يکشنبه ۲۷ آبان
رنج نور شعری از صحبت پارکی ( صُبی )
از دفتر رنج نور نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ آذر ۱۳۹۷ ۱۸:۵۶ شماره ثبت ۶۹۲۳۶
بازدید : ۱۳۲۴ | نظرات : ۱۹۱
|
دفاتر شعر صحبت پارکی ( صُبی )
آخرین اشعار ناب صحبت پارکی ( صُبی )
|
این روز ها
فکرم کزگرفته
مثل سیمرغی
با پرهایی از پرومنته
که
می داند
فاق نگاه تو
بسوی قاف
ماهیتی ست انتزاعی
روی شانه های مکان
با تمثیلی ازبردارزمان
که در راستای نسبیت عام
می شود
خمیدگی نور
-
نور!
پدیده ای ست
رسانا
ساطع از
میدان گرانشی ماده ی تن تو
وقتی
کشش موهایت
سازگاری منحنی خیالم را
از جهان ماده
برد
تا آنسوی سیاه چاله ها
--
لابد
به باور هستی
تو !
هندسه ی محضی
مجاز به عبور
ازذهنیتی سوزان
همسو
با تودهای مدورابر
که
حول محور نامرئی نگاه
مدام
مرا
سر می گردانی...
--
نقاشی : از پارمیسم :
La propriétaire!
#Dessin 50.65
#Galerie Claire Corcia
paris
شعر از : صحبت
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد ژرف اندیش حضرت عباسعلی استکی بزرگوار مهر حضورتان ماندگار سلام
| |
|
خوش آمدید | |
|
مهربانوی مهربان استادم سرکار خانم عجم مهرتان را می ستایم سلام
| |
|
استادم الهه ی احساس گلبانو زهرا خانم حکیمی عزیزمان بودنت فرصت نلمذ در مکتب ادیبانه ات را میسر می سازد. با ادب و احترام سلام
| |
|
ماه بانوی نازنین سرکار خانم یوسفی مهر حضورتان مانگار سلام
| |
|
خوش آمدید | |
|
شاعر گرانقدر جناب عباسی مقدم با سپاس از لطف حضورت سلام | |
|
خوش آمدید | |
|
شاعر فرهمند جناب رسول رفیقی با سپاس از لطف حضور ارزشمندت سلام | |
|
خوش آمدید | |
|
برای شاعر بزرگوار امین شجاعی مکاره ی پیر از بام بلند رسوایی کلاغ پیر روزگار را قار که نه آنقدر قیر زد تا نگاهم بی کفن در آغوش بمبی به هوا رفت -- گلوله های ولگرد هم با هجومی بی ادبانه سرزده به طواف خانه ام آمده اند هی عوضی ! خواهرم بدون روسری با آینه حرف دارد! -- شب! خوابم را دید که رویا ازبدجنسی گلوله ها به خیابان چیزی می گفت : که بمبی آراسته به قواعد اخلاقی! میان حرفم کلاه از سر برداشت -- مادر با آب مروارید فال گریه را قدغن کرد لابد او یگانه ابر جهان است که آبی خیالش همیشه باران دارد می ترسید: غلتیدن مروارید ازصدف دل دخترکان در گرداب شبگون برادرم! ناشتا ٬ دو سه جمله ترکش خورد حلب خون بالا آورد پیشی پاریسی در پنت هاوس ایرباس لجوجانه پیمان ها را جیغ زد ماده سگ ژرمنی پوتین را زوزه کشید پای سرباز سوری طعم زخم برداشت بشار ! بشارت داد به آزادی سماق خرس همسایه با نگاهی به رومانتیسم دیالکتیک اشرافیت دون پایه قوهای ولزرا بو کشید بانوی کلاه های عروسکی تبسم کرد!... حوتی نیم متری با اتکا به ماهی ده متری پستان بزمجه را گاز گرفت ملک زاده با خشمی خودسر جای خود را زرد دید -- گلوله به جای پای ما نرسید تنها عِرضِ ارز ! از تب لرزید اگر چه ککِ از تنبانِ ترامپ و پوتین به جایی نپرید -- اون - به این - بستنی کیم داد* جونگ با مون - پانتومیم رقصید* --- جنگ جنگ ! ای مادر نا امنی ها تو همراه با آوارگی حاجت خا خام های دیوار ندبه ای که لابد همیشه پای زنی هم دراین میان است --
شوخ نگاه بیوه ی سفید 'سامانتا ٬- سالی" از جیب ! فانسخه ی تکفیری گم شود انگشتان اشاره ماشه را می نوازند تا در این واحه وهم آوارموشکهای بالستیک تن پوش کودکان شود --- اینجا بوی تند پیراهنم فقط به نگاه تواهلی می شود که پرهیبی بی صورت ٬ چشمانم را سوختن و به نفسم خفگی آموخت دود ٬ دود...دود روز نامه ها را آتش یزنید... خبر ها درز نکند!! -- مردی که روی دستان مرگ باد کرده بود ! به همسرش می اندیشد که هر روز در خانه ای امن پیراهن شب را برای گوری تازه پُرو می کند .. مدام می کفت به تبسم خاموش نگاه ات - سوگند این اولین بارا ست که قلبم برای تو مردانه می تپد -- بمان ! از خیالم بیرون نرو می خواهم زودتر از همه در بغل تو دفن شوم مرگ! در آغوش توزنده می شود کاش ! دستان حوا اعجاز لب های تو را می کاشت ------- صُبی | |
