سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    زوزه کودک در برف

    شعری از

    محمدرضا آزادبخت

    از دفتر بانو باتو نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۱۳:۵۶ شماره ثبت ۱۱۸۷۷۴
      بازدید : ۷۸۲   |    نظرات : ۴۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    آخرین اشعار ناب محمدرضا آزادبخت

    گاه کودکی زوزه میکشد شبیه گرگ بر بام خانه کاه گلی اش
    لحظه ای درنگ در اندیشه خود میخواهد پنجره را بر دارد
    میخواهد شبیه اشک سرریز شود
    از چشمان احساس حاکم بر دلش
    میخواهد چکیده ای از دلتنگی باشد
    وقت سحر آهسته دسته در میچرخاند به سمت بالا
    چانه خود راوحشیانه زیر نور چراغ پنهان میکرد
    وحشت دارد درپاسخی درشت از خواب بر خیزد
    پا برهنه در برف همراه آفتاب در ردپای گرگها
    میخواهد آوازش شبیه زوزه گرگها باشد 
    آیا گرگی همین حوالی سراغ کودک خواهد آمد؟
    یاکودک سراغ گرگی پای در برف ،دلش برای گرگها لک میزند 
    دولاشد در برف تنها وعبوس
    شبیه پای کوبی یک زن ،هنگام آشفتگی
    درسکوت برف وحشیانه میخواست زوزه گرگ را به سمت خود بکشاند
    در اوج پای کوفتن در برف ،ناخرسند بود
    دوباره در انگیزه خود تکرار میشد 
    ملال آور در جنون کودکانه اش دروانمودی
    زوزه را به چالش بکشاند
    گیج و منگ ،چپ وراست  خود را در برف می کوبید
    میخواست هم آغوش برف ،ذهن گرگها را به سمت خود بکشاند
    شگفت و بر آشفته در برف سرنوشت خود را در زوزه تهی می کرد
    علف های زیر برف را باچنگ کوچک خود از جا می کند
    مالا مال ونامطبوع سوی آسمان دوباره زوزه می کشید
    افسوس گرگی همین حوالی نیامد
    کودک شبیه گرگ دوباره بر بام خانه کاه گلی اش
    بیزارتر از قبل زوزه کشید 
    غلت خورد و در برف جان سپرد
    ۱۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    سید هادی محمدی
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۰۶
    درود بر شما جناب آزاد بخت خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۹:۳۲
    سلام استاد محمدی سید گرامی ممنونم سپاس
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۳۰
    سلام و عرض ادب استاد آزادبخت ارجمند و گرانقدرم خندانک خندانک

    گاه شاعر برای بیان احساسات و منظور خود از تمثیل استفاده می کند. این شعر را باید در حال و هوای این تمثیل توصیف کرد. باید فضاسازی شعر را درنظر گرفت تا به اعماق شعر نفوذ کرد.

    گاه کودکی زوزه میکشد شبیه گرگ بر بام خانه کاه گلی اش

    گرگ هم اینجا نماد است. اما اینجا آن گرگ گرگ درنده ی بی رحم نیست
    گرگ تنهایی است که در غروب درد تنهایی و دردهای عمیقِ تنهایی را در بلندی تپه زوزه می کشد. کودکی اینجا شبیه گرگ زوزه می کشد کودک که ما اعتقاد داریم نماد پاکی و مظلومیت و صداقت و سادگی است و بی آزار است. این کودک می تواند کودک درون شاعر باشد. چرا شبیه گرگ؟ چرا کودک می خواهد شبیه گرگ زوزه بکشد؟ چون میان کودک و گرگ سنخیتی وجود دارد. کودک خود را در رد پای گرگ جستجو می کند. گرگ تنها. کودک در انتها توسط این گرگ دریده می شود.

    وقتی صحبت از خانه ی کاه گلی می شود. این خانه ی کاه گلی حکم احساس تنهایی را دارد که هر آن ممکن است فرو بریزد و اتفاقاً وقتی ما به پایان شعر هم می رسیم می بینیم که فرو هم می ریزد. این فرو ریختن خیلی دردناک است، آنقدر دردناک که شاعر از آن تعبیر می کند به جان سپردن

    کودک شبیه گرگ دوباره بر بام خانه کاه گلی اش
    بیزارتر از قبل زوزه کشید
    غلت خورد و در برف جان سپرد

    واژه ی بیزارتر هم اینجا می تواند خسته تر هم معنا بدهد و هم می تواند به معنای بیزارتر باشد این بیزاری ریشه در عدم درک کودک و تنهایی علی حده ی شاعر دارد.

