ای بنازم که جهان جای تماشا دارد
کهکشانی که در آن زهره ی زهرا دارد
نور صدق است اگر در دل این آینه ها
آسمان مهر درخشان دل آرا دارد
هرگز این نور خداوند نگردد خاموش
چون که مصباح هدی عصمت کبری دارد
نقش زرین افق نام بلند زهراست
ورنه هر ثانیه آفاق بلاها دارد
ماه افلاک حیا گرچه که از خاک دمید
روشنائی ز ثری تا به ثریا دارد
شان او ارض و سما را به تعجب واداشت
این چه شانی است که انسیه ی حورا دارد
برتر از ملک و ملک جاه و جلال زهراست
بس که این بحر شرف گوهر تقوا دارد
شجر طیبه ی گلشن طاهاست بتول
مثل آن ریشه نه آن شاخه ی طوبی دارد
شمه ای از نفس و رایحه ی گلشن اوست
آنچه در دامن خود جنت الاعلی دارد
مرکز دایره ی عالم هستی زهراست
عالم از عشق به او سجده کند جا دارد
می گشاید گره از مشکل عالم نامش
اسم اعظم بود این اسم که زهرا دارد
طوطی طبع سخن گر سخنی می گوید
ناتوانست در آن هرچه تقلا دارد
کی همانند تو در عالم امکان باشد
چه کسی جز تو لقب ام ابیها دارد
چه کسی مثل تو دریای فضایل باشد
هم حسین و حَسن و زینب کبری دارد
هر یک از جانب حق راه خدا می پویند
که یکی جنگ و یکی صلح و مدارا دارد
پرچم سرخ حسین تو همیشه برپاست
تا ابد کیست چنین پرچم برپا دارد
اسوه ی جمله ی اولاد بشر از زن و مرد
همه ی خوبی افلاک به یکجا دارد
نازم آن را که خداوند به آن می نازد
چون که در خلقت خود فاطمه اش را دارد
تا که در خاتم حق چون تو نگینی باشد
حکم صد ملک سلیمان چه مزایا دارد
آن همه فضل و به دستاس چرا می رنجد
دست و بازوی تو گر آن ید بیضا دارد
گرچه هرگز نتوان مثل تو یا زهرا شد
رفتن راه تو با عشق تماشا دارد
هر کسی راه تو را می رودو آگاهست
هر کجا می نگرد دیده ی بینا دارد
بانوی عالمه را حجب و حیای دگر است
بلکه فرهنگ از او صورت و معنا دارد
فاطمه پای که عرصه ی محشر بنهد
همه ی انس و ملک چشم عطایا دارد
...
التماس دعا _ حسین نعمتی _منعم
زیبا سرودید
پیروز و دلشاد باشید