سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        مسحور

        شعری از

        نوید خوشنام

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۰۳ شماره ثبت ۸۳۰۶۶
          بازدید : ۵۲۸   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نوید خوشنام

        هرکه زیـباتر بود بدتر است
        پشتِ تمام پیچیدگی‌هایش چنین اسـتدلالِ ساده‌ای
        عمق و انتهای همهٔ زخم‌ها و تجربیات قلـمِ شکسته‌ام شده
        که‌ هرچه زیباتر باشد، پرچم سفیدت را بالاتر میبری
        و قسم به صداش
        اگر چاقـُوانه بشـکافد
        تار و‌ پـودِ عقـل و دل و دین و ایمانت را
        و قسم به آن لحظه که به مَـثَل یک زندانیِ پیـرِ خسته
        از نشسـتن در آن اتاقـک نم‌نـاک و انتظارِ پایانِ عمر را کشیدن
        دستهایت را بالا میبری و
        با لباسی سپـید میدَوی به سمتِ اویی که
        منتظر است با سلاحِ چشم‌هاش سوراخ‌سـوراخت کند
        میـدوی و میدانی که با گلوله‌ی نخست به زمیـن خواهی‌خورد
        اما باز قـدم ‌تند میکنی و لبخـند میزنی به آینده‌ای
        که دوستش داری و میدانی که نیست و نمی‌شود
        نازنین! گلوله که نه!
        اما پدر میگفت رسمِ زیبارویانِ زمانه است
        می آیند
        نگاه میکنند
        میخندند
        دستت را میفشرند
        عادتت میدهند
        و میروند
        تو میمانی و صندلی‌ات در اتاقکی نم‌ناک!
        رسمِ تو چیست؟
        که من شناخته‌ام تورا؛
        میدانم که می‌خـوری، می‌نوشی، راه میروی
        مطمئنم هرشب میخوابی، و هر صبـح بیدار میشوی،
        به سمتِ من می‌آیی
        از سایه ام عبور میکنی و با خودت میگویی
        چشم‌هام‌ جادو دارند! حالا سربه‌زیری پیشه‌کن!
        هی ماه و ستاره و تابلوها و بندِ کفش را بهانه کن و خیره به آسمان شو و زمین
        هِـی سَرت را به راست و چپ بگردان و بگو دنبال کسی میگردی
        چشم‌هام ‌جادو دارند! بیچاره‌ات کرده‌اند
        نگاه‌هایی که پیـش‌تر میخریدی‌شان بندِ اسارتت شده اند
        فرار کن! اما کار از کار گذشته است جانم!
        مسحوری و باطل السحری نیست
        من
        از طرزِ نگاهت میشنوم این جملات را
        و نمیدانم چرا
        کسی باورم نمیکند وقتی فریاد میزنم تو ظالمی
        و ابزارِ ظلمت نه شلاق، نگاه‌های توست.
        همه تورا معصومی می بینند که جرمش
         زیبایی است و کم صحبتی!
        ...
        نمیفهمم جهان
        بر سر چه ‌میجنگد
        من اما
        برای تو مینویسم
        از روی صورتت.
         
        نوید خوشنام سه شنبه 13 مرداد 94
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۱۷
        دلنوشته زیبایی است خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۲۲
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۵۳
        سلام
        درودبرشماادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        مهدی نساجی
        چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۰۸
        سلام گرامی شاعر
        ودرودتان باد
        با آرزوی سالی خوش.... خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۴۵
        درود به شما
        زیبا بود
        کیمیاطولابی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۰۱:۴۶
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4