سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دردِ خانوادگی

        شعری از

        نوید خوشنام

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۹ ۰۶:۴۸ شماره ثبت ۸۳۸۷۶
          بازدید : ۴۶۱   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر نوید خوشنام

        درد در خـانوادهٔ مـا واژهٔ غریبی نیست
        مثلِ خاله که بعد از رفتنِ مادربزرگ
        دیگر حرف نزد
        مثلِ پدر که بعد از کشته شدنِ برادرش
        نمـازهای قضا شده‌اش را درد دار میخواند
        یا من
        که بعد از ندیدنت
        شـب‌ها سنگفرش‌های ولیعـصر را
        بی آنکه بلنـدبلنـد شعر برات بخوانم و ریز ریز نگات کنم شمردم
        این درد
        چیزهای زیادی را در خانوادهٔ ما تغییر داد
        مثلا مادرم که با آشپزخانه‌اش پچ پچ می­کرد
        و در قنوتِ نمازهاش گریه را صدا می­کرد
        و لبخـند دار می‌آمد و می‌خواست
        تار و پودِ لب‌هام را
        با خنده هاش و نصیحت هاش جا‌به‌جا کند
        مثلا من
        که شانه­ی حرف‌های نگفته‌ام
        خم ‌تر شده‌اند زیرِ بارِ سکوت
        و بغض‌های نهفته‌ام لرزان‌اند و می‌لرزانند
        دلِ مدادهام را.
        این درد
        جـان‌های زیادی از خانوادهٔ ما گرفت
        مثلا پدربزرگ
        که با چشمانِ باز به دیدارِ خـدا رفت
        و تا آخرین لحظات مادربزرگ را فراموش نکرد
        و دست‌هاش را سفت گرفته بود
        میانِ دست‌های زمخت و چروکیده‌اش
        کسی نمی‌داند چرا
        آن لحظهٔ آخر
        همان لحظه که لحظه ­ی بعدش او اینجا نبـود
        چرا دقیقا همان لحظهٔ آخـر
        اسمِ مادربزرگ را اشتباهی
        یک اسمِ دیگر صدا کرد
        و رفت؛
        مثلا من
        نه
        مگر عشـقِ تو
        با مـرگ می‌میرد؟
         
        نوید خوشنام چهارشنبه 24 آذر 95
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۴۷
        غمگین و زیبا بود خندانک
        جلیل میاحی
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۴۴
        تقریبا اکثر مردم طعم درد را چشیده اند
        احسنت بسیار زیبا از درد گفتید🌹🌹🌹
        زینب بویری (خزان)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۳:۴۵
        درودبرشما خندانک
        خندانک خندانک عالی عالی
        کسی نمی‌داند چرا
        آن لحظهٔ آخر
        همان لحظه که لحظه ­ی بعدش او اینجا نبـود
        چرا دقیقا همان لحظهٔ آخـر
        اسمِ مادربزرگ را اشتباهی
        یک اسمِ دیگر صدا کرد
        و رفت؛
        مثلا من
        نه
        مگر عشـقِ تو
        با مـرگ می‌میرد؟ خندانک خندانک
         غلامرضا شیبانی
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۹:۱۶
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        تندرست و سرافراز باشید 🌿🎋
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۲۰
        سلام وعرض ادب
        شاعر وادیب فرزانه
        هزاران
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۴۷
        درودبرشما خندانک خندانک خندانک
        علیرضا بنایی
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۲۰
        سلام و درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک
        فروغ فرشیدفر
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۴۰
        درود برشما🌹
        زیبا ودلنشین.
        🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5