سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        بداهه هایی برای تو

        شعری از

        مجتبی شه ستا

        از دفتر دل نوشته ها ! نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۲ شماره ثبت ۳۷۲۲۲
          بازدید : ۹۵۵   |    نظرات : ۷۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجتبی شه ستا

        بداهه هایی برای تو !
        من ، در راهم
        همین نزدیکی ها ، کنار آبادی دلت.
        من ، می آیم
        تا رسیدنم ، تنها یک پلک بر هم زدن چشم دلت فاصله است .....
        ***************
        چشم دل بر هم می گذارم و صدایت می کنم. اما افسوس تنها زمانی صدایم را می شنوی که چشم سرت مرا می بیند.....
        دلگیرم از تفاوت چشم ها...
        دو انسان و این همه تفاوت !
        ***************
        چه خوشبخت است دلی که رد پای یاد تو را در خود جای داده.
        من تو را به نیکی در دلم یاد می کنم.
        آنقدر برایم نزدیکی که گرمای حضورت مرا به ضیافت شادترین احساس پاکم نسبت به تو می برد .....
        ***************
        به باورت هم نمی آید چگونه زمین گیر شده ام .....
        کاش تو نیز به مانند من پرواز کردن تا اوج آسمان دلت را بلد بودی ، تا درک می کردی وقتی پرواز را می دانی اما پر پروازت بسته است ...
        چگونه بیصدا در دلت با فریاد ، اشک می ریزی ..... !
        ***************
        این روزها آن قدر دل نازک شده ام ،
        که با عبور سایه خیالت نیز ،
        بچه گانه می گریم .....
        ***************
        تو ، هیچگاه درک نمی کنی تمامیت اندوه درونم را...
        وقتی این چنین با لبخند از برابر نگاه مشتاقم می گذری و با عبورت ، دلم را هر بار به چالشی یکطرفه می کشانی...
        کاش بدانی در این زمان ها ، چطور لحظه هایم ، بارانی می شود و تو .....
        اما چه بی تفاوت ، می گذری و می روی .....
        ***************
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6