سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        حزین -زائران گُلمیخ

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر آبی اثیری( کلاسیک) نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۳۲ شماره ثبت ۹۴۳۹۸
          بازدید : ۳۵۳۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده



        در تب سرد نعلبکی سَررفت
        تلخناکی ِ قهوه ای ،خاموش
        دشت ارژن میان چشمانش
        آخرین طعم آبیِ آغوش

        شرح اندوه عاطر یک شمع
        مادیانهای سرخ ،شیهه کِشان
        شیفُن دود و شرابه ی درد
        شورشِ پرده های آویزان

        باز باران ، به ساعت عشاق
        میچکد بر تریستان وُ ایزوت
        از خروشنده- ابرِ لایعقل
        در سیاه و سفید صدها نُت

        بادها خیس مشعر خورشید
        آخرین مَرد ستاره به دوش
        در نبوغای آهن وُ زندان
        مخمل ناشکفته ی خاموش

        خیره بر ما هنوز،تصویرش
        آرزویش همیشه آزادیست
        در رگِ گریه های ما خونست
        بر لب خشک خاک فریادیست

        و باد خزید و کرشمه وزید
        و ماه چمید و نقره ای جاری
        ما حزین- زائران گُلمیخیم
        با صلیبی عبوس وُ تکراری

        ما و برهان آسمان کبود
        ما و تیر وُ دسته ای از قو
        اعتزال خیالمان سَرد است
        ما و این سالهای تو در تو

        تاسه گیران تلخ تردیدیم
        در طلابار -عشقبازی تاک
        سوق شیرین پازن مست
        به تَولای ماده ای چالاک

        بوی گورست ،تا زمستانست
        تاج برفی ضخیم بر دُرفک
        در کلیسای هر شب زیتون
        راز تور  و آمیتیس  و پولک

        برف می آید وُ شرار بنفش
        در حریق  گَزنده  ی فکر
        باید این سالها موج شود
        تا هم آغوشی کرانه بکر

        در دلت خوشه های ِعسل
        دست شهریورانه ی سردم
        تا فراخکَرد امید و هوس
        سوسن شعله خیز در بندم

        تازیانه ، نوازش شیرین..
        در دهانِ شکوفه -ریز بهار
        تا یخ برکه بشکند یک شب
        بوسه هایم برای تو ...بَردار!

         
        ۱۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0