سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        محفل ما...

        شعری از

        آرمان طاهری

        از دفتر سورنا غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۰۹ شماره ثبت ۱۳۱۹۵۳
          بازدید : ۴۴۳   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرمان طاهری

        آید به سرت رنج و غم و حسرت بسیار
        روزی برسد پیر شوی خسته شوی یار
         
        با ما که نکردیم بدی،چرخ چنین کرد 
        هرچند قَسَم دادمش،اِنگار نه اِنگار
         
        در محفل ما جز غم و اندوه نمانده
        چند بیت غزل مانده و چند تکه ی آوار
         
        تنهایی و بی خوابی و اندوه فراوان
        جان رفت و غمش ماند و غزل های دلی زار
         
        در حسرت عشقش چو زمین گیر شدم من
        سهمم شد از این عشق فقط تکیه به دیوار
         
        رفت و همه ی بودن او شد دو سه تاعکس 
        من ماندم و شب را به سحر کردن دشوار
         
        دشمن نکند با دل من آنچه تو کردی
        یادت همه شب اشک شود بر سرم آوار
         
        در اوج جوانی همه ی دل خوشیم رفت 
        با رفتن او خون به جگر شد دلِ غم خوار
         
        صبر و خوشی و تاب و تحمل که نمانده 
        یارب نظری کن به دلم، دست نگه دار
         
        شاعر:آرمان طاهری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۳۵
        درود بزرگوار
        قلمتان نویسا
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۱۰
        درودها استاد عزیز جناب عزیزیان
        ممنون از نگاه زیبای شما
        مهرتان مانا 🌱🙏🤍
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۵۹
        سروده خوبی است
        درود
        برقرار باشید
        خندانک
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۳۰
        درودتان استاد عزیز و گرانمهر
        ممنونم از حسن توجه و نگاه زیبای شما
        مهرتان مانا روزگارتان خوش🤍🌱🙏
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۳۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۰۳
        درودتان باد استاد عزیز و گرانمهر جناب چشمه
        ممنون از بودنتان و حسن توجه زیبایتان
        مهرتان مانا 🌱🙏🤍
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۱۱
        قشنگععع خندانک
        درود بر شما خندانک
        شبتون شیک خندانک
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۰۳
        درودها شاهزاده مهربانی
        سپاس از حضور و لطف همیشگی شما
        مهرتان مانا دلتان بی غم
        شبتون در پناه خدا🙏🌱
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۴۲
        درود شاعر ارجمند
        السلام علیک یا اباعبدالله…
        اربعین حسینی تسلیت…
        التماس دعا خندانک خندانک
        رحیمه نیکوحرف
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۳۴
        حق یار و نگه دار تو باشد که نوشتی
        از یار و دل زار و زدشوار و نگه دار خندانک خندانک
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۵۴
        درودها بانو نیکوحرف
        زیبا بود
        سپاس از حسن توجه و شعر زیبایتان
        مهرتان مانا دلتان بی غم🙏🌱
        ارسال پاسخ
        مسعود مدهوش( یامور)
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۵۷
        درودتان جناب طاهری ارجمند🌲🎉🪴☄️🌸🌸🌹👏✨

