سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حالا که سر به دارِ توام

        شعری از

        وحیده پوربافرانی

        از دفتر پندار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۳۱ شماره ثبت ۷۹۰۲۰
          بازدید : ۱۱۳۸   |    نظرات : ۵۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر وحیده پوربافرانی

        باید سری به روی بدن باشد
        تا دارِتان مناسبِ من باشد
         
        وقتی دهانِ واژه پر از خون است
        این سر چگونه سایه ی تن باشد
         
        گفتی بیان که حقِ مُسلّم نیست
        شرحش اگر به عهده ی زن باشد
         
        باشد، قبول،.. پیشِ شما مفت است
        حرفی که خواستی قدغن باشد
         
        خارج بزن، به سازِ تو می رقصم
        حتی اگر به سبکِ کهن باشد
         
        اصلا ببین!.. همیشه دلم می خواست
        سلّاخِ بنده، موزیسین باشد
         
        من آن زنم، زنی که مقدّر شد
        نیلوفرش میانِ لجن باشد
         
        از باتلاقِ چشمِ تو می افتد
        بادی که در خیالِ گَوَن باشد
         
        حلاجی ام کن، آه..، نمی خواهم
        خونم حرامِ تشت و لگن باشد
         
        حلاجی کنید،.. ولی لطفا
        تشریحِ من درونِ کفن باشد
         
        من یک زنم! برای تو بد می شد
        مرگم، سقوط زیرِ تِرَن باشد
         
        حالا که سر به دارِ توام بگذار
        خونم، حلالِ حقّ سخن باشد
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        ،

        محمدعلی یوسفی

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        لیلا امریاس(پریسا)

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        سیدمحمدرضالاهیجی

        ،

        راضیه رحیمی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        وهب رنجبرکلیبی

        ،

        واو بافرانی

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        محمد جواد عطاالهی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        سارا شیخ محمدی(سیندخت)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        م فریاد(محمدرضا زارع)

        ،

        شعله(م جلیلی)

        ،

        زهرا مددی(نسترن)

        ،

        عرفان حسینی

        ،

        برین بهار

        ،

        پژمان بدری

        ،

        فروغ فرشیدفر

        ،

        یاسر رییسوند(پاییز)

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        سید احمدرضا فضیلت منش

        ،

        ابراهیم حاج محمدی

        ،

        ابراهیم هداوند

        ،

        شهرام مودب

        ،

        لیلا باباخانی (سما الغزل )

        ،

        حمیدنوری(احمد)

        ،

        لیلا دهقانی

        ،

        مهدی علی زاده اصل

        ،

        علیرضا ناظمی ناظم

        ،

        محمد علی سلیمانی مقدم

        ،

        بتول رجائی علیشاهدانی(صنم)

        ،

        دکتر غلامرضا شیبانی

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        محمد حسین نیک طبع

        ،

        سجاد جم

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۹
        خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۷
        سپاسگزارم
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۷
        خندانک
        درودبرشما بانوی عزیزم خندانک خندانک
        بسیارزیباست خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۲
        : خندانک خندانک خندانک 2: خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۰
        درود بانو جان
        محبت دارید
        سپاسگزارم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۲۱
        درود بانو
        موثر و زیبا بود خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۰
        درود استاد
        سپاسگزارم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۴۱
        درود شاعربانو پوربافرانی گرامی خندانک
        همیشه در اشعار زیباتون چیزی برای آموختن هست خندانک خندانک خندانک
        تسلط شما هم زمان بر واژه و معنا تحسین برانگیز است خندانک خندانک خندانک
        به جرات میتونم بگم شعر بی کیفیت از شما ندیدم در این چند سال خندانک
        مصداق بارز:
        کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ خندانک

        خارج بزن، به سازِ تو می رقصم
        حتی اگر به سبکِ کهن باشد

        اصلا ببین!.. همیشه دلم می خواست
        سلّاخِ بنده، موزیسین باشد
        خندانک خندانک خندانک
        با اجازتون تیک نقد میزنم تا این شعر با کیفیت بهتر دیده بشه و دوستان مجال آشنایی با اشعار شما استاد گرامی رو بیشتر داشته باشن خندانک
        شاد باشید اگر بگذارند خندانک

        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۴۷
        عرض ادب جناب زارع بزرگوار
        باعث افتخار و خرسندی ست داشتن همراهانی چون شما
        محبت دارید اما لایق واژه ی استاد نیستم و همواره شاگردی می کنم در محضر شما و دیگر بزرگواران
        به واقع که اگر بگذارند کمی باید زندگی کرد و شاد بود...
        سپاس از محبت بی دریغ تان
        مرهون لطفتان هستم
        در پناه مهر
        خندانک خندانک خندانک


