درودی بیکران بر تک تکِ اعضای شعر ناب
به تکریمات و تعظیم آورم روی خود از این باب
زبان قاصر بُود از این همه لطف اساتیدم !
ز بس که مهربانید از خجالت میشوم هی آب
اگر در پاسخ آداب و تشویق و توجّه ها ؛
نشد آنگونه که باید به جایش آورم آداب؛
جسارت کرده ام ، کوتاهیِ من را ببخشایید
که کار و مشغله باشد فراوان این شده اسباب
که از مو هم بُود باریک تر این گردنِ خوردم
حلال است ار خورد بر سینهٔ بی کینه ام نُشّاب
کامنتی را اگر هم یک ری اکشن نیست پای آن؛
امید است این غزل گردد لحاظ و لایقِ ایجاب
عزیزان و اساتید و گرامی همرَهانِ جان ؛
تمامی لحظه هاتان باشد آرام و بدون تاب
طلوع آفتاب و روشنی همراه هر روزت ؛
بیاسایی بدون دغدغه در سایه ی مهتاب
وَ"پونه"همچنان خواهد نوشت از درد همنوعش
درودم بارِ دیگر بر همه اعضای شعر ناب
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
و این غزل از صمیم قلب
تقدیم نگاه و حضور ارزشمند
شما اساتید ، ادب دوستان
و همراهان جان که صمیمانه
و بی منّت شاگردنوازی می کنید
زبان قاصر است از قدردانیِ
محبت های شما بزرگواران که با
ردِّ مهرتان به این حقیر انرژی
و دلگرمی مضاعف می دهید
بار دیگر عذرخواهم اگر جواب
ادبتان را دیر به دیر پاسخگو هستم