عمده‌فروشانِ شرف!

و دیدن دو نقد خلاصه و سرشار از پروفایلی که منو یاد دانشجویان توده ای زمان شاه می انداخت، کافی بود که به این صفحه سر بزنم و با جوانی آشنا شوم که از قضا \" شریف \" است. و این شریف را ما پیشتر در رکاب یک گروه دیده بودیم.
صادق عزیزم سلام
دوست داشتنی هستی و همین مرا در مزاح به پیشدستی واداشت . خوشحالم که اینجایی. شعرت را از چند جهت دوست داشتم:

۱- عبور سربلند از قوافی صعب:

قافیه ای که انتخاب کردی اگرچه در بدایت امر سخت نیست. اما ساختن و سرودن بیتی که به این قافیه ختم شود، سخت است و شما بی تعارف از پس کار برآمده اید.

۲- ایجاد طنز کلامی:

خودتان نیز توضیح مرقوم فرمودید و من نیز چند وقت پیش جایی برای دوستی می نوشتم که تداخل سه لهجه ی آرکاییک، معیار و محاوره ، جایز نیست مگر در طنز . و اتفاقا دنبال مصادیقی برای تفهیم مدعایم می گشتم. که این شعر را نیز بعد از این می توانم گواه بگیرم.

۳- خودتخریبی:

مرزی میان فروتنی و خودتخریبی هست که شاید ملموس باشد اما کمتر می توان تعریفش نمود. خودتخریبی می تواند در شعر سبب ساز موقعیت های طناز شود . کاری که در همین جا انجام گرفته . اصولا متکلم وحده و راوی در چنین شعرهایی ، از خود تصویری شبیه \" مسعود شصت چی \" به دست می دهد که مخاطب با آن سریع تر صمیمی خواهد شد. و زودتر می تواند ارتباط بگیرد.

۴- واج آرایی

از محسنات این شعر ، تسلط شاعر بر آرایش واج هایش بود . که فکر نمی کنم برای این قسمت نیازی به آوردن مثال باشد . چون قطعا دوستان می دانند که واج آرایی چیست؟
و صادق الشعرای عزیز هم توانایی خود را در این زمینه نشان داده است.

البته مقارنه ی \" خرده فروشی خرد \" و \" عمده فروشی شرف \" را نیز دوست داشتم.

باری با این وضعیت آشفته ی خانه که در حال تعمیرش هستیم. و این تب دنگی که گرفتم اصلا کامنت نوشتنم چه بود خداوکیل؟ ولی از طرفی معذورم که من باب تفرج و فضولی سرکی به سایت کشیدم و خط و انشای شاعر این صفحه باعث شد دست به تحریر ببرم. به قول حافظ : \" سرخوش آمد یار و جامی در کنار طاق بود \"


خوشوقت شدم از آشنایی تان

السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین



با اجازه مدیر عزیز و ارجمند سایت وزین شعر ناب
و سایر اساتید فرهیخته و بزرگوار

سلام و عرض ادب
حضور شریف و مبارک تمامی سروران عزیز و ارجمند


و با عرض سلام و ارادت حضور شریف و مبارک جناب استاد صادقی عزیز

شعر زیبا و دست و دل دست‌اندازی‌ست

مضمون آن بنده ناچیز کمترین را بر آن داشت تا کمی اظهار نظر نمایم (صد البته بدون دخل و تصرف در نظرات اساتید و عزیزان ارجمند)


بنده کمترین مواردی را دیده‌ام (البته به ندرت و نه زیاد، شاید کمتر از پنج مورد) که خواننده‌ای برای بهبود کیفیت صدا و به تبع آن رونق و شکوفایی ابعاد هنری و پیشرفت شغلی، به استفاده از مخدر آن هم از سر ناآگاهی و اشتباه رو می آورد...

داریوش و گوگوش و مرد و زن و این و آن هم ندارد

اما راستش را بخواهید در مورد مداحان فقط یک مورد دیده‌ام و نه بیشتر



اما اینکه کسی تمام سال را مشروب بخورد و یک روز عاشورا را بکوب نوحه بگیرد با عقل و منطق و درک و فهم هر چند اندک و ناچیز بنده کمترین جور در نمی آید

نمیدانم
شاید ایراد از بنده ناچیز کمترین باشد
شاید بنده ناچیز کمترین زیادی اُمُّل و عقب مانده و نادانم


اما برعکس
زیاد دیده‌ام مواردی را که با توسل به حضرات ائمه و امام حسین (ع) به اعتیاد خود غلبه کرده‌اند

شنیده‌ام
فردی معتاد (نمی دانم مشروب یا مواد مخدر دیگر) بود که قادر به ترک نبود و حتی گریه می کرد و قادر به ترک اعتیاد نبود
او را راهنمایی کردند تا به حضرت امام حسین (ع) توسل کند و برای امام حسین (ع) سینه زنی و عزاداری کند
با توسل به حضرت امام حسین علیه السلام توبه کرد و موفق شد پای توبه‌اش بماند. سالها برای حضرت امام حسین علیه السلام سینه زد در حالی که کاملاً پاک بود، گمانم اواخر عمرش برای حضرت امام حسین علیه السلام مداحی هم کرده بود


از این عزیزان کم نداریم و کم هم ندیده‌ام
حتی در همین سایت عزیز خودمان هم یکی دو مورد و یا شاید هم بیشتر داریم که اگر مدیر عزیز و بزرگوار سایت صلاح بدانند خودشان نام می برند


که اتفاقا یکی‌شان هم همین یکی دو سال پیش به رحمت ایزدی پیوست؛ روحش شاد و در جوار رحمت حضرت حق


از حضور شریف و مبارک تمامی سروران عزیز و ارجمند بابت گرفتن وقت عزیز و مبارکشان پوزش می طلبم
مطلب ناقابلی بود که نگفتنش بی‌انصافی بود



کل یوم عاشورا
کل ارض کربلا


شاد و سلامت و سربلند باشید و برقرار ان‌شاءالله.