        غزل زیبایی خواندم از قلمتان ،بسیار پر مغز و خواندنی قلمتان هماره پایا✨👏🌹🌸☄️🪴🎉🎉🌲🤞🤞
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۵۵
        درودتان استاد عزیز جناب مدهوش
        نگاهتان زیباست
        سپاس از لطف و محبتتان
        مهرتان مانا روزگارتان خوش🙏🤍🌱
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۳۰
        درود برشاعر گرانقدر
        شعری زیبا بود خندانک خندانک خندانک
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۴۹
        درودتان بانو عادلی استاد و معلم گرانمهر
        ممنون از حسن توجه و نگاه زیبای شما
        مهرتان مانا دلتان بی غم🌱🙏
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۱۶
        درود. مثل همیشه زیبا و پر احساس بود و اتفاقا...واقعا...چه بگویم به دل من که خیلی نشست. چند بیت هست که به اصلاحات کم وزنی نیاز دارد مثلا:
        (۱) با ما که به خَلق بدی نکردیم چنین کرد (پیشنهاد اصلاح: با ما که نکردیم بدی، چرخ چنین کرد- یا...چرخ چنین گشت...دقت کنید جدا از اشکال وزنی، فاعل مصراع اول بیت دوم مشخص نیست مگر اینکه جمله را مجهول کنید...ضمنا اگر منظورتان از فاعل چرخ و سرنوشت نیست و خود «یار» است می‌توان آن را قرار داد).
        (۲) هر چه قسمش دادیم انگار نه انگار؛ گمان کنم من مشابه اینگونه سرودن را در آثار قدما دید‌ه‌ام (مثلا در قصاید ناصرخسرو) اما فکر می‌کنم متاخرترها (نظیر سعدی، حافظ تا عصر معاصر) اجماع دارند که این اشکال وزنی دارد و در آن سکته‌ای‌ست که باید برطرف شود. قبل از بیان ایراد اصلی بگویم می‌توان «چه» را با «سان» عوض کرد که وزن روان‌تر شود اما «چه» امروزین تر است و از این لحاظ برتری دارد اما از نظر موسیقی عروضی و درونی «سان» بهتر است و تصمیم با خود شاعر عزیز است. اما ایراد اصلی: وزن اصلی شعر مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن است یعنی
        _ _ ل ل _ _ ل ل _ _ ل ل _ _
        حالا وزن این مصراع شما چیست؟ بستگی دارد «دادیم انگار» را با ادغام بخوانیم یا بدون ادغام؛
        با ادغام: _ _ ل ل _ _ _ _ _ ل ل _ _ [یا حضرت فیل🤦]
        بدون ادغام: _ _ ل ل _ _ _ ل _ _ل ل _ _
        با ادغام را به قول معروف «وللش» ولی در بدون ادغام چه اتفاقی افتاده؟ به جای یکی از هجاهای کوتاه در میانه مصراع هجای بلند آمده. حالا چه کار کنیم؟! با جهش ضمیر مثلا می‌شود کار را در آورد؛ پیشنهاد: هر چه که قسم دادمش انگار نه انگار [یکی نیست بگوید شریف جان همون اول اینو میگفتی اینهمه توضیح برا چی بود؟!🤦😂🤦]
        (۳) مصراع «چند بیت غزل مانده‌...» در این مصراع دو بار واژه «چند» به کار رفته که کشیده هستند اما در موضع آنها باید هجای بلند بیاید؛ مثلا اگر بگوییم «بیتی، غزلی مانده و صد تکهٔ آوار...» یا مشابه این وزن صحیح است
        (۴) «در حسرت عشقش...» وزنش اشکال دارد و مثلا می‌توان گفت: «در حسرت عشق تو زمین گیر شدم من...» ولی راستش حسرت عشق یکم عجیبه...آخه عاشق که حسرت عشق نداره که‌...حسرت وصال داره مثلا «در حسرت وصل تو زمین گیر شدم من...» البته می‌توان اینطور هم گفت که له نظرم بهتر است «...در حسرت وصلش چو زمین‌گیر شدم من...سهمم شد از این عشق فقط تکیه به دیوار»
        در بیت آخر هم «مانده» رو «بمانده» کنیم که وزنش درست بشود
        خلاصه ببخشید بابت پرحرفی که عادت بد من شده واقعا🤦🤦🤦🤦 واقعا شبیه آنشرلی با موهای سیاه (و دو متر سبیل البته) شدم 🤦😂
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۳۱
        درودهای فراوان جناب صادقی برادر و استاد عزیز
        اگر نمی گویید استاد نه و برادر بله
        شریف جان همون اول اینو میگفتی😅♥️
        ممنونم از نقد و نظرات سازنده ی شما که الحق سازنده اند.
        انشالله با وجود اساتید عزیزی چون شما بهتر می نویسم.
        در مورد حسرت عشق منظور عشقی هست که به سرانجام نرسید و تبدیل به درد شد.
        واقعا سپاسگزارم از شما جناب صادقی استاد و برادر عزیزم
        مهرتان مانا، روزگارتان خوش و دلتان بی غم باد🙏♥️🌱
        ارسال پاسخ
        مهدیه طاهری(فریاد)
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۱۹
        درود برشما زیبا سرودید.
        مثل همیشه👌🏻👌🏻👏🏻
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        جمعه ۲۶ مرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۳۱
        درود برشما و نگاه زیبای شما
        مهرتان مانا دلتان بی غم🌱🙏
        ارسال پاسخ
        عباس (یزدان) عظیمی
        شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۴۶
        درود بر شما

