سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    انتظار

    شعری از

    مهدی محمدی

    از دفتر اشعار نو (نیمایی، سپید، شعر کوتاه) نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۵۸ شماره ثبت ۱۱۵۵۳۷
      بازدید : ۴۹۳   |    نظرات : ۷۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    بافته می شود
    تا صبح
    گیسوی بلند رویا
    بر دوش خستگی
    شمعی که پیر شده بود  و
    چشمانش آب نداشت
    می ترسید
    بلندتر قیچی کند
    حضرت خواب
    با دستان سیاه تاریکی
    تا معرفت آذین شود
    در نگاه ستاره ی سهیل
    که از دور سو سو می زد
    و می ترسید
    زخم های تشنه
    قداره ها را
    بیدار کنند
    بر پوست نازک سحر
    تا انعکاس بیداری را
    کور کند
    صدای پای یک نفرین
    که از ناکجا می خواند
    دردی بی رمق
    از جان شراره ی پرهیب
    التماس می کند
    خاندان مرده را
    با این همه شب عجیب
    انتظار ایستاده در چشمانم
    قد می کشد.
    می دانم
    ملایمت نسیم
    برای کنار زدن چرده ی پرده سیاه
    می آید
    ۸
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۰۲
    سلام به همگی
    و مهدی جان محمدی خندانک

    بافته می شود
    تا صبح
    گیسوی بلند رویا

    شاعر از همین ابتدا رفتار خوب و متفاوتی با شعر دارد و با استفاده از رابطه‌ی تشبیهی و ایماژ، بجای توضیح دادنِ گزارشی مثل: تا صبح رویا میبافم یا رویابافی میکنم! هم به نوعی گیسوی بلند رویا خانوم که نامی زنانه است و طبیعتا باید گیسوانش بلند باشد را میبافد و هم خیال‌بافی میکند... که به منظور شعریت بخشیدن به متن، و برای رسیدن به آشنازدایی و ساختن یک فضای استعاری اینگونه اجرا شده است.

    بر دوش خستگی
    شمعی که پیر شده بود و
    چشمانش آب نداشت

    باز هم یک شاعرانگی مطلوب: مثل شمع سوختن و آب شدن... که شاعر در اینجا با استفاده از آرایه تشخیص، پیری و خستگی را به آب مروارید و کم‌سویی چشم گره زده است.

    می ترسید
    بلندتر قیچی کند
    حضرت خواب
    با دستان سیاه تاریکی
    تا معرفت آذین شود
    در نگاه ستاره ی سهیل
    که از دور سو سو می زد
    و می ترسید
    زخم های تشنه
    قداره ها را
    بیدار کنند

    تقابل قیچی و قداره: با توجه به توضیحاتی که در ابتدا دادم میتوان منظور شاعر را فهمید! گیسو و قیچی رابطه‌‌‌ی آشنا و خوبی را با یکدیگر برقرار کرده‌اند. و اتصال و ارتباطی که بین اجزا و عناصر شعر وجود دارد باعث تنالیته و هارمونی اثر شده است: خواب، رویا، تاریکی، سحر، بیداری، قداره، زخم و...
    با خواندن این سطر بی‌اختیار تصویر خاصی در ذهنم نقش بست که آن‌را از جمله اتفاقات برجسته‌ و قابل توجه در این شعر میدانم:
    دستان سیاه تاریکی که در مقابل ستاره‌ی سهیل (سوسوی نور) قرار گرفته است تا نگذارد کورسوی امید سوسو بزند... یا تصویر کسی که از پشت‌سر چشمان شخص دیگری را میگیرد تا به او اجازه ندهد جایی را ببیند.
    «نکته: سهیل درخشان‌ترین ستاره‌ی صورت فلکی  (شاه‌تخته) در نیمکره‌ی جنوبی آسمان است. ستاره سهیل پس از شباهنگ دومین ستاره‌ی پرنور آسمان شب است. ضرب المثل ستاره سهیل شدی نیز به‌دلیل کم‌پیدا بودن این ستاره است... و ارتباط جالبی با شعر مهدی محمدی دارد که کشف آن بر عهده مخاطب است.»