        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۱۲
        سلام
        همیشه به خودم می گویم اشعر کلاسیک دیگر حرفی برای گفتن ندارند زیرا بهترین ها را بهترین ها گفته اند تا با چنین اشعاری روبرو میشوم
        چه از لحاظ فرم
        چه از لحاظ موسیقی
        چه از لحاظ معنی
        یک سر و گردن از اشعار امروزی بالاتر هستند
        واقعا لذت میبرم چنین اشعاری میخوانم

        و از همه زیباتر
        وقتیست که به دست معشوق حلاجی میشود
        که این حلاجی به سر به دار شدن شما می انجامد(تلمیح بسیار زیبا وقتی منصور حلاج انالحق را فریاد میکرد)

        مخلصات خندانک خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۳
        سلام جناب بدری بزرگوار
        نظر لطف شماست
        محبت دارید
        شاگردی می کنم...
        تشکر بابت همراهی و درک و تشریح مفهوم و معنا
        پایدار باشید به مهر
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم حاج محمدی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۳
        درود خندانک خندانک خندانک
        بسیار عالی و فاخر و دلنشین . با مضامینی بکر و دست اوّل . دست مریزاد. در این مصرع ظاهرا سهو القلمی رخ داده است:
        ((حلاجی کنید،.. ولی لطفا)) و احتمالا:
        (( حلاجی ام کنید،.. ولی لطفا)) بوده است
        خندانک خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۶
        درود استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتان
        محبت دارید
        بله دقیقا. (ام) بعد از واژه حلاجی از قلم افتاده که امیدوارم مدیران بزرگوار تصحیح کنند
        باز هم سپاس از نکته سنجی و لطفتان
        برقرار باشید به مهر
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شهرام مودب
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۱۸:۲۶
        درود و ادب شاعر گرانمایه،
        شعری درخور و دلنشین رو قلم زدین. جمله به جمله ش حرف برای گفتن داشت. پیدا کردن شاه بیت توی چنین شاهکاری سخته اما به زعم من، بیت ماقبل آخر درخشان ترین بود. خیلی هم بخوایم سختگیرانه نگاه کنیم، نکات زیر به ذهن میرسه که تقدیم می کنم:
        مخاطب شاعر، گاهی جمع و گاهی مفرده. مثلا در این بیت:
        باشد، قبول،.. پیشِ شما مفت است
        حرفی که خواستی قدغن باشد
        - واژه ی "شما" اشاره به مخاطب جمع و واژه ی "خواستی" اشاره به مفرد داره. همچنین در یکی دو مصرع دیگه این اتفاق افتاده.
        - واژه ی "بنده" در مصرع "سلّاخِ بنده، موزیسین باشد" خیلی رسمیه و از زبان صمیمی شعر دور شده.
        - ارتباط این بیت هم با سایر ابیات برام واضح نیست. کما اینکه تصویرش اگرچه پر احساسه ولی نمود عینی نداره. سوالاتی پیش میاد، نظیر اینکه باد چطور می تونه از چشم باتلاق بیفته؟! تازه اگه هم بیفته، آیا از شانیت باد کاسته میشه؟! و اینکه باتلاق و باد چه ارتباط تاثیرگذاری می تونن روی هم داشته باشن؟!
        از باتلاقِ چشمِ تو می افتد
        بادی که در خیالِ گَوَن باشد
        - استفاده ی مجدد از واژه ی " حلاجی کردن" در دو بیت متوالی، به دلیل تکراری بودن کمی توی ذوق می زنه. البته هر دو بیت عالی هستن و منظورم فقط واژه ی مورد نظر هست.
        در پایان عارض بشم که این سروده به همین شکل هم بسیار خاص هست و این نکات ناچیز شاید بتونه کمک ناچیزی به شاعر گرامی بکنه.
        براتون بهترین ها رو آرزومندم
        درودتان خندانک
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۷
        سلام وعرض ادب جناب مودب بزرگوار
        بسیار ممنونم از لطف وتوجه شما
        سیاهه ی بنده سرشار از ایراده و شما و دوستان به منِ کمترین لطف داشتین
        بنده در محضر شما و دوستان و اساتید عزیز شاگردی می کنم اما اگر جسارت نباشه در خصوص نکاتی که فرمودین توضیح مختصری عرض کنم با اجازه:
        اینکه فرمودین مخاطب گاهی جمع و گاهی مفرد است:
        در واقع مخاطب شعر یک نفر است و مفرد، اما دلیل اینگونه بکار بردنِ مخاطب، کنایه از جانب، گوینده و سراینده هست و رساندن این مفهوم که مخاطب، هم آنقدر نزدیک است و صمیمی که "تو" خوانده شود و هم سراینده آنقدر از مخاطب، دلگیر است که فاصله ای را رعایت می کند ناخواسته و او را "شما" می خواند. در واقع کنایه وار..
        بکار بردن واژه ی "بنده" بجای "من" هم به همان دلیل حفظ فاصله و مظلوم نمایی و خود کوچک پنداریِ (همان خودزنی بطور مرسوم و عامیانه :) ) سراینده در مقابل مخاطب است.

