جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر ژاکان باران ملکشاهی
آخرین اشعار ناب ژاکان باران ملکشاهی
|
- سلام به همه ي دوستانم اين ترانه ام مال چند سال پيشه به قول كاكـ رضاي عـزيـز، تو برگه اي افتاده بود ميان خنزر پنزرها گفتم ضرر نداره اگه بزارمش سايت
يكــــ تــو "(تـرانه)"
اگه بارون بباره رو بیابون لبات
عابرا کـفری میشن تو خیابون چشات
اگه چشمات ببارن سیل غم جاري بشه
شاه شهر گونه هات یه دفعه شاکی میشه
نکنــه باغ دلم واسـه تـــو نـو نباشه
گل نازمـن نـري، خزون دوست من بشه
خداجون خودت نذار گل من زرد بشه
نذاري غم، همدمِ شبِ اين مرد بشه
اگــه باز بشـینه اخم روی پیــشونی يار
مَـرد آزاده می شه: (مُرده)، زنـدونـیِ خار
اگــه باز بشینه برف رو مـنار ابـروات
ميتابم تا كه بشم گل بهار ابــــــروات
____________
کــاكــ باران كـورد ملكشـاهي
يتــيري ، سوئــد 8 آگــوستـ 2012
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.