يکشنبه ۲ دی
شرمِ حضور .. شعری از جواد مهدی پور
از دفتر آینه ها بیدارند نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲ ۱۹:۵۲ شماره ثبت ۱۲۶۶۸۶
بازدید : ۳۲۸ | نظرات : ۱۵۰
|
آخرین اشعار ناب جواد مهدی پور
|
بسمه تعالی
راست گفتاران جلو دارِ علومِ عالم اند
در نگاهِ آینه ، با کافران نا محرم اند
از گرانقدری در این دریا صدف پوشیده اند
در میان آبِ گوهر ، فارغ از بیش و کم اند
چشمِ خود پوشیده می دارند از شرمِ حضور
آفتابِ صبح را در بوستان ، چون شبنم اند
مثل هر سَروی ، بر آنان بی بری ها بار نیست
با وجودِ تنگدستی ، تازه روی و خُرّم اند
رو نمایی چون شود از داغِ عالمسوزِ عشق
فاش خواهد شد که دل ها داغدارِ اعظم اند
مایه ی رشک سلیمان زمان خواهند شد
سر خوشانی که اسیرِ دیو ، مثل خاتم اند
سهمِ فرزندان شود ، هر چیز می کارد پدر
مثل گندم ، سینه چاک از انفعال آدم اند
بویِ گل با برگِ گل در سایه سارِ بوستان
هم جدا افتاده از یکدیگر و هم با هم اند
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و احترام محضرتان جناب استاد استکی عزیز ممنونم از حضور سبزتان متاسفانه در سالگرد شهادت سردار دل ها ، شاهد حادثه تروریستی در کرمان شدیم که موجب به شهادت رسیدن تعدادی از هموطنان گرامی در این فاجعه هولناک شد با عرض تسلیت به مناسبت شهادت این عزیزان و هموطنان | |
|
درود زیبا ودلنشین سروده اید ⚘⚘⚘⚘🌺🌺🌺🌺 زنده باشید به مهر | |
|
سلام و احترام محضرتان جناب استاد اکرمی گرانقدر سپاسمند مهر حضور سبز و حسن نظرتانم بله متاسفانه این روز ها ، راستان گفتاران را کج منصبان بد اندیش ، گردن می زنند . چاپلوسی خیلی خیلی زشت و بدور از شان و منزلت یک انسان به معنای واقع کلمه است . من دیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد سر بلند باشید به مهر | |
|
سلام و احترام جناب افضلی عزیز ممنونم از حضور سبز و حسن نظرتان سپاس از باز نویسی سیاهه ی اینجانب سر بلند باشید به مهر | |
|
درود زیبا ودلنشین سروده اید ⚘⚘⚘⚘🌺🌺🌺🌺 زنده باشید به مهر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
" به دریا شکوه بردم از غم دشت
از این عمری که تلخ تلخ بگذشت
به هر موجی که می گفتم غم خویش
سری میزد به سنگ و باز می گشت"
شهادت مظلومانه جمعی از هم وطنان بی گناه را
تسلیت عرض میکنم