چهارشنبه ۲۲ اسفند
کبوتری غمین/بوی پیراهن یوسف شعری از مژگان بختیاری (پرتو)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۸ ۱۹:۰۷ شماره ثبت ۷۶۹۳۱
بازدید : ۳۰۸ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر مژگان بختیاری (پرتو)
آخرین اشعار ناب مژگان بختیاری (پرتو)
|
کبوتری غمین
آرام میشود دلم در صحن ِ باصفای ِ تو
چه شور دارد و خروش مشهد و عاشورای ِ تو
اشکی چکیده بر لب و زیارت ِ نام حسین
ای کاش باشم لایق ِ زیارت ِ آبای ِ تو
دلم کبوتری غمین ؛ شکسته بال و بی پناه...
پناهِ بی پناهیش ، آن گنبد طلای تو...
همیشه مشهدت دهد؛ بوی حسین فاطمه
قرارِ بیقراری ام صحنِ تو و سرایِ تو
ذکر حسین بر لب و عشقِ رضاست در دلم
بیدار کن دل مرا ؛ هستیِ من فدایِ تو
#مژگان_بختیاری (پرتو)
_________________
بوی پیراهن یوسف
خبر دهید به کنعانی ها
اینجا بوی خون می آید...
«بوی پیراهن یوسف»
اینجا پیکر ارباب بی کفن
در بیابان غم
افتاده در خاک...
و دختری که بغض ها را
با تمام سه سالگیش...
بدون دستان نوازشگر پدر
پنهان میکند
و فرو میخورد...
و بیکسی است
و بیکسی است
و بیکسی!
مژگان_بختیاری (پرتو)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.