پنجشنبه ۶ دی
یار بچشان شعری از ساحل شیدا(ساحل)
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۳ ۲۱:۳۱ شماره ثبت ۲۵۳۴۴
بازدید : ۴۷۷ | نظرات : ۲۸
|
دفاتر شعر ساحل شیدا(ساحل)
آخرین اشعار ناب ساحل شیدا(ساحل)
|
با سلام و تشکر ازشما عزیزان وهمراهان گرامی جهت قدم گذاری به کلبه من خواهان نقد های و سازنده شما هستم
یار چرا یه گوش چشم به ما نظر نمی کنی
به کوچه باغ شعر من بازگذر نمی کنی
یار چنان فسانه ای در تب و تاب زندگی
سایه ز من گرفته ای بله به سرنمیکنی
گرچه به کوششی نبود دولت مهر تو مرا
شب به سحر ندا زنم باز خبر نمی کنی
در بر تو چو نوری است در کمر حقیقتی
روشنی جهان ز توست مهر اثر نمیکنی
حلقه شکر دادیم در بر خود مرا بخان
دل تو صدا نمیزنی فکر پسر نمی کنی
گر چه که راه پر دد است سایه دیو مرا بپاست
دست تو شد رهنمون حال خطر نمیکنی
روز ازل درخت جهل کرد مرا ز تو جدا
باز به درخت کن صدا گو به ثمر چه میکنی
برسر هر حلقه ای هست حفاظ آشکار
نور آفتاب تو راست داس قمر چه میکنی
دوش به حلقه ای شدم از تن خاکی ام جدا
صورت شوق دادنم شهد شکر چه می کنی
آتش جهل اگر نبود نور به فکرتم نبود
در دل کوه تو به ناز ساخت زر نمی کنی
گر که غم جهان دهی شادی وصل خود بده
سینه بحر تا نتافت صدف گهر نمی کنی
ساحل عجب به ظلم و جور بار عشق کشیده ای
کوه چو پنبه رشته شد باز حذر نمی کنی
س .ش 19 اسفند 92
از ریاست سایت جهت این محیط دوستانه وگرداوری سروران عزیز سپاس گذارم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.