سه شنبه ۴ دی
کوتاه و گویا شعری از صحبت پارکی ( صُبی )
از دفتر موج خیال نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۲:۴۹ شماره ثبت ۱۳۰۰۴۲
بازدید : ۱۱۰ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر صحبت پارکی ( صُبی )
آخرین اشعار ناب صحبت پارکی ( صُبی )
|
قطعه شعر کوتاه
تقدیم به شما عزیزان
/
1
تهی شد ٬ از نگاهم
ماهِ بی تاب
ربودم ٬جامه از مهتاب
در خواب... صُبی
/
۲
فاصله ها
با رفتن پر نمی شود
بهتر است
برای رسیدن
ایستاده خندید!... صُبی
/
3
گر بیایی به شب ام
ای !ماه تمام
خورشید ! سراسیمه دمد
بر لب بام... صُبی
/
4
برای یافتن رنگ خیال
یاران را شستم
شگفتا !
ازآفتابی شدن رنگ خاطره ها.... صُِبی
/
5
زمان تاریک است
صدای پرواز
رنگ غم را
آرام می کند ... صُبی
/
6
به طلوع
اقتدا ء کن
به اندازه ی یک فاصله
از من دوری... صُبی
/
7
زنگار دل را
روی دوش خویش
تشیع کرد
درختی
که میل به مردن را
مفری دید
برای فردیت تبر! ... صُبی
/
8
اخم که می کرد
گویی
نور رقیق شده ماه
به رنگ های گرم
می تابد... صُبی
/
9
حرف من
از گل سرخی ست
که خود را
به آتش افکند
تو هنوز می گویی
عطر عشق
وصلتی از حوصله ی رسوایی ست... صُبی
/
10
منم و
این کوزه ی شراب
آن هم
برای رنگ موهای تو
نوشین لب چشم عسلی... صُبی
صُجبت/ صُبی
11
/
آینه
به من می نگرد
چشم هایم را می تکانم
شاید گرد پیری
از من دوری کند
/
12
تنهایی !
یعنی
صدای باز و بسته شدن پنجره
به هنگام وزیدن باد
/
13
بوی ماه
می آید
از دورو بَرِاین کوچه ها
پرده را
از پنجره منها کنید.
/
14
تا شکست
پیمان عشق
ذهن خود را
از خیال اش
پاک کردم
خلوت دل را
نشستم
به کسی چون دل نبستم
هر که می بیند مرا
با نگاهی مبتلا
می شود مات
انگار
مردی مسخ شده
یا که خُُلم !!
صُبی
/
15
بی حوصله
در چشم تو افتاد
نگاهم
یا رب ! توبگو:
شهر قرارم بکجا رفت
/
16
آمدی با دل مجموع
تا مرا منها کنی
ای دریغا !
ضرب پلکهای قشنگت
آنقدر
ازروح من
مشتق گرفت
تا هیچ شدم
/
17
خسته ام
از تو - از خودم
خسته ام
از این همه شعر و شعار
خسته ام
از نفت و گاز با واژه ی بی اعتبار
خستگی یعنی که چه ! حتما ریال...
صُبی
از دفتر زخم احساس
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بر شما
برقرار باشید