سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        از پوچی تا معنویت

        شعری از

        حسین راستگو

        از دفتر سلام نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۰۵ شماره ثبت ۴۹۴۳۱
          بازدید : ۶۶۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        چقدر منتظرت ماندم و فریب شدند
        مسافران وسط جاده ات غریب شدند
        سرود حافظ و سعدی و مولوی گم شد
        نگفته های مجانین دل طبیب شدند
         
        تمام عمر، نه آنگونه ای که شاعرها
        غلو کنند وبگویند، منتظر ماندم
        چه سالها که نفهمیده، پوچ و ساکت و گنگ
        هر آنچه ورد و دعا بر لبم شدی خواندم
         
        به خون جوانه زدی، خون دل که می پاشید
        پس از ورود گلوله به قلب تاریکم
        من آبیار تو هستم، ببخش اگر جز سرخ
        نمی رسد به تو از رنگ های باریکم
         
        گسسته می شود و تکه تکه می ریزد
        کسی به نام من آنجا که بود می میرد
        چقدر راحت و آزاد، آنکه در زندان
        بدون یاد شدن، از تو یاد می گیرد
         
        به پوچی من و ارزنده بودن حَرَمَت
        حصار شد بدنم، تا بُروز یافتنت
        که گریه های من و کودکان چوبینم
        شود مسبّبِ سبز، از درون شکافتنت
         
        به وصف ناشدن و بی زمانی ات سوگند
        که من بهانه ی آیینه ام که در یابیش
        نگاه می کنی، ای بی مکان چه می بینی؟
        میان حفره ی در سینه ام؟ که دریابیش!
        پ.ن.
        چیزی به جز معنویت، نمی تواند هویت کافی برای یک انسان باشد.
        امّا افرادی که با دقت و منطق قوی به زندگی نگاه می کنند، برایشان تقریبا تمامی انواع موجود معنویت غیر قابل پذیرش، بلکه نوعی فریب و ساده انگاری و ندانم کاری است. 
        چگونه می شود، به این طور افراد، که با رشد تفکر و گسترده شدن ارتباط بین انسان ها، تعدادشان کم نیست، معنویت انسان را نشان داد؟ 
        ممنونم که چشم و ذهنتان را رنجه فرمودید و خواندید
         ارادتمند همگی شما بزرگواران هستم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۵۸
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ۲۳:۰۶
        من آبیار تو هستم ببخش اگر جز سرخ
        نمیرسد به تو از رنگ های باریکم...
        درود خندانک
        نیما ابراهیمی
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۳
        می شود به صراحت بگویی معنویت توهم است؟ هرچه دقیق تر و منطقی تر نگاه می کنی، هنوز یک روزنۀ بسیار بسیار ریز که گاهی فکر می کنی اصلا وجود ندارد، از پشت سر سوی خفیفی نمی زند، که تا بر می گردی نمی بینی اش؟
        اسم آن را چه می گزاری؟
        خندانک خندانک خندانک
        راستی شعرت واقعا زیباست
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5