يکشنبه ۲ دی
سونوگرافی شعری از محمد شمس باروق
از دفتر عارفانه نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۰۲ شماره ثبت ۷۹۰۱۵
بازدید : ۴۱۵ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب محمد شمس باروق
|
من با کوله شعرم
به زندان زندگی چنگ می زنم
کاش در نطفه خفه شده بودم
وقتی بابا آب داد
ماما آب خورد
بابا آنقدر آب داد
مامان ترکید
تا سونوگرافی جنس مرا اعلام کرد
آب در بیابان سخت پیدا می شود
در آزمایشگاه آب مایه روشنایی است
جنس من که مشخص شد
طلا و دلار سقوط کرد
چاه نفت پیدا شد بنزین گران شد
من از شکم مادر افتادم
داخل یک تشت پر از بنزین ولرم
آنجا بود که نافم را به شعر بستند
من فکر می کنم مرده باشم
مرا در آمار پزشکی قانونی نیاورده اند
شاید هم کروکی را عوض کرده اند
آخرین باری که عراق به ایران باخت
در اخراجی های 2 بود
بابا پا به ماه شد
صاحبخانه سر ماه بابا را وضع حمل کرد
پدر به زایشگاه رفت
تا اسکناس بزاید
مادربه آرایشگاه رفت
تا از بی پولی مدل شود
من به دانشگاه نرفتم
چون در کنکور قبول نشدم
دایی ضامن پدر نشد
تا پشت دیوار بانک
از دار مکافات زندگی آویزان بمانیم
خواستگار خواهرم جا زد
با دختر رئیس بانک ژیلا خانم
با وام ازداوج و کلید ویلا به هم گره خوردند
بدبخت خواهرم هنوز هم ترشی بادمجان می اندازد
من به جای دبستان با نیسان به میدان می روم
تا از قربان برای خواهرجان بادمجان بگیرم
خواهرم برای ادامه حیات
بینی باد کرده اش را با اندوخته ترشی ها
به دست تیغ جراحی سپرد
بیا و ببین رو به بالا شده
چسب گرانقیمت هم می زند
چی می شد برای این یه شوهر می خریدیم
تا من هر چه زودتر دایی شوم
شاسی بگیرم
آن قدربوق بزنم تاعروسی سر بگیرد
خدا را چه دیدی
بعد آن دیگر خیالم راحت می شود
به سلمانی می روم
سربازی را تمام می کنم
یک پراید می خرم
ایموجی هم می گیرم
قسط های عقب مانده را می دهم
با اسنپ کار می کنم
با آلودگی شهر همرنگ می شوم
سردرد می گیرم
قاطی مرغ ها می شوم
زنم طلاق را از من تا قرون آخر می گیرد
من راحت تر شعر می گویم
دیگر خسته ام از زندگی
شعرم را مسخره کردید
حق و حقوقم را خوردید
پس در سر مزارم چه... می کنید
یک روز که تعطیل شد
جاده شمال ترافیک شد
بساط چیپس و پفک و قلیان
بی عار و بی خبر این مسافر در به در
ولو در جاده چالوس
به کجا چنین شتابان
ومن با سبدی از شعر سرخ به زندگی آویزان شدم
از آن روز به بعد
چهار راه پر از چراغ قرمز شد
پلیس راهنمایی و رانندگی جریمه ها را افزایش داد
تا چاره ای شود بر درد بی درمان
هیچ کس به تابلو رعایت حقوق مردم توجه نکرد
تصادفات فوتی افزایش یافت
هنر جویان رانندگی سوالات آیین نامه خریدند
اینترنتی آزمون دادند
در فضای مجازی قبول شدند
در جاده های کشور جان دادند
آنها نمی توانند در جاده ها با نور بالا
به ملاقات خدا بروند
کروکی ها دم به دقیقه در جاده ها کشیده شدند
در آمار پزشکی قانونی خدا را هم لحاظ کردند
دوربین های کنترل سرعت
لیزرگان سرعت ها را زدند
خدا چرا این رانندگان دیوانه شدند
برای قوی شدن پایه رانندگان
ب1 پ2، پایه دوم، سوم شد
خواستم در روز نامه ها بنویسند
مردم یواش برانید
این جنازه ها گوسفند هم...
راستی یک کیلو راسته چنده
جراید رادیو تلویزیون پفک تبلیغ کردند
آیا می دانید خوردن آشامیدن در رانندگی ممنوع است
راه سازان
خودرو سازان
به فریاد پلیس راه برسید
کمک کنید این جنازه ها را از جاده جمع کنیم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و طولانی است
مبین مشکلات جامعه