    بر پوست نازک سحر
    تا انعکاس بیداری را
    کور کند
    صدای پای یک نفرین
    که از ناکجا می خواند
    دردی بی رمق
    از جان شراره ی پرهیب
    التماس می کند
    خاندان مرده را
    با این همه شب عجیب
    انتظار ایستاده در چشمانم
    قد می کشد.
    می دانم
    ملایمت نسیم
    برای کنار زدن چرده ی پرده سیاه
    می آید

    تا یادم نرفته عرض کنم که ای کاش شاعر بجای واژه پرهیب از همان سایه یا شبح استفاده میکرد! البته میدانم که دایره لغات گسترده‌ای دارد و این نشانگر تسلط خوب اوست اما بنظرم در اینجا استفاده از چنین واژه‌ای لازم نبود زیرا بکارگیری کلمات جایگزین تغییری در معنا ایجاد نمیکند و اصطلاحا جا نیفتاده و خنثی است. حتی میتوانست با استفاده از تکنیک واج آرایی و تکرار حرف (ش) کارکرد زبانی ایجاد کند. یعنی: شراره‌ی شبح... که در این صورت خیلی بهتر میشد.
    اما این وضعیت برای واژه چرده (رنگ) کاملا برعکس است! چُرده یا چَرده درکنار پرده، (سیه چرده) هم‌آوایی مناسبی دارد و باعث ایجاد جناس موسیقایی یا زبانیت شده است.

    تاریکی، انتظار، و امید به روشنایی:
    شعر با تاریکی و سیاهی شب شروع و با تابیدن نور از روزنه‌‌‌ای هرچند کوچک تمام می‌شود. شعر به مثابه پرچمدار هنر و فرهنگ چونان آیینه‌ای که توان بازتاب بسیاری از مسائل اجتماعی را دارد، ابزار ابراز تعهد شاعرانی مثل مهدی محمدی است. به باور من او بر اساس یأس فلسفی–اجتماعی، اعتراض خود را نسبت به وقایع اجتماعی بیان می‌کند. این رویه در شیوه و منش شعری به ظاهر غم‌آلود حکایت از آن دارد که شاعر از رهگذر واقع‌نگری و پردازش رخدادهای اجتماعی–سیاسی پیرامون خود، به نتایج درخور توجهی ‌رسیده است. او به رغم باور به شکست و سرخوردگی و انحطاط گسترده، از دمیدن روح زندگی و امید و از سرگرفتن مبارزه و تلاش غافل نشده و همچنان امیدوارانه در انتظار است. شاعر برای رسیدن و رساندن خود و مخاطبانش به روزنه و نقطه‌‌ای هر چند دور اما روشن، می‌گوید: با این همه شب عجیب انتظار ایستاده در چشمانش و قد می‌کشد... او اعتقاد دارد و می‌داند ملایمت نسیم برای کنار زدن چرده ی پرده سیاه می‌آید.
    من نیز به عنوان یک مخاطب در کنار شاعر می‌ایستم و از ته دل امیدوارم که یک روز خوب طلوع کند!
    و اما کلام آخر:
    در این شعر، توان ذهنی شاعر بسیار پیش رونده‌تر از توان اجرایی و روایی است و آن‌چه که در حوزه‌ی تولید شعر به آن کشف و شهود می‌گوییم قدرتمندتر از کارکرد زبانی است... هرچند در یکجاهایی برعکس، اجرای زبان زور بیشتری دارد.
    اما بطور کلی شعر را (در تمام ابعاد) قابل قبول میدانم و بدون تعارف ارتباط خوبی با آن برقرار کردم.
    با آرزوی موفقیت برای مهدی محمدی دوست باسوادم و سایر دوستان🌹

