سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      من راحتم

      شعری از

      حسین راستگو

      از دفتر سلام نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۲۵ شماره ثبت ۹۰۲۲۸
        بازدید : ۶۰۰   |    نظرات : ۱۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      چاقو نمی برد
      چرم کلفت و بی شرافت صورتتان را
      امثال من ولی
      شما را تکّه تکّه خواهیم کرد
      ریزِ ریز
      ریزتر از گوشتِ چرخ کرده
      ریزتراز خرده های استخوانِ مرده های هزاره ی قبل
      نگاهم فولاد را می بُرد
      ناخنم الماس را خرد می کند
      آه که حتی تصّور محدودتان اجازه نخواهد داد منظره ی خانه ام را متصوّر شوید
      چه برسد به افختار خوردن یک چای در حیات خلوتم
      شاید فکر کنید جای من بودن سخت است
      ولی واقعیت این است که جای شما بودن سخت است، من راحتم
      ۶
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۴
      خندانک
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۰۰
      سلام و عرض ادب
      ممنونم که می خوانید بزرگوار
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سلمان مولایی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۲۳
      سلام

      و

      اگر چه نوع نوشتن سطرها و انتخاب کلمات ساده و دم دستی در نگاه اول مخاطب را به سمت نثر سوق می دهد اما شاعر به قدری زیرک است که ریتم موجود در کلمات اش که گاهی تبدیل به وزن نیز می شوند ، شعرش را از خطر منثور شدن نجات می دهد و در انتخاب قالب نیز با برگزیدن ﴿ آزاد ﴾ بار دیگر این زیرکی را نشان می‌دهد چرا که شعرش در بین سپید و نیمایی شناور است گاه با ریتم و موسیقی درونی اش پهلو به پهلو با سپیدهای ماندگار می شود و گاه نیز با موزون کردن کلام یاد نیمایی های فخیم را زنده می دارد و در این میان آن چه بیش از همه جلب توجه می کند این است که با وجود این شناور بودن چرا شعر آسیبی نمی بیند و مخاطب هنگام خواندن اش سردر گم نمی شود ؟؟
      اول آن که شاعر با گنجاندن چند غافل گیری شیرین در شعر اجازه رفتن ذهن مخاطب به هرسوی دیگر نمی دهد و گوشت چرخ شده و چای در حیات خلوت و البته چرم کلفت از همان گروه ترکیبات شگفتی ساز هستند .

      دوم آن که هیچ گاه شعر از تک و تا نمی افتد و حتی به قیمت خودستایی های همراه با اغراق که در مکتب واسوخت باب شده است ، جنبش و حرکت در شعر وجود دارد و هیچ گاه سکونی به شعر دست نمی دهد و این میسور نمی شد جز با برگزیدن هوشمندانه ی افعال و زمان آن ها از سوی شاعر که مضارع اند و مستقبل ، این حرکت را جان بیشتری می بخشد.

      نکته ی دیگر لحن بسیار خودمانی و صمیمی شاعر است که باعث می شود مخاطب از همان آغاز با شعر همراه شود و همزات پنداری می نماید با شهر و شاعرش که در این مرحله شعر دیگر از آن مخاطب می شود و شاعر نیز مخاطب شعرش.

      یکی دیگر از زیرکی های شاعر که بسیار زیرپوستی رخ می دهد آن جاست که به جای آن که بگوید من از امثال من استفاده می کنند تا در ادامه فعل را جمع ببندد و با این جمعیت مخاطب را هر چه بیشتر به میدان داری در شعر وارد نماید .
      نکته آخر اما این است که اغراق های به کار گرفته شده در طول شعر هر کدام تصاویری را در خویش دارد که بالفور ذهن خواننده را دعوت به تجسم می کند و از سطح و رونما او را به بطن و محتوی رهنمون می سازد .

