يکشنبه ۴ آذر
پیر کلبه ی پندار شعری از آتوسا جوادپور
از دفتر کهنه سرا نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۹ تير ۱۳۹۲ ۲۳:۵۱ شماره ثبت ۱۴۵۹۵
بازدید : ۶۷۹ | نظرات : ۳۰
|
آخرین اشعار ناب آتوسا جوادپور
|
من منتظر که آتش شعرم را
کبریتِ انجماد، کند روشن
افتاده تشتِ کهنه و نو از بام
وردی بخوان که شعله کشد در من
***
بینِ خطوطِ شعرِ سپید انگار
طرحی اسیرِ سردی و بیرنگی است
سیمایِ آشنایِ غزلها نیز
تکرارِ ناشیانه ی دلتنگی است
***
آن لحظه ها که شعر دو چشمش را
بر رویشِ جوانه ی تر بسته
گشته نگاهِ تردِ شقایق هم
از مزه ی مرورِ خودش خسته
***
در چرخه ای به وسعتِ یک تاریخ
تاری تنیده بر گذرِ دیدن
از لابه لایِ تورِ هوس، چشمی
خندیده بر توهم فهمیدن
***
این پیر کلبه ی خشنِ پندار
روییده بر سرِ گسلی لرزان
از ارتعاشِ تندِ گسل پیداست
خواهد شکست قامتِ او آسان
***
ما همچنان خزیده چو پیچک ها
بر پیکرِ خمیده ی این دیوار
تا شانه های او نرسد بر خاک
خوابِ عمیق ما نشود بیدار
پ.ن
منظور از غزل ، هر شعر موزون
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.