    میخواهد شبیه اشک سرریز شود
    از چشمان احساس حاکم بر دلش
    میخواهد چکیده ای از دلتنگی باشد

    تصویرسازی های هنرمندانه را در کنکاش این موضوع در شفافیت بهتر و رسیدن به اعماق بیشتر کلام شاعر می توان توصیف کرد.
    شبیه اشک سر ریز شود : گریه ی بسیار کودک
    از چشمان احساس حاکم بر دلش : از اعماق تنهایی اش و با تمام وجود گریه کند
    می خواهد چکیده ای از دلتنگی باشد : دلتنگی کودک

    وقت سحر آهسته دسته در میچرخاند به سمت بالا
    چانه خود راوحشیانه زیر نور چراغ پنهان میکرد
    وحشت دارد درپاسخی درشت از خواب بر خیزد
    پا برهنه در برف همراه آفتاب در ردپای گرگها
    میخواهد آوازش شبیه زوزه گرگها باشد

    متن توصیف محور است. این توصیف های ادبی همراه با جانبخشی و کمی جا به جایی اجزا به منظور تلفیق با هنر و معنازایی تصویر شده است همراه با نمادسازی و جانبخشی مثلاً سحر
    بیداری کودک درون را می رساند در صبح، کودکی که تنهایی در را می گشاید در یک روز برفی و در سوز سرما، تا در را می گشاید حمله ی باد و بوران و ذرات برف بر او هجوم می آورند

    چانه خود راوحشیانه زیر نور چراغ پنهان میکرد : این پنهانی مقصود از آن است کسی از تصمیم کودک مطلع نگردد. چرا وحشیانه؟ چون کودک گرگ را الگوی خود قرار داده است و به دنبال رسیدن به این هدف دستگیره ی در را
    می چرخاند. شاید به دنبال یک خداحافظی همیشگی از خانواده ای که او را درک نمی کنند. همین عدم درک موجب تنهایی و دریده شدن کودک توسط گرگ می شود. گرگ هم می تواند نماد جامعه باشد خطرات بالقوه بیرون از خانه. گرگ های جامعه هم روزی کودک بوده اند. آنها هم شاید کودک درونشان خیلی تنها بوده اند که دنبال رد پای گرگ رفته اند. آفتاب اما همان آفتاب همیشگی است. ای کاش این آفتاب یک روز زودتر بلند می شد

    امیدوارم آگاهانه قلم زده باشم.
    متشکرم
    تابنده باشید به مهر خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۴:۱۶
    سلام استاد محمدی استاد برجسته شعر سپید
    آنقدر غافلگیری شدم که فراموش کردم که این در مورد شعرم نوشته شده است وبه خیالم این شعر مربوط به آقای محمدی است که چنان با تسلط کامل به شعر پرداخته واز تمام زحماتت در راه هنر وشعر عرصه شعر ناب تشکرویژه رادارم وبه یقین قدر هنر این قلم را خواهیم دانست
    سپاس بیکران
    ارسال پاسخ
    مریم کاسیانی
    مریم کاسیانی
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۳۷
    درود بر شما آقای محمدی گرامی
    چقدر زیبا واکاوی کردید
    سپاس برای اینهمه درک خندانک
    ارسال پاسخ
    علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
    علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۴۲
    درود بر شما استاد محمدی بزرگوار
    بسیار آموزنده بود خندانک
    ارسال پاسخ
    افسانه پنام (مولد)
    افسانه پنام (مولد)
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۴۵
    سلام و درود جناب محمدی بزرگوار
    خیلی خوب توضیح دادید خندانک
    ممنونم بابت زحماتی که میکشید خندانک خندانک
    اجرتان با خداوند رحمان باشد ان شاءالله خندانک
    ارسال پاسخ
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۵۵
    سلام جناب استاد محمدی ممنونم از پنجره ای که برایم گشوده ای اینجا اعتراف میکنم که هیچوقت به پای علم و آگاهی شما استاد گرامی نخواهم رسید وباید اینجا در خدمت شما شاگردی بکنم که شاید کمی از این علم وآگهی نصیبم شود سپاس از این همه دانش
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۳:۱۳
    سلام و عرض ادب استاد آزادبخت عزیز و ارجمند خندانک خندانک
    متشکرم استاد به خاطر محبت هایتان و کوچک نوازی تان خندانک
    تابنده باشید به مهر خندانک