    شاهزاده خانوم
    شاهزاده خانوم
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۲۱
    سلام بر شما استاد علامیان صبور و آگاه‌مان خندانک
    آموختیم از کلاس درسی که پای شعر زیبای جناب محمدی دایر کردید خندانک خندانک
    روان، ساده و پرمحتوا خندانک خندانک خندانک
    سپاسگزاریم از زحمتی که کشیدید خندانک
    در پناه خدای مهربان باشید خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۲۳
    سلام و عرض ادب استاد علامیان عزیز و ارجمند خندانک
    در این چند سالی که شعر می گویم خیلی کم برایم نقد نوشته می شود اما این نقد شما آنقدر خوب و دقیق بود و حرف های دلم را گفت که احساس کردم انگار دست مزد مرا یکجا داده باشند واقعاً خیلی عالی بود دست مریزاد. همچنین به شخصه برای من بسیار آموزنده و گهربار بود.
    در خصوص شعر، کلاً نه تنها این شعر بلکه تقریباً اکثر اشعاری که می سرایم احساس می کنم انتزاع غالب است شاید برخلاف روند شعر امروز که پدیده ها را عینی می کند خیلی نتوانسته ام خودم را همسو کنم و اغلب نمادگرایی و انتزاع که توانسته ام با آن اخت پیدا کنم در شعر هم راه پیدا می کند. در خصوص کارکرد زبانی هم قبول دارم و راستش را بخواهید از شعر تصنعی واهمه دارم. گاهی اوقات بعضی شاعران با افراط در جناس و یا حتی در ترکیبات شاعرانه سعی دارند تصویری از شعر ارائه دهند من هم به شخصه زمانی که کلاسیک می سرودم خیلی روی جناس و موسیقایی شنیداری تکیه داشتم. اما تقریباً از همان ابتدا در صور خیال قلمم لنگ می زد. بهر حال گذشت زمان و قلم زدن مرا به این نتیجه رساند که به دنبال کشف و شهود باشم و جریان واقعی شعر را همین کشف و شهودها می دانم و احساس می کنم لذت افراط گرایی در جناس و ترکیبات شاعرانه زودگذر باشد اما لذت کشف و شهود دائمی باشد. البته من همواره بر نفی افراط گرایی اصرار دارم. بلکه وجود طبیعی ترکیبات شاعرانه و صنایع بدیع را الزامی و حیاتی شعر می دانم.
    در خصوص "شراره پرهیب" و استفاده از واژه "پرهیب"، معمولاً بعضی از کلماتی که در ذهنم نقش می بندد ریشه جغرافیایی دارد. این واژه در محل زندگی شاعر کارکرد فراوان دارد مثلاً تا آنجایی که می گویند "پرهیب فلانی را دیدم" یا "از روی پرهیب ش فلانی را شناختم". بعداً من این واژه را در فرهنگ لغت جستجو کردم تا معانی این واژه را کامل بررسی کنم. فکر می کنم معانی که واژه "پرهیب" برایم می سازد آن مفهوم را که در نظر داشتم بهتر تداعی کند. حالا توضیح می دهم. گاهی شعله یا آتشی که سایه اش روی دیوار یا زمین افتاده و این شعله بازی می کند و شما این حرکت سایه آتش را می بینید من این تصویر را که با حالت ترس در شب اتفاق افتاده با ترکیب "شراره پرهیب" توصیف کردم. در خصوص واج آرایی هم فکر می کنم تکرار واج "ر" وجود دارد.
    اما در خصوص "چرده پرده" هم به همان اندازه "شراره پرهیب" و حتی شاید بیشتر دلنگرانی داشتم. چون اگر استفاده از واژه پرهیب در منطقه شاعر عمومیت دارد و او را به استفاده از آن اقناع می ساخت، در استفاده از واژه "چرده" همانطور که اشاره داشتید "سیه چرده" را داشتیم و چند بیت شعر که از گذشتگان به ارث رسیده، می ترسیدم اختلاط زبان کهن و امروزی را منتقد عیب بداند. و هم این که می ترسیدم جناس "چرده" و "پرده" حالت تصنعی بودن را ایجاد کند. به شخصه تمایل نداشتم کارکردهای زبانی شعر تبدیل به بازی های زبانی شاعر شود و من فکر می کنم این اتفاق نیافتاده است به خاطر وجود تصویر، معنا و هارمونی و تایید و اشاره شما که برایم خیلی مهم بود.
    در خصوص "ستاره سهیل" ، من فکر می کنم یعنی اگر منتقد روی سه نقطه که دست گذاشته است و توضیح می دهد، آن سه نقطه دقیقاً چالش های ذهنی شاعر بوده است. همینجا هم اشاره کنم که علاقه خاصی دارم به استفاده از کنایه، به عبارت دیگر در زبان عامه می گویند فلانی "قلنبه گو است" یا "نیش و کنایه می زند" یا "زبان گزنده دارد". توضیحاتی که استاد علامیان عزیز مطرح کردند برای من بسیار زیبا و آموزنده بود. "ضرب المثل ستاره سهیل شدی نیز به ‌دلیل کم ‌پیدا بودن این ستاره است". ستاره سهیل علی رغم نور درخشان، از دور سو سو می زند. همین "دور ایستادن" مورد انتقاد شاعر هم قرار می گیرد.
    شمعی که پیر شده بود و چشمانش آب نداشت: شمع راوی و ناظر ماجرا است شمعی که سوخت و آب شد و در هر خانه ای هست.

