پیدا و پنهان جلوه ات سرگشته در راهِ خیال
نبض تپشهای تنت ، سوسویِ فانوس در خیال
در جان من جاری تر از سیلابِ کارون حسرتت
در موسمِ طوفان شکست ، بغض تَلاجَن در خیال
در ترکمن صحرای وهم مویت رها در دست باد
روحی که میسوخت از عطش ، شرم نخستین بوسه ام
پیچ و خم آغوش تو ، لبهای لرزان و سکوت
لب بر لبم ، بنهاد ، گفت ، آرام جانت بوسه ام
من با تو پرسه میزنم در کوچه ی موهای تو
عریانیِ روح مرا از خود بپوشان جامه ای
ای هم نفس ، در خلوتِ ، راز تنت هم خانه شو
نور فراسو دور نیست ، زیباترین ترانه ای
رخسارِ ایمان مسخ شب ، ققنوس ، خاکسترنشین
بر گردِ این آتش نرقص از هیزمِ دار روشن است
ای لحظه یِ سوزان لبت رویایِ آتشخانه هاست
بر تن بکش جانِ مرا ، این شهر به مرگ دلداه است
عشق است یا وهمِ جنون ، نامت فراموشم شده
من عاشق چشمی شدم ، رنگش فراموشم شده
از تو نوشتم ،واژه ها ،معنایِ بی معنا شدند
بشکن حصارِ مرزِ تن ، در تو جهانم گم شده
بر من گذشتی و ندید ، چشمم به جز عشق ، ناریا
من را ببخش ،آوین ،ولی ،عشق تو شد مونس مرا
زمزمه ی دریا ، پناه ، مهتاب مرا بوسید و رفت
این بوسه با دردم یکیست ، بی پرده تر میخواند مرا
ناریا: واژه کردی به معنای قاصدک
آوین : به معنای آب ، به زلالی آب، در زبان کردی به معنای عشق ، یک اسم دخترانه
نمیشه برید هر چی تا حالا براتون نظر گذاشتم بخونید.. یادتون بیاد چی گفتم.. 🙈
به خودااا حیفه این ذهن موزونععع.. ☹️
خودتون رو دریابید..
شعرتون زیباست اما..
درود بر شما