    درودها بانوی فرهیخته و ادیب بانو کاسیانی ارجمند خندانک
    متشکرم بانو تابنده باشید به مهر خندانک

    درودها استاد حاجی پوری عزیز و ارجمندم خندانک
    متشکرم استاد گرانقدرم خندانک

    درودها بانو پنام فرهیخته و ادیب خندانک خندانک خندانک
    متشکرم تابنده باشید به مهر خندانک
    بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
    بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۵:۵۴
    درود و عرض ادب و ارادت محضر استاد ارجمندم جناب آقای محمدی عزیز خندانک

    خداقوت بزرگوار
    با توضیحات جامع شما پنجره سبز زیبایی بسوی شعر استاد آزادبخت گشوده شد و زیبایی انرا چندین برابر کرد


    ممنون بابت محبت و سخاوت کلام و قلم شما خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۲۳:۳۰
    درودها و سپاس بیکران بانو رجائی فرهیخته و ادیب خندانک
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۲:۳۱
    درود بر شما

    قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۴:۱۷
    سلام استاد انصاری ممنونم
    ارسال پاسخ
    جواد کاظمی نیک
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۳۷
    درود بر شما استاد عزیزم جناب آزادبخت عزیز مثل همیشه پر مفهوم و زیبابود استاد عزیز احسن برشما ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۴:۱۷
    سلام آقای کاظمی ادیب ممنونم
    ارسال پاسخ
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۹
    سلام آقای کاظمی ادیب نیک اندیش ممنونم از حسن توجه تان
    ارسال پاسخ
    جواد کاظمی نیک
    جواد کاظمی نیک
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۰۸
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️
    جواد کاظمی نیک
    جواد کاظمی نیک
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۰۹
    سپاسگزارم استاد عزیزم 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️
    سیاوش آزاد
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۶:۳۴
    سلام
    ابتدای اثر کودک نکره و گرگ معرفه است
    در طول اثر کودک معرفه ولی گرگ گاه معرفه و گاه نکره است
    در انتهای اثر هر دو معرفه هستند
    یک بار یک آمده است برای زن و زن تنها نکره ای است که با یک نکره شده است نه با ی
    از علف استشمام تشبیه کودک به گوسفند می شود گوسفند گرگ جو گرگ خو گرگ
    تشبیه ها هم درین اثر می توانند محل دقت قرار گیرند
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۵۹
    سلام استاد سیاوش ادیب بنده تحلیل شما را هم خیلی دوست دارم و مثل آقای محمدی استادانه به اثر ساخته وپرداخته نگاه می کنی ممنونم از این دانش و آگاهی
    ارسال پاسخ
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۴۹
    سلام استاد سیاوش ادیب بنده همیشه تحلیل ارزشمند شما رابر دیده وچشم جان مینم ودوست دارم بیشترتحلیلتان رابسط بدهید شاید چراغ سردر خانه ام روشنایش بیشتر شود بازهم سپاس از اندیشه نیکتان
    ارسال پاسخ
    مسعود مدهوش
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۰۹:۴۵
    درودتان شاعر ارجمند استاد ازاد بخت گرامی

    شعری زیبا،دلکش،پر مفهوم مهمانتان بودم،نگارش زیبا از اندیشه ی زیباست،هر دو مستدام و سبز🌴🏵️🌹🌹🥀🌺🌺🌷🌸🌸💐💐🌼🍁🍂🌾🌱🌿🌿🍃☘️🍀🤞🤞🤞🤞👏👏👏👏👏🙏🙏🙏🪴🪴🪴
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۰
    سلام استاد مدهوش ممنونم جناب دکتر ادیب آگاه وارزشمند سپاس
    ارسال پاسخ
    جواد کاظمی نیک
    جواد کاظمی نیک
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۰۸
    🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
    🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
    🪻🪻🪻🌹🌹
    ⚘️⚘️⚘️⚘️
    🌺🌺🌺
    🌻🌻
    ❤️
    بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۰۱
    درود و عرض ادب و ارادت بزرگوار محضر استاد ژرف اندیش و زیبانگار خندانک