    با کمال تشکر و قدردانی از نقد بسیار زیبا و دقیق
    دلتان سبز و قلمتان زرین خندانک
    ارسال پاسخ
    رحیم فخوری
    رحیم فخوری
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۰۸
    درود واحترام خدمت استاد علامیان عزیز واندیشمند ، باسواد وباثبات
    ارسال پاسخ
    رحیم فخوری
    رحیم فخوری
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۰۸
    برای استاد عللامیان⚘⚘⚘
    ارسال پاسخ
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۷:۵۴
    سلام مجدد مهدی جان عزیزم خندانک   ممنونم که وقت گذاشتی و توضیح دادی
    خواهش میکنم رفیق، سپاس از لطف و محبتت🙏
    چه خوب که به جزئیات اهمیت میدی و نسبت به شعر و فهم مخاطب حساسی آفرین
    به هرحال هر شاعری هنگام نوشتن شعر رفتار متفاوت خودش رو داره
    اتفاقا گاهی اوقات سبک (نئوکلاسیک) کمی ساده‌تر و بدون پیچوندن زیاد، با مخاطب عام ارتباط بیشتری برقرار میکنه
    چه جالب! خوب شد راجع‌به پرهیب (که کارکرد و عمومیت داره) و موارد دیگه توضیح دادی
    بله همینطوره موافقم؛ چالش ذهنیم بود و حسابی قلقلکم داد و منم در نقد راجبش حرف زدم
    سلامت و سرفراز باشی🌿
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
    سلام جناب فخوری عزیز و ارجمند خندانک مرد باصفا و نیک‌مرام سایت
    بینهایت ممنونم بزرگوار🙏 شما همیشه محبت دارید
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۰۹
    همچنین سلام مجدد استاد علامیان عزیز و ارجمند خندانک
    سپاس مجدد و تقدیر بیکران خندانک
    افسانه پنام (مولد)
    افسانه پنام (مولد)
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۱۱
    سلام و درود جناب علامیان بزرگوار
    نکات ارزشمندی از شما در رابطه با این شعر زیبا خواندم
    واقعا استادانه این اثررا موشکافی کردید ...
    وآنچخ می باید را از کلاس درستان آموختیم؛
    خدارا شاکرم که در میان خوبانی چون شماهستم....
    سرتان سلامت خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدي حسنلو
    مهدي حسنلو
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۰:۵۷
    عرض ادب واحترام
    خدمت دوستان عزیزم مهدی عزیز امیر حسین عزیز و همه مخاطبان عزیز صفحه
    شعر وافعا شعر خوب و محکمی بود همراه با نقد بسیار
    خوب امیر حسن عزیز خوب پیش دستی کردن حقیقتا دویت داشتم چند سطری بنویسم که زحمتش امیر کشید اونهم هم کاملتر وهم بهتر
