سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        به من برگرد

        شعری از

        احمد ابراهیم زاده

        از دفتر زمزمه های خیس نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۶ ۱۲:۱۳ شماره ثبت ۶۰۳۸۰
          بازدید : ۵۷۴   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد ابراهیم زاده

        صبح آمد 
        بار دیگر 
        در دل بازگشایم
        خالیست...
        چشمه ی چشم دلم بد جاریست
        دل من خیس تمنای تو است
        دل ب کنار 
        سر من از تو پر است 
        خاطراتم همه لبریز تو اند
        بودنت 
        بوییدنت 
        چشمان تو...
        آه از بوسیدنت
        اما ولی...
        همه قابی ز تو اند
        دور دستی
        آفتابی ز تو اند...
        در نبودت گم شدم من
        من ندانم
        من ک هستم؟؟
        من کجایم؟؟
        میسرایم 
        شعری از اعماق این دریای تنهایی
        قلم بر روی کاغذ میخزد خسته 
        دلم لرزد 
        زبان بسته 
        قلم خشکید 
        دو چشمم مرکب و جوهر 
        ادامه مینویسم من
        که ای از کنج دل رفته
        تو رخت عشق بربسته
        مرا بنگر 
        بخوان این دفتر خیس تمنا را 
        حکایت میکند از تو 
        سر و پا و تن و جانم همه محتاج
        همه شاکی 
        شکایت ها همه از من 
        ک من تقصیر این یک قرن
        ک من تقصیر شبهایم تهی از تو 
        پشیمانم...
        پشیمانی شده کارم
        خوراکم خواب شیرین است 
        خیال خوش 
        خیال با تو بودنها 
        خیال سر ب دامانت سپردنها
        لباسم نرمی آغوش پر مهرت
        زمستان است 
        سرایم گرم یاد تو...
        پشیمانم... 
        ب من برگرد 
        دلم را از خودت پر کن
        سرم را سرزمین خاطراتت کن
        ب چشمانم چراغ خانه ات روشن 
        ب دستانم برقصان گیسوانت را
        تنم را بستر آرامش خود کن
        تو ای جانم...
        ب من برگرد و جانم را 
        همه عشق و همه روح و روانم را 
        معطر کن...
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۲۱:۰۳
        درود گرامی
        نیمایی بسیار زیبایی است خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۴۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۵:۰۸
        درود برشما بسیار بزرگوارید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        سلام
        بسیارزیبا قلم زدید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۵:۰۸
        درود بر شما بانو
        بسیار لطف دارید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمد ابراهیم زاده
        يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ۰۶:۳۳
        دو چشمانم پر از جوهر*
        اشتباها پیش نویس شعر رو فرستادم خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۴۴
        خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس بویراتزاده (نارسیس)
        چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۶ ۱۰:۴۵
        بسیار زیبا سرودید جناب شاعر خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4