سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 ارديبهشت 1404
  • روز بزرگداشت شيخ صدوق
9 ذو القعدة 1446
    Monday 5 May 2025
    • روز جهاني ماما

    حمایت از شعرناب

    شعرناب

    با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

    در جملاتی که علی ع در تمام عمرش گفت ، این جمله از همه رساتر و عمیقتر ،زیباتر ، اثربخش و آموزنده تر بود.کدام عبارت؟کدام جمله؟آن ۲۵ سال سکوت علی است. دکتر علی شریعتی

    دوشنبه ۱۵ ارديبهشت

    سِفرخیال

    شعری از

    صحبت پارکی ( صُبی )

    از دفتر رنج نور نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ ۱۳:۲۰ شماره ثبت ۶۵۹۶۹
      بازدید : ۶۶۵   |    نظرات : ۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر صحبت پارکی ( صُبی )

     
    سِفر*خیال
    ---------
    درهیاهوی سکوت!...
    فرانز از
    کجا ی داستان
    به ذهنم پیچیده ای
    که حسی رام نشده
    انگار
    آیات عشق را
    مدام
    از صحیفه ی نگاه ات
    به رسم یهودا
    ترتیل می کند
    ---------------
    صُبی
    /
    ۱
    باد زُل زده بود
    به موهایش
    برگشتم ٬ چیزی بگویم
    مشتی عطربه تسلی آمد
    /
    ۲
    /
    برف ها ٬ سپید می آیند
    ما نیز سپید می رویم
    در مرگ افسوسی نیست
    وقتی ٬ جاودانگی 
    شوخی با طبیعت است
    /
    ۳
    /
    با جنینی ازلی
    از زنی با دو رحم زاده شدم
    با جنونم آنی
    بی غرض
    ناف خود م را
    به دهان می گیرم
    من جدا
    از همه ی خویشتن ام
    در دوجهان می میرم !
    /
    ۴
    /
    میان این همه بود 
    منتظر یکی بودم 
    که دیگر نبود!
    /
    ۵
    /
    تو! قد کشیدی
    من فریاد
    غافل از
    غروب آفتاب.
    /
    ۶
    /
    فاصله
    با رفتن پُر نمی شود
    بهتر است
    برای رسیدن
    ایستاده خندید
    /
    ۷
    /
    تقصیر تقدیر نیود
    باید!
    قبل از رسیدن به معنای تب
    عشق را پاشویه می کردم !
    /
    ۸
    /
    برف که می بارد
    سپیدی هر شعر
    نگاهی ست سرد
    براندوه سکوت ام ! 
    /
    ۹
    /
    در ذهن تخت
    شکل وا ره ای.
    جامانده
    وقتی دنیا
    در تن تو
    به آخر رسیده بود
    /
    ۱۰
    /
    گاهی
    در برابر هیچ
    به مرگ فکر کردن
    --
    معجزه ای ست 
    بزرگترازمسخ مسیح
    /
    ۱۱
    /
    تنهایی ٬ یعنی
    اعتراف به زیبایی
    آنگاه که ٬ مرگ
    پیشنهاد تازه تری دارد
    /
    ۱۲
    /
    زندگی را
    به قامت خیال بافتم
    سرنوشتم !
    فاصله ی کوک ها شد
    --------
    پ. ن:
    سِفر: کتاب

    عکس ‏‎Sobi Sohbat‎‏
     
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    سید مرتضی سیدی

    تمام حزن یاران است در من ااا زمستان و بهاران است در من ااا شکستم بغض چندین ساله ام را ااا خدایا شور باران است در من
    ساسان نجفی(سراب)

    در دایره ای که آمد و رفتن ماست اا او را نه بدایت و نه نهایت پیداست اا کس مَی نزند دمی در این معنی راست اا کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
    سید مرتضی سیدی

    هر چند شیشه های دلم را شکسته اند ااا اینجا هنوز پنجره ها را نبسته اند ااا امشب تمام آینه ها در حضور دل ااا در خویشتن نشسته و از خود گسسته اند ااا دیگر چه اعتماد به دستان دوستان ااا وقتی عصای پنجره ها را شکسته اند ااا اینجا کبوتران حرم تنگ هر غروب ااا بر برج های خیس نگاهم نشسته اند ااا من از نگاه ساده ی این کفش های کوچ ااا احساس می کنم که از این کوچه خسته اند
    محمد حسنی

    درد اگر این درد مشترک بود همه هم درد بودند اما انگار بی تفاوتی زنجیر زندگی را از پایشان باز کرده است بداهه
    سید مرتضی سیدی

    هوای با تو پریدن نشسته در بالم ااا سراغ همسفری بی بهانه می گیرد

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1