    از اینور چوب خط در ستون نقها تقریبا پر پس فعلا ننویسم چند رور بهتر
    ولی من نظرات می خوندم فقط نکته ای دوست داشتم بگم انتها شعر بسار زیبا و با قدرت تموم میکنه
    با این همه شب عجیب
    انتظار ایستاده در چشمانم....
    عجبا با این همه شب عجیب
    انتظار ایستاده هنوز در چشمانم
    و از صدای قد کشیدنش می شنوم
    که نهایت نسیم، ملایمت را کنار می گذارد
    و کنار می کشد چرده ی سیاه پرده را
    از روی دوش ...
    با اجازه ات یه چند سطری خواستم به سلیقه خودم ادیت کنم نه نمیشه هر شعری برای شاعر خودش افریده شده
    و این شعر زیبا هم از ان توست
    تقدیم به شما🙏🌺
    آرزو عباسی ( پاییزه)
    آرزو عباسی ( پاییزه)
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۲۲
    درودها امیرحسین عزیز برادر استادم خندانک خندانک
    خدا قوت و سپاس از نقد ارزشمندتون خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۵۶
    سلام و سپاس بانو پنام گرامی خندانک ممنونم از همراهی و ابراز محبتتان🙏
    سبز و سلامت باشید
    درود و سپاس مهدی جان عزیزم 🙏 نقد و نظراتت همیشه ارزشمنده رفیق
    کارت درسته خندانک
    و ممنونم از بانو آرزو عباسی خواهر مهربان و بامحبت
    همراهی گرم شما عزیزان باعث افتخاره
    سرتان سلامت خندانک تنور دلتان گرم
    محمد گلی ایوری
    محمد گلی ایوری
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۵:۰۹
    سلام و عرض ادب جناب علامیان عزیز و گرامی
    استفاده بردم از بیانات و توضیح خوب و قابل تقدیر شما
    سپاسگزارم
    شاد باشید خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۵۲
    سلام و عرض ادب استاد حسنلوی عزیز و ارجمند خندانک
    همچنین متشکرم از لطفی که نسبت به من داشتید
    البته من اذعان دارم که شما در ارتباط طولی شعر سپید علی رغم اینکه شعرهایتان طولانی است تبهر دارید و من به شخصه طولانی شدن شعر و ویرایشش برایم بسیار سخت است
    من هم چنین این نسخه ای را که شما نوشتید دوست داشتم
    دو تفاوت عمده داشت
    یکی) صدای قد کشیدن که به زعم این هست که کمی ادیبانه تر هم می توانست چند سطر پایانی بیان شود
    دیگری) ملایمت نسیم در شعر من هست و در ویرایش شما کنار گذاشتن ملایمت که هر دو قابل تامل هست. معمولاً آنجا که نتوان با ملایمت سیاهی و تاریکی را کنار زد ناچار باید از روش های دیگری استفاده کرد.

