يکشنبه ۴ آذر
راهی هست؟ شعری از آتوسا جوادپور
از دفتر کهنه سرا نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ ۱۰:۱۶ شماره ثبت ۲۴۳۳۰
بازدید : ۷۵۷ | نظرات : ۲۸
|
آخرین اشعار ناب آتوسا جوادپور
|
به فرو ریختن چاردیوارِ دفتر می خواند
غلیانی غریب
سرانگشتان سرکش را
سد می شوند اما
میله هایِ سیاهِ سطور
آیا
از کرانه های مرموزِ شب
به دامانِ شیریِ صبح
راهی هست
گر اینگونه چراغها
تکیده و تنها
به دندان کشند
بارِ بیداری
چگونه از هیاهویِ بادهای پریشان
نَمی ،
نشیند
بر تنورِ تفتیده ی کویر
گر اینگونه ابرها
دل به آسمانِ دریا سپارند
با کدامین ترانه ی فروردین
به رقص آیند
جویباران
گر اینگونه
بمانند
زنده رودها
بر بسترِ کافور
از چه قلمستان کلام
از بی حاصلی ننالد
گر اینگونه
سر می دهد
خاموشی
غریوِ پیروزی
از کرانه های مرموزِ شب
به دامانِ شیری صبح
راهی نیست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.