سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کاش

        شعری از

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        از دفتر بهاردلتنگی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ مهر ۱۳۹۴ ۰۹:۴۱ شماره ثبت ۴۰۷۷۶
          بازدید : ۵۷۵   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        کاش میشدمرگ راآنگونه هست بایدسرود
        کاش میشدراه رفت بین خطوط
        کاش میشدتادری ازباغ هارابرگشود
        کاش میشدشعرآزادی راهرجاسرود
        صدهزاران بارعشق رامی فرستادیم درود
        کاش میشدقایقی انداخت برپهنای رود
        کاش هیچ چشمی نبودچون چشم حسود
        کاش هیچکس شاهدغمهاودردهامان نبود
        کاش میشدتامرام نسل ماهمچون قدیمی هابود
        کاش درگفتارماپربودارریبایی گفت وشنود
        (زندان من)
        زندان من این تن منه
        نگاراطاقتم خیلی کمه
        جگرازغصه ی دوری همش خون وغمه
        تودلم دردوماتمه
        طاق وبام خانه ام جانم نمه
        این روزاهدیه ی چشام دانه های اشکمه
        دل پرریش وغمین اینکه سرنوشتمه
        بازی پرپیچ وغم روزگارسیاهمه
        (نداری)
        نداری آی نداری که دردم گشته کاری
        شب وروزم به خواری وحالم هست به زاری
        نداری آی نداری توغم دادی نه شادی
        دگرطاقت ندارم نه امیدی نه صبری نه قراری
        (مه لقا)
        ای مه لقا
        شیرین ادا
        بامن بمان دراین هوی
        هردم تراکردم صدا
        ای مه لقاجانم بیا
        رحمی نمابراین گدا
        راحت چراگشته جدا
        زیباووشوخ هستی چون مرغ مینا
        یک شب تراکردم دعا
        نزدخدا گفتم خدا
        من تاکجا
        این ره روم تنها جدا
        رحمی نمابراین گدا
        بامه بمان دراین هوی
        هردوشویم یک دل کنیم عشق وصفا
        دراین هوی بامن بیا بامن بیا
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8