جمعه ۲ آذر
یوسف نجار شعری از مرضیه سادات هاشمی
از دفتر شب بارانی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۵ ۰۶:۱۴ شماره ثبت ۵۳۹۵۵
بازدید : ۶۴۳ | نظرات : ۶
|
دفاتر شعر مرضیه سادات هاشمی
آخرین اشعار ناب مرضیه سادات هاشمی
|
شعر شب:
در به در و بی چاره غم آن یار شدم
به عشق مریم مقدس،یوسف نجار شدم
شبانگاهان آسمان نچیده از طالعم نوری
از اقبال بدم ببین اینجا که بیمار شدم
بین همه سبزی و سرو و گل و سمن
قسمتم بود نمیدانم ،خدایا چرا خار شدم
همه عطرقصر و کاخ و باغ و بستانند
بخت بدم بین باز پونه این مار شدم
تن کاهل،دل کاسل،غمم حاصل
جسم مرده میان تابوت، بی یارشدم
منجم کوکب،محض سلامت عیش یار
برونم کن از برج،طارم نگونسار شدم
#مرضیه_سادات
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مضمون زیبایی داشت
دستمریزاد
اما جسارتا سروده تان نامنسجم و ناهماهنگ بود.
همینطور وزن هم در جاهایی رعایت نشده بود.
مطالعه ی کتاب الکترونیکی "وزن به زبان ساده" از سید مهدی موسوی که در اینترنت برای دانلود گذاشته شده، راهگشا خواهد بود