        احساسی و زیباست


        پاینده باشید
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۱۸
        درودها جناب عظیمی استاد عزیز
        ممنون از نگاه زیبای شما
        مهرتان مانا دلتان بی غم🙏🌱🤍
        ارسال پاسخ
        سیده نسترن طالب زاده
        شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۶:۵۷
        درودتان شاعر زیباقلم
        ژرف و ستودنی میسرایید
        پیری در مسیر تمام افرادی که شانس زندگی طولانی دارند قرار خواهد گرفت
        بسیاری از کهنسالان بر طبق مصاحبه هایی که انجام داده اند موارد زیر را عنوان کرده اند:

        کاش به سلامت جسم و کیفیت تغذیه و ورزش اهمیت دوچندان میدادیم.
        کاش ریسک بیشتری در زندگی داشتیم تا قله های بلندتری را کشف کنیم.
        کاش به زیبایی ظاهری خود مغرور نمیشدیم.
        کاش با پدر و مادر و خانواده مهربانتر بودیم.
        کاش با همسر شکیباتر و نسبت به او وفادارتر بودیم.
        کاش به جای اندوختن ثروت، بیشتر به نیازمندان کمک میکردیم.
        کاش فردی را نمی ازردیم.
        کاش حیوانات خانگی بیشتری را به سرپرستی میگرفتیم.
        کاش هرگز فرزندان خود را تنبیه نمیکردیم.
        منبع: یکی از مجلات خارجی
        با مهر
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۲۲
        درودتان باد استاد عزیز بانو طالب زاده
        ممنون از حسن توجه و نگاه زیبای شما
        و کاش هیچ کاشی وجود نداشت
        درود به شما و نوشته ی زیبایتان
        مهرتان مانا روزگارتان خوش و خرم باد
        🌱🙏
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ۰۵:۲۸
        درود بر شما..
        زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        يکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۰۴
        درودها استاد عزیز جناب نجفی
        سپاسگزارم از حسن توجه و وجود نازنینتان
        مهرتان مانا 🙏🌱🤍
        ارسال پاسخ
        مینا فتحی (آفاق)
        دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۵۱
        درود بر شما

        با ما که نکردیم بدی،چرخ چنین کرد
        هرچه قَسَمش دادیم،اِنگار نه اِنگار

        مرحبا جناب طاهری عزیز خندانک

        🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
        مانا باشید و نویسا
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۱۷
        درودها استاد عزیز و گرانمهر خانم فتحی
        سپاسگزارم از حضورتان و لطفتان
        وام دار محبتتان هستم
        مهرتان مانا و در پناه خدا باشید 🙏🌹
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۳۵
        درود زیباست
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۰
        درود بر بانو صیاد استاد عزیز و گرانمهر
        بی شک نگاهتان زیباست
        مهرتان مانا دلتان بی غم🌹🙏
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        جمعه ۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۱۶
        درود
        زیبا و دلنشین و پر معنا
        سروده اید
        ⚘🌺❤
        رقص قلمتان ابدی
        آرمان طاهری
        آرمان طاهری
        جمعه ۲ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۲۴
        درودتان باد استاد عبدالله پور عزیز و ادیب
        وام دار محبت و حضور سبزتان هستم.
        بمانید به مهر به دور از غم روزگار🤍🙏🌹
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3