        و البته در مورد ارتباط باد و باتلاق و بیتی که فرمودین ارتباطش با مابقی ابیات مشخص نیست:
        ابتدا اینکه بکار بردن باد و باتلاق در دو مصراع به دنبال هم در کمترین حالت ارتباطی، به جهت تناسب ظاهری و داشتن هجای "با" در ابتدای هر دو است
        در درجه ی دوم هر دو از عناصر طبیعت هستند
        و نهایتا از لحاظ ارتباط مفهوم و معنا با کل شعر:
        برای درک این مورد باید به کل شعر و مفهوم و تصویر کلی شعر و برداشت کلی ای که شعر به ذهن خواننده هاش مبادرت می کنه رجوع کنیم. همونطور که می دونین کل شعر گلایه ای از جانب زن به مرد و در واقع دفاع از حقوقش مخصوصا حق و آزادی بیان و حرف هست. شعر میگه اگر توی نوعی اینطور و اونطور هستی و هر رفتار بدی داری و منِ نوعی بعنوان زن کاستی هایی داشتم و دارم، حداقل اجازه بده حق حرف زدن داشته باشم. در کل گلایه سرشار از گوشه و کنایه ست..
        حالا می رسیم به اون بیت خاص مد نظر شما که میگه:
        از باتلاق چشم تو می افتد
        بادی که در خیالِ گون باشد
        ابتدا اینکه دلیل تشبیه چشم به باتلاق، جدای از تناسب ظاهری ای که پیشتر عرض کردم با باد داره، این بوده که باتلاق سیری نداره و همه چیز رو به درون خودش می کِشه و نابود می کنه و بنوعی کثیف و آلوده و ناپاک هم هست.. به این مفهوم که چشم ناپاکی داره که به همه جا نظر میندازه و نظر خوبی هم به کسی نداره.. چه ظاهری چه باطنی..
        و بعد در مورد استفاده ی باد در این بیت... همه می دونیم که تا زمانی که دیوار و سقفی نباشه، در محیط های خارجی و طبیعت، باد رها و آزاده و خصلتش این وزیدن و رهایی و سر زدن بی منظور و بی مرز به همه جاست ونمیشه بهش ایراد گرفت که چرا به دشت و باغ و گون وزیدی..
        و اما مفهوم این بیت شعر میخواد بگه:
        توی نوعی بعنوان مرد، با اون چشم و نظر ناپاک و آلوده، آدمی هستی که از فرط بددلی و بدبینی و شکاکیت حتی به بادی هم که رها و آزاده و طبیعت وحقش اینه، ایراد می گیری و از باد متنفر میشی و از چشمت می افته که چرا سمت گون میره، که البته من بشکل شاعرانه تر نوشتم باد در خیال گون هست.
        امیدوارم عرایضم رسا و گویا باشه..
        و اما در مورد تکرار عبارت "حلاجی ام کنید" صرفا به منظور تأکید و ربط دو بیت متوالی بوده ولی خوب شاید در نظر خواننده خوش ننشسته باشه این تکرار و تأکید..

