سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      زندگی آیینه ای بود و به سنگ عشق خورد(غزل)

      شعری از

      م فریاد(محمدرضا زارع)

      از دفتر برگ آخر نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ ۱۳:۵۸ شماره ثبت ۸۰۲۳۶
        بازدید : ۶۲۰   |    نظرات : ۲۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      زندگی آیینه ای بود و به سنگ عشق خورد
      می شود آیینه با سنگ قشنگ عشق خُرد
       
      کودکی تفریح خوبی بود و برق آسا گذشت
      تا بلوغ آمد، رسید استاد، زنگ عشق خورد
       
      "می دویدم همچو آهو، می پریدم"... آه! کو؟
      رنگ شادی در میان هفت رنگ عشق مُرد
       
      سالها در برکه، دل با صلح و شادی می تپید
      مثل سربازی زمان او را به جنگ عشق برد
       
      ماهی ِ دل بی هوا تا مرز اقیانوس رفت
      تن به موج عشق زد او را نهنگ عشق خورد
      .
      .
      .
      ماهی عاشق کجا جان در برد؟ گاهی نهنگ
      گاه در نقش رقیب او را پلنگ عشق خورد
       
      گاه فریاد انا الحق بر لبش بر روی دار
      گاه در میدان تنهایی فشنگ عشق خورد
      (م. فریاد)
      پی نوشت:
      ""باز باران با ترانه...زنده یاد گلچین گیلانی(مجدالدین میرفخرایی)
      ۱۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۹
      بسیار زیبا و دلنشین بود
      شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۴۴
      درود استاد خندانک
      ممنون از حضور پرمهرتون خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۱۲
      سلام شاعرواستادعزیز
      قوالعاده زیبا بود
      قلمتان همیشه توانا
      درپناه خدا
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۴۵
      سلام استاد خندانک
      ممنون از شاگردنوازیتون و لطف همیشگیتون به این ناچیز خندانک
      ارسال پاسخ
      فروغ فرشیدفر
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۰۳
      سلام ودرود خندانک
      استاد زارع عزیز..
      غزل بسیار زیبایی بود . دلنشین وپراز تمثیل های زیبا.
      البته به قول نویسنده بزرگ ،امیلی برونته:
      "عشق هرگز نمیمیرد"
      قلم پرتوانتون مانا وپویا.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۴۹
      سلام شاعربانو خندانک
      ممنون از حضور پرمهرتون و لطف همیشگیتون به این ناچیز خندانک
      بر بلندیهای بادگیر
      عاشق پناه می گیرد
      درست گفته اند آری
      عشق هرگز نمی میرد

      بداهه ای بود تقدیم به شما
      "بلندیهای بادگیر" نام دیگر رمان جاودان "عشق هرگز نمی میرد" هست
      ارسال پاسخ
      اصغر محمودی( مور )
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۴۶
      سلام استاد عزیز
      بسیار زیبا
      خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۵۰
      سلام آقای محمودی عزیز خندانک
      ممنون از حضور پرمهرتون و لطفتون به این ناچیز خندانک
      زیبا دریای دل شماست خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۰۴
      سلام
      دوست خوبم
      افرین بر شما و ممنون از نوشته ی زیبایتان. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۵۷
      سلام استاد عزیزم : سپیدرود آرام این دشت خسته خندانک
      حضور شما خودش شعره
      شعری به ژرفنای دردهای ناگفته خندانک

      آمدم سوی تو اما
      بالهایم غرق خون و خسته است
      ای که با عطر ِ شکوفه نسبتی داری بگو
      تا رهایی چند فرسخ مانده است؟
      شب اگر زخم مرا درمان نکرد
      با خیالم قصه ی پرواز را
      در افق تکرار کن...(فریاد)
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد  مسعود م
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۰۰:۰۲

      در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم
      عاشق نمي شوي که ببيني چه مي کشم

      با عقل آب عشق به يک جو نمي رود
      بيچاره من که ساخته از آب و آتشم

      ديشب سرم به بالش ناز وصال و باز
      صبحست و سيل اشک به خون شسته بالشم ----------- شهریار

      سلام
      شاعر توانا محمد زارع عزیز.......... خندانک
      به هر طریقی که سخن میرانی شعر است و شعور ،
      و عاشقانه هایت محشر --------------------------------- خندانک
      ترانه ماندگار
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۰۰:۱۸
      درود شاعر گرامی

      کودکی تفریح خوبی بود و برق آسا گذشت
      تا بلوغ آمد، رسید استاد، زنگ عشق خورد

      هرچند غمگین ولی زیباست . خندانک خندانک خندانک
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۳۸
      سلام خانم ماندگار گرامی خندانک
      ممنون از حضور پرمهرتون خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد شمس باروق
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۰۷:۲۰
      سلام استاد عالی بود و آموختنی
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۳۹
      سلام آقای شمس گرامی خندانک
      ممنون از حضور پرمهرتون و لطفتون به این ناچیز خندانک
      ارسال پاسخ
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۳۶
      سلام بر استاد میناآباد عزیز خندانک
      خیلی خوشحالم از حضور انرژی بخشتون خندانک
      و شعر زیبای زنده یاد شهریار خندانک
      به این حقیر لطف دارید
      سایه تون مستدام خندانک

      بر لب دریای عشقت تشنه ماندیم و گذشت
      اشکها در پای این دریا فشاندیم و گذشت

      بازِ غم بر بام دلها چرخ می زد روز و شب
      ما کبوترهای خواهش را پراندیم و گذشت

      کاروان شعر سرگردان لیلی مانده بود
      ماغزل را با دلی مجنون رساندیم و گذشت...فریاد
      حمید احمدی اصل
      يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۱۱
      تا بلوغ آمد، رسید استاد، زنگ عشق خورد
      مرحبا خندانک
      خندانک خندانک خندانک
       برین بهار
      دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۱۳
      درود به شما
      رنگ‌شادی در میان هفت رنگ عشق مرد...🙁
      خندانک خندانک خندانک
      سمیرا_خوشرو
      چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۵۸
      درودتان،بسیار عالی🌹🌹👌👌👌
      سمیرا_خوشرو
      چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۵۸


      #خرمالوی عشق


      وقتی که در باغِ دلم دانه ی #عشق تو جوانه زد، آن نوزادِ بی دست و پا را رها کردی و رفتی!
      در مرام باغبانان بی وفایی باب نبود.
      سالها با ارتشِ برف و باران جنگیده ام!
      حالا که در صلح و آرامش
      خرمالوهای دارِ عشقت رسیده اند و
      از هر رهگذری دلبری می کنند،
      کاش برای چیدنِشان به اینجا سفر کنی!

      من از دست های#نامحرم می ترسم!



      #سمیرا_خوشرو_شبنم
      #دلنوشته
      اعظم قارلقی
      شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۰۴
      درود استاد
      عالی خندانک عالی خندانک عالی خندانک
      مینا مرادی(ققنوس)
      چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۵۸
      بیت اول اون حد اعلای تبحر رو. میرسونه
      واقعا عالی هستید
      استاد شاگرد نمیخواین؟ خندانک
      از خواندن تک. تک اشعارتون لذت میبرم
      احسان کریمیان علی آبادی
      پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۰:۲۷
      درود بیکران استاد بزرگوار
      زیبا و گیرا
      احسنت
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0