سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        ایستگاه دلتنگی

        شعری از

        مجتبی شه ستا

        از دفتر دل نوشته ها ! نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ۲۰:۱۹ شماره ثبت ۴۰۳۲۰
          بازدید : ۱۴۳۲   |    نظرات : ۳۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجتبی شه ستا

        ایستگاه دلتنگی !
        ای هم نفس !
        آیا می دانی اگر فردا هیچ وقت نیاید ، من همیشه و تا ابد در پیش تو هستم و تا ابد برایت عاشقانه هایم را می سرایم؟
         می خواهم قصه ام را از همانجایی آغاز کنم که " تو " ، از دوست داشتن من باز ایستادی ، از همان جایی که " تو " از " ما " کم شدی و برایت مهم نبود سرنوشت " من " چه می شود !
        تو ، هیچگاه باورت نشد ، من چقدر عاشق تنهاییم !
        اما یک تنهایی دو نفره ....
        دستهایم که به دستهایت گره خورد ، آرزو کردم کاش گره این دستان ، گره کوری باشد.
        من از دلتنگی نبودنت کم کم ، ایوب می شوم. اما وقتی مرا اینگونه به تقلایی عاشقانه وا می داری ، باز هم تو را می ستایم.
        تو ، نمی دانی چطور خراب عریانی نفس های تو می شوم ، وقتی بی طاقتی تو ، پیله آغوشت را به دورم می پیچد.
        تو ، نمی دانی وقتی کنارت هستم، چگونه تمام هوای با هم بودنمان را عمیق تر نفس می کشم.
        من ، تشنه التماسم ، برای بودنت ...
        من ، به خاطر توست که معنای عشق را می فهمم و تو ، به واقع مرا از آنجایی عاشقانه صدا کردی که تمام وجودم ، درگیر سکوتی تلخ بود.
        من ، نمی خواهم هیچگاه شبیه رویاهایم باشی. من ، نمی خواهم به خاطره هایم بپیوندی ، وقتی قلبت درگیر آرزوهای من است...
        من ، تو را حقیقتی ماندگار می خواهم تا به لطف این حقیقت ابدی ، زندگی را زندگی کنم...
        دستهایم از آن توست . پس بیا و با حضورت حجم آنها را پر کن و مرا به باور بودنت برسان.
        بیا تا من پس از سالها ، سر  از دیوار تنهایی و دلتنگی دلم بردارم ...
        سکوت تلخ تو ، آوار لحظه های من است .
        هوای دلم ، همان هوایی است که تو دوست داری. پاک و معطر ...
        می خواهم بدانی وقتی که نیستی به اندازه تمام زمان های نبودنت ، اشکهایم جاریست. تمام دلتنگی هایم را نگه می دارم تا وقتی که آمدی نشانت دهم ، شاید دیگر تنهایم نگذاری ..
        مهربان ترینم ،
        نام ایستگاه دل من ، ایستگاه دلتنگی است.... آماده شو تا پیاده شوی و بمانی برای همیشه ...
        **
        تهران
        14/6/1394
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4