تو بپرسند 
        کدام خورشید به سرزمین معراج خواهد رفت
        نام برگ را از قلم خواهی انداخت
        پی نوشت 
        آوا 
        نام خورشیدی ست 
        هر روز تک وتنها در رودخانه ها
        با ماهی ها حرف می زد 
        آوا 
        پندار روشن آسمانی ست 
        جنون را در مرداب ها
        با آفتاب آشنا خواهد کرد 
        پی نوشت 
        خیالم این بود کسی به باغچه ها آب نمی دهد 
        دیشب شبنم با گلی چنین گفت 
        تقدیم به لانه خرگوشی که بن بست تور صیاد است
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        محمد شریف صادقی

        ،

        شهرام بذلی

        ،

        منوچهربابایی

        نقدها و نظرات
        محمد شریف صادقی
        ۱ ساعت پیش
        چه تقدیری از دست خواهد رفت؟
        وقتی در اسارت اشک
        لبخند ها باهم می جنگنند
        وقتی شکوفه ها
        سرنوشت خودرا نفرین می کنند
        خیلی قشنگ.
        منوچهربابایی
        منوچهربابایی
        ۱ ساعت پیش
        سلام استاد عزیزم
        چشممان روشن
        دلتنگتان بودم
        یه هاینه کو براگم،جات فره خالی بی ❤
        ارسال پاسخ
        شهرام بذلی
        ۱ ساعت پیش
        درود و احترام جناب آزاد بخت گرانقدر
        بسیار زیبا بود بزرگوار
        مویدو پر نوید باشید
        منوچهربابایی
        منوچهربابایی
        ۱ ساعت پیش
        ❤🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        منوچهربابایی
        ۱ ساعت پیش
        سلام و عرض ادب و شایسته ترین احترامات خدمت استاد ارجمند و بزرگوارم 🌹 🌹

        همواره از قلمتان که وسعت معناست می آموزم
        در پناه جانان شاد زی بی پایان
        🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2