        در پایان عذر میخوام اگر جسارت و پُرگویی کردم
        قصدم تنها تبادل نظر و رساندن مفهوم مد نظرم بود، گرچه نظر شخصی خود بنده هم همینه که شعر باید انقدر رسا و روان و قابل فهم باشه که نیازی به توضیح مضاعف شاعر نباشه
        باز هم از لطفتون سپاسگزارم
        در پناه مهر مؤید باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        شهرام مودب
        شهرام مودب
        يکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        درودی دوباره گرانمایه،
        از توضیحاتتون خیلی ممنونم، استفاده بردم.
        خلاصه عارض بشم که به نظر بنده هم جمله پایانی که فرمودین ختم کلامه. شعر باید خودش گویا باشه. اگه احساس می کنین بدون این توضیحات کاملی که فرمودین سروده شما اون موارد رو منتقل میکنه که بهتره بهش دست نزنین وگرنه بهتره دستی به سر و روش بکشین. مضافا عرض کنم که با همه این توضیحات نظر بنده در هیچ کدوم از موارد مذکور عوض نشد ولی تصمیم با شما شاعر گرامیه.
        براتون بهترین ها رو بیش از پیش آرزومندم،
        برقرار باشید و منصور خندانک
        لیلا امریاس(پریسا)
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۰
        بسیار زیبا و قابل تامل
        افربن بر شما
        خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۷
        درود بانوی عزیز
        نظر لطف شماست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        راضیه رحیمی
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۰۶
        بسیار زیبا
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۸
        سپاسگزارم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وهب رنجبرکلیبی
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۴۰
        درودبانوزیبابودماناباشیدبه مهر خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۸
        درود بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۲۳
        درود برشما
        غمگین اما زیبا و سرشار از احساس... احسنت
        خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۸
        درود بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۱:۵۸
        درودبرشما خندانک خندانک خندانک
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۹
        بزرگواری
        درودها خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۰۴
        درود مهربانو
        بلاخره یک نفر پیدا شد زنانه ها را ان جور که به حق است بنویسد
        خیلی عالی بود
        شاید این شعر در این مدت یکی از شعرهایی بود که قلبم را لرزاند
        عااااالی بود
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۲
        درود مهربانی عزیز
        محبت دارید نازنین
        نظر لطف شماست
        خوشحالم که توانسته ام اندکی زبان همنوعانم باشم
        باز هم سپاسگزارم عزیزم
        همچنین بابت خوشامد به دوستان در صفحه ام که زحمت زیادی کشیدید بسیار متشکر و مرهون محبتتان هستم نازنین
        برقرار باشید به مهر
        در پناه دوست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۴
        ابن ازون شعراست که حقشه دیده بشه خونده بشه
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۲
        مرهون مهرتان هستم بزرگوار بانو
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فروغ فرشیدفر
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۱۹
        سلام استوره بانوی شعر وموسیقی ..
        به به ...عالی...کم نظیر وحتی درنوع خودش بی نظیر..
        چه زیبا غرور و تواضع رو باهم آمیختید بانو..
        چه زیبا عشق را که هم سرکش است وهم صبور و هم به خاک افتاده معشوق ! به تصویر کشیدید.
        دست مریزاد🙏🙏⚘⚘⚘💌💌💌
        لذت بردم فراوان
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        پنجشنبه ۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۴
        سلام مهربانوی نازنین
        نظر لطفتان است
        محبت دارید بزرگوار
        خرسندم که سیاهه ام مورد پسند بوده
        باز هم سپاس عزیزم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۰۰
        بسیاااارعالی مثل همیشه خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        همواره در اوج باشی دوست جانم خندانک خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۹
        سلام و درود دوست مهربانم
        دلم براتون خیلی تنگ بود.. خندانک خندانک خندانک
        سپاس از محبت همیشگی ت عزیزم
        در پناه مهر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۱۹
        عرض ادب و احترام
        استاد بانوی شاعر بانو بافرانی
        پس از گذشت زمان زیاد که به سایت سر زدم
        شاهکار دیگری را از شما خواندم بسیار زیبا و با مفهوم عمیق سروده شده
        انصافا دست مریزاد آرزوی موفقیت روز افزون دارم برای شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۱
        عرض ادب و ارادت استاد نوری گرانقدر
        بنده شاگردی بیش نیستم و تأیید استاد بزرگواری چون شما مایه خرسندی و افتخار است
        برقرار باشید به مهر
        در پناه دوست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۱۱
        زیبا با بیان حقیقتی تلخ

        درودتان 🌹🌹🌹
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۵۱
        زنده باشید بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیما ابراهیمی
        دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۲۷
        "من یک زنم! برای تو بد می شد
        مرگم، سقوط زیرِ تِرَن باشد"
        یا
        "اصلا ببین!.. همیشه دلم می خواست
        سلّاخِ بنده، موزیسین باشد"
        نمی دانم ولی قطعا قدمتان را کمی بالاتر از شعر گذاشته اید
        با موج اخیر اشعار بسیار خوب همراه شده اید
        معلوم است روح بلندی دارید
        خندانک خندانک خندانک
        وحیده پوربافرانی
        وحیده پوربافرانی
        سه شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۴:۲۱
        لطف دارید بزرگوار
        شاگردی می کنم
        زنده باشید در پناه مهر
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۵
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۵
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۵
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک
        پنجشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8