      حرف آخر اما آن که بی گمان اگر شاعری سلیقه و ذائقه ی مخاطب را تشخیص دهد که جناب راستگو دقیقا از این دسته هستند ، اشعارش بسیار بر دل خواهند نشست و قدرت این تشخیص به سادگی حاصل نمی شود و جدای از مطالعه به هم گامی و هم کلامی شاعر با مخاطب اش در دنیای واقعی نیاز دارد و بی شک این قدرت بسیاری از شاعران را بی نصیب می گذارد چرا که با خودبرتر بینی که طبیعت شعرا ست و اگر مهارش نکنند ، ایشان شاعر را مهار می زند ، از مردم دور و دور تر می شوند و در دایره ای وهمی که دور خویش کشیده اند از جمع مخاطبان دور مانده و این جاست که به جای سرودن شعر به فلسفه بافی های پر از ادا و اطوار دچار می شوند .
      سحر غزانی
      سحر غزانی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۴۱
      درود جناب مولایی خندانک
      ارسال پاسخ
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۱
      سلام و عرض ادب قربان
      لطف بسیار دارید به من - استفاده کردم از نقدتون و البته اگر از نقص های بنده هم بگید استقبال می کنم.
      واقعن نمی دونم چی بگم - فقط تشکر و بس
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سحر غزانی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۴۲
      درود جناب راستگو
      از اون شعرایی بود که آدم وقتی میخونه دلش خنک میشه😅😅😅
      قلمتان همواره نویسا خندانک
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۳
      سلام و عرض ادب
      بله دیگه - به هر حال خشم هم جزو احساساته
      ولی فقط برای این که مشخص باشه : این شعر یه شعر با زمینه تاریخیه و هیچ شخصی در این سایت یا حکومتی منظور من نیست. این رو گفتم که یه وقت دوستان فکر نکنن من قصد راه انداختن جنجالی دارم چون بعد که خودم خوندم دیدم یه خورده فلفلش زیاده خندانک
      ممنون از لطف شما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
       مرضیه حسینی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
      درود جناب راستگو. بسیار عالی بود خندانک
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۳
      سلام و درود
      ممنونم از لطف شما بزرگوارید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امید کیانی (امید)
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۳۹
      ســلاام و درود جناب آقای راستگو عزیز🍃🌹🍃

      شــــب تــون درگیــــر آرامشـــــــــے وصفــــــ نشــــدنے

      حضــــورتان استــوار و پویــا💫🌸💫🌸💫

      بسیار زیبا خندانک 👌👌👌 خندانک خندانک
      اغراقی شگرف
      کوبندگی کلام
      پیروزی قطعی
      و ...

      زیبایی را صدچندان نموده که بر دل ناامیدِ امید نشست...



      حسین راستگو
      حسین راستگو
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۰۳
      سلام و عرض ادب
      ممنونم که خواندید بزرگوار
      لطف بسیار دارید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      نیما ابراهیمی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۱۰
      سلام
      صبح که خواندم می خواستم بنویسم که چقدر شعر خشمگینی سرودید. اما شب که بر گشتم فهمیدم آخر شعرتان تا شب در ذهنم مانده است. انگار یکهو در دل خشمی بی پرده، متوجه بشویم این خشم مال خودمان نیست. من راحتم.
      احساس راحتی در ذهنم مانده بود، نه خشم.
      بهترین نقد را بر شعرتان آقای مولایی گفتند. همه چیز در آنجا نوشته شده.
      درود بر شما
      خندانک خندانک خندانک
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۰۵
      سلام و عرض ادب
      لطف دارید بزرگوار
      ممنونم که خواندید
      خشم هم احساسه به هر حال. خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد مانا
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۵
      سلام
      باید از سلمان تشکر کنم ک راه این شعر زیبا را به من یاد داد
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۴۵
      سلام و عرض ادب
      بزرگواری
      ممنونم که خوندی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      اجمل وثیق
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۳
      سلام! سلامتی!
      همیشه سبز باشید 🍀🍀
      آقای راستگو با این شعر زیبا⚘⚘
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳
      سلام و عرض ادب
      ممنونم از این که خواندید
      از لطف شما هم متشکرم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۵
      سلام استاد بزرگوار
      درود برشما اشعار زیباتان
      برقرارباشید خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      حسین راستگو
      حسین راستگو
      سه شنبه ۱ مهر ۱۳۹۹ ۰۰:۵۲
      سلام وعرض ادب
      ممنونم از این که چشم رنجه فرمودید و همچنین از این که لطف دارید به بنده.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0