|
خوش آمدید | |
|
از شاعران بزرگوار استدعا دارم در صور ت امکان این شعر را که حکایتی از خاور میانه و سیاستها های استثماری ست مورد عنایت قرار داده و نظر ارزشمندتان را ارائه فرمایید متشکرم
| |
|
شاعر فرزانه جناب شیاسی عزیز با سپاس از لطف حضور ارزشمندت سلام | |
|
خوش آمدید | |
|
مهر بانوی گرامی سرکار خانم محجوب با سپاس از لطف حضور ارزشمندت سلام
| |
|
خوش آمدید | |
|
حضرت استاد انصاری مهرتان در قلبم ریشه زده سلام
| |
|
برای شاعر پیشرو جناب شاهرخ عزیزمان کنار آغلی.. پر از خرهای بالغ. و...............گاهی فقط ......گاهی زیر.... اواری از دیوار.....شاید. ژرف و پیچیده با محتوایی ستودنی....سلام
| |
|
درود بر استاد پارکی عزیز و بزرگوار سپاس از اشتراک ا شعار ارجمندتان برایتان سلامتی و توفیق روزافزون آ رزومندم | |
|
شاعر گرانمهر جناب طهماسبی عزیز مهر حضورتان موجب مسرت خاطر شد متشکرم سلام
| |
|
استاد گلبانو سرکار خانم عرفانی مهرت را می ستایم سلام | |
|
شاعر فرهمند جناب محسنی راد مهرتان ماندگار سلام
| |
|
ادیبفرزانه جناب دکتر بخارایی عزیز حضور گرامیت را پاس می دارم سلام
| |
|
ماه بانو برایت | |
|
مهربانم استادم جمیله بانو برایت | |
|
سید بزرگوار حضرت سید محمد حسین عزیز با سپاس بسیار از حضور و حسن نظرتان ایام مبارک ربیع الا ول بر شما و دوستدران خاندان نبوت مبارک باد سلام
| |
|
شاعر فرزانه مهر بانوی گرامی سرکار خانم سیتی پور مهر حضورت را می ستایم سلام
| |
|
ماه بانو برایت | |
|
ماه بانو برایت | |
|
مهربان شاعر سرکار خانم رعنا بهارلویی مهر ت را سپاس حضورت ماندگار متشکرم سلام
| |
|
شاعر داننده حضرت دوست عارف خان افشاری الهه ی شعر را سپاس که بلاخره شاعری این اثر را درک کرد و همین است آنچه من از شعر انتظار دارم. لابد شعر پیشورو دارای پیچیدگی خاص خودش هست و مخاطبی را می طلبد بامطالعات وسع... متشکرم سلام
| |
|
مشوق و سراینده ای عالی هستید برای من و ما پاینده باشید | |
|
بودنت را می ستایم از حضور ارزشمندت سپاسگزارم... سلام
| |
|
شاعر فرزانه جناب محمد منصوری عزیزمان مهر حضورت را ارجگزارم سلام
| |
|
شاعر وارسته جناب مهدی خان تنهایی عزیز مهر حضورت برجان سایه ی نگاهت برشعر مستدام آمده ام تا از شما بیاموزم سلام
| |
|
شاعر گرانمهر سرکار خانم خزاعی با سپاس از لطف حضور و حُسن نظر ارزشمندت. سلام
| |
|
حضرت دوست جناب دهنوی بزرگوار مهر حضورتان را قدر دانم سلام
| |
|
شاعر فرهمند جناب کاظمی عزیز لطف عالی زیاد سلام
| |
|
شاعر ارزشی جناب محمد خسروی فرد عزیزم شما به این کمترین لطفی ویژه دارید سپاسگزارم سلام
| |
|
مه بانوی ناطنین سرکار خانم عرفانیان مهر حضورت را می ستایم با سپاس و سلام
| |
|
شاعر برجسته ماه بانوی نازنین سرکار خانم عرفانیان حضور ادیبانه ت موجب خرسندی خاطر شد متشکرم سلام | |
|
شاعر فرزانه جناب شفاعت بزرگوار حضور ادیبانه را ارجگزارم سلام
| |
|
شاعر فرزانه جناب بزرگی پور عزیز با سپاس بسیار ازدرک بالای ادیبانه ت که منجر به بینامتنی زیبا و در خور تحسنی را خلق نموده است. با سپاس و سلام
| |
|
کاش مرغ سحر ، باز بنالد درد عشق مرا ، ناز بخواند یحیی تقدیمتون | |
|
جناب یزرگی پور با سپاس از هدیه ی نفیس ات سلام
| |
|
شاعر فرزانه جناب خوش خلق و سیما عزیزمان مهر ت را سپاس حضورت مستدام متشکرم سلام
| |
|