    باز هم شعر زیبایی از قلم زرنگارتان خواندم

    بسیار زیبا و عالی بود خندانک

    موفق باشید خندانک خندانک

    درود بیکران بر شما باد خندانک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۱
    سلام بانو آفاق ادیب واستاد توانا ممنونم از این همه محبت سپاس
    ارسال پاسخ
    محمد باقر انصاری دزفولی
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۰:۴۹
    باعرض سلام
    رقص قلم نابتان ستودنیست
    جانتان مانا وزبانتان گویا
    هزاران درود شاعرو استاد بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۲
    سلام جناب انصاری دزفولی ادیب ممنونم
    ارسال پاسخ
    علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۴۴
    درود بر شما استاد آزاد بخت گرامی خندانک
    بسیار زیبا و دلنشین قلم زدید خندانک
    خیال انگیزترین استعاره ها را در سرودهای شما دیدم
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۳
    سلام استاد حاجی پوری ادیب ممنونم از این همه محبت
    ارسال پاسخ
    افسانه پنام (مولد)
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۴۶
    سلام و درود جناب آزاد بخت چه شعر زیبا و غمگینی سرودید
    آفرینها بر قلم توانمندتان خندانک خندانک
    در پناه خداوند فتاح باشید خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۵
    سلام بانو پنام ادیب ارجمند ممنونم از حسن توجه تان سپاس
    ارسال پاسخ
    جواد کاظمی نیک
    جواد کاظمی نیک
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۶:۰۸
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️❤️
    ❤️❤️❤️
    ❤️❤️
    ❤️
    مریم کاسیانی
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۱:۴۸
    *گرگ تنهایی شبیخون برده بر احساس من*
    درود بر شما
    دلتون شاد
    سال نو بر شما و خانواده ی محترمتان مبارک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۱۲:۰۶
    سلام بانو کاسیانی ادیب ارجمند ممنونم از حسن توجه تان
    ارسال پاسخ
    سیاوش آزاد
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۲۱:۱۶
    سلام
    برادر زوزه های الکن این کودک زبان پریش یا مبتلای آفازیا چه گرهی خواهد گشود؟ آیا پریشان گویی ها مفصل او را در اثر سابق شاهد نبودید؟ هر ابجد خوانی از خواندنش شرمسار نشد؟
    پس اجازه دهید در پشت پرده ی اجمال جهل خویش را مستور کنم
    محمدرضا آزادبخت
    چهارشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۲ ۲۱:۴۶
    سلام اتفاقن حرفهای شما مرا یاد دوران دانشگاه می اندازد قبل از اینکه دستور زبان فارسی دست بخورد
    وخرسند میشوم از باب معرفه ونکره بودن شعر ناخواسته پی به ضمایر ساختگی و کذایی وغیر کذایی میبری اتفاقن بنده شاگرد حقیر پی به علم ودانایی شما میبرم وهر گز به لکنت و آفازی نیستی آنکس که بهتر میفهمد بهتر هم می اندیشد وبنده سرتاپای شعرم را تقدیم شما استاد گرامی میکنم
    وخالصانه در پی علم وآگاهی هستم واین طرزبان به لکنت نگرفته شما را دوست دارم واین را بدان که این سبک گفتاری ونوشتاری شما ستودنیست
    با احترام وسپاس شاگرد کوچک شما محمدرضا آزادبخت
    واز این مستوری بیرون بیا وبدان آفتاب همه چیزرا به همه خواهد گفت سپاس
    ابراهیم کریمی (ایبو)
    پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۰۱:۲۰
    درود باشید(همیشه سلامت و تندرست باشید)
    نگارشی خاص در پس زمینه نگاهی به گرگ و کودک
    چرا این کودک دنبال گرگی می‌گردد؟!
    چرا نمی‌یابد؟
    چرا خودش به خصلت گرگ گونه‌ای نزدیک تر می‌شود؟!
    چرا ..... خندانک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۰۱:۴۵
    سلام استاد کریمی در شعر جواب این پرسشها را می یابی خود پرسشم پرسش چرا شعار بنده میباشد سپاس استاد گرامی
    ارسال پاسخ
    فاطمه منشدی
    پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۰۲:۵۶
    درود برجناب آزادبخت خندانک خندانک خندانک
    محمدرضا آزادبخت
    محمدرضا آزادبخت
    پنجشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ۰۷:۵۰
    سلام و درود ممنونم
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0