شاعر و منتقد داننده جناب علی غلامی عزیز با سپاس بسیار از لطف حضور و نگاه ادیبانه و ارزشمندتان به اثر... بدیهی ست رسانا را اگر از جنبه ی الکتریسته درنظر داشته باشیم نور رسانا نیست . رسانا را از زاویه ی معنایی در نظر داشته باشیم .. اسم فاعل است از مصدر رسیدن.. نور یا پرتو یک تابش الکترو مغناطیسی ست حاوی فوتون... فوتون در فیزیک، یک ذره بنیادی است که بهعنوان واحد کوانتومی نور یا هر نوع تابش الکترومغناطیسی محسوب میشود. ..فوتون يكي از ساختارهاي بينادي جهان است. در مقام يك ذره ابتدايي اصلي، فوتون به صورت يكي از نيروهاي اصلی در داخل ميدان مغناطيسي عمل مي كند و در فيزيك ذرات واحد ...بهتراز من می دانیدکه فوتون نه دارای جرم است و نه بار الکتریکی ... بردار زمان: پیکان زمان مفهومی است که در سال ۱۹۲۷ توسط اخترشناس بریتانیایی آرتور استنلی مطرح شد ... تقارن نسبت به زمان · آنتروپی (بردار زمان) ... در مورد بازی زبانی کافیست بار دیگر این قسمت از شعر را با دقتی مضاعف مورد کند و کار قرار گیرد. نور! پدیده ای ست رسانا ساطع از میدان گرانشی ماده ی تن تو وقتی کشش موهایت سازگاری منحنی خیالم را از جهان ماده برد تا آنسوی سیاه چاله ها عنایت بفرمایید با بازی زبانی شبهه برای مخاطب ایجاد و او را به برداشتی متباین وا می دارد . مخاطب تصور می کند رسانا از نور به فیزیک در مورد رسان یعنی عبور جریان الکتریسته در صورتی که نه میدان گرانشی سیب تن تو و نه خمش مو به فیزیک ربط پیدا می کند مگر صور خیال و بازی کلامی می دانیم سیاه چاله ها نور را جذب می کنند اما در شعر سخن ازتا آنسوی سیاه چاله ها ست که می تواند عبور از سیاهی روزگار باشد تارسیدن به عشق...همانطو که فرمودین نقد و برسی این اثر در این مجمل نمی گنجد و البته نقد اثر وظیفه سراینده نیست بلکه مخاطبان مختلف با برداشت هایی متباین می بایستی موجب واکایی اثر شوند تا معنای پنهان اثر آشکار شود ...ذات شعر سپید در همین پیچیدگی ها و تشبیهات است... متشکرم برای وقت گرانبهایت که صرف این اثر شد. همیشه حضور حضرتعالی را انتظار می کشم زیرا نگاه شما به شعر موجب غنای اثر می شود برای بازی زبانی به نظر منتقد احترام می گذارم ...با این حال شعر سپید پرش های متوالی ذهنیت است که گاهی از موضوع فاصله و دوبار به اصل بر می گردد... با سپاس مجدد از حضور ارزشمند شما ادیب وارسته. سلام
| |
|
استاد غلامی عزیز جهت اطلاع سلام
| |
|
حضور ارزشمند شما شاعر و منتقد داننده را می ستایم سلام
| |
|
شاعر گرانمهر جناب اسدی عزیز با سپاس از مهر حضورت سلام
| |
|
شاعر گرانمهر جناب همایون طهماسبی عزیز مهر حضورت را سپاس سایه نگاهت به شعر مستدام سلام
| |
|
شاعرفرزانه استادم سرکار خانم ناصری نسب عزیزمان کسی که شعر می خواند یا به طریقی با شعر سرکار داد لابد بر خوردار از احساس مضاعفی هم هست. نبودن دوستان شاعر و ادیبان ارجمند در یکدوره ی طولانی نگرانی را دامن می زند همینکه بدانم شاد تندرست هستند مرا کفایت است. با ادب و احترام سلام
| |
|
شاعر فرزانه جناب سجاد میردادی با سپاس از لطف حضورتان سلام
| |
|
شاعر غزلهای ناب جناب حمید نوری حضرتعالی به علت وارستگی شکسته نفسی می فرمایید. شما در قالب های مختلف شعر فارسی استادید سلام
| |
|
شاعر برجسته جناب علی احمدی عزیز مهر حضورت را سپاس متشکرم سلام
| |
|
شاعر پیشرو جناب پژمان بدری به عنوان مدیر افتخاری حضور ادیبانه ت را به سایت شعرناب گرامی می دارم... با سپاس از الطاف کریمانه ت به شعر و حسن نظر ارزشمندت سلام
| |
|
مهربانم مهربانو مهتاب ایزدسرشت مهر حضورت موجب مسرت خاطر شد با سپاس و سلام
| |
|
استاد تک بیتی های ناب و معنا ساز جناب ملایری بزرگوار مهر حضورت را قدر دانم سلام
| |
|
جناب علی قاسمیان با سپاس و سلام
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.