    دم تان گرم و قلم تان سبز
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۳۸
    سلام جناب ایوری مهربان و ارجمند خندانک
    سپاس از ابراز محبتتان🙏
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۲۹
    خندانک
    درودبرشما جناب علامیان خندانک
    استفاده کردم ازکلاس درستان مثل همیشه خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۱:۵۶
    سپاس بانو عجم گرامی خواهر مهربان🙏
    سبز و سلامت باشید خندانک


    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱ ۰۵:۱۱
    صفای وجودت مهدی جان خندانک مرد با اخلاق و دل بزرگ
    چه خوب که حرفای دلت بود و خوشحالم که چنین احساسی اتفاق افتاد
    کارت درسته و بودنت باعث افتخاره🌿
    سلام و سپاس شاهزاده خانوم مهربان و با ادب  شما همیشه لطف دارید🙏خوبه که نقدها مفید واقع میشه خداروشکر
    سرتون سلامت، موفق باشید خندانک
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۴
    خندانک
    درودبرشما جناب محمدی بزرگوار خندانک خندانک
    بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۲۸
    درود و عرض ادب سرکار خانم جمیله عجم بانوی فرهیخته و ادیب خندانک
    سپاسگزارم
    تابنده باشید به مهر خندانک
    ارسال پاسخ
    اميرحسين علاميان(اعتراض)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۳۴
    درود مهدی جان محمدی دوست باسوادم
    باید سرفرصت دو مرتبه بخونم ببینم چندچندم
    نبض قلمت سبز
    تنور دلت گرم خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۲۴
    سلام و عرض ادب دوست و استاد گرانقدر جناب علامیان عزیز و فرهیخته خندانک
    حضور دوباره یتان همچنین مزید امتنان و روشنای این صفحه است.
    دلتان گرم و قلمتان سبز خندانک
    ارسال پاسخ
    عباسعلی استکی(چشمه)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۵۰
    درود بزرگوار
    جالب و زیبا بود خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۰:۵۸
    درود و سپاس بیکران استاد استکی عزیز و ارجمند خندانک
    متشکرم
    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    شاهزاده خانوم
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۲۲
    درود بر شما جناب محمدی بزرگوار خندانک
    بسیار زیبا بود و از خوانش آن لذت بردم.. خندانک خندانک
    موفق باشید خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۳۹
    درود بانوی فرهیخته و ادیب شاهزاده خانوم
    مشترکم
    قلمتان زرنگار و نگاهتان سبز خندانک
    ارسال پاسخ
    سید هادی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۰۴
    درود بر مهدی جان محمدی

    زیبا شعری خواندم

    بمانید به مهر و بسرایید خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۲۸
    درود و سپاس بی همتا استاد سیدهادی محمدی عزیز و ارجمند خندانک
    متشکرم
    قلمتان سبز و دلتان فیروزه ای خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۰۸:۰۶
    درودها واقعا لذت بردم
    تخیل بسیار عالی بود
    رویا پردازی بسیار زیبا
    خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۰۸
    درود و سپاس بیکران استاد خوشروی عزیز و ارجمند خندانک
    لطف دارید سپاسگزارم
    دلتان دریایی و قلمتان سبز و تابنده خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۱۸
    ‍ ‍ ‍

    «ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی
    اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی
    چوگانِ حُکم در کف و گوئی نمی‌زنی
    بازِ ظفر به دست و شکاری نمی‌کنی
    این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را
    در کارِ رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی
    ترسم کز این چمن نبری آستینِ گل
    کز گُلشَنَش تحمّلِ خاری نمی‌کنی
    در آستینِ جانِ تو صد نافه مُدرّج است
    وآن را فدای طرّه‌ی یاری نمی‌کنی
    ساغرِ لطیف و دلکش و مِی، افکنی به‌خاک
    و اندیشه از بلای خماری نمی‌کنی
    حافظ برو که بندگیِ بارگاهِ دوست
    اگر جمله می‌کنند، تو باری نمی‌کنی».*
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۳
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۲۰
    سلام جناب محمدی شاعر جوان شعر ناب
    احسنت بر شما بزرگوار
    شعر ی از خواجه
    شیرازتقدیم
    شعر شما
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۰۱
    سلام و عرض ادب بانو آهنگران ادیب و فرهیخته
    بسیار سپاسگزارم از لطف و احسان شما
    قلمتان زرنگار و دلتان سبز خندانک
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۳
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    منوچهربابایی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۲۶
    سلام و عرض ادب دوست واستادم
    مثل همیشه
    سروده ارزنده ای را به تحریر درآوردید
    بلند بالا ، زیبا و فاخر
    دل تان بدور از غم
    لحظه هایتان دلنواز🌹🌹🌹
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۰۳
    سلام و عرض ادب شاعر فرهیخته و دوست ناب خندانک
    متشکرم از لطف و عنایت تان
    قلمتان سبز و دلتان بهاری خندانک
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۳
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    رویا ادیب (نازبانو)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۰۹:۲۹
    درود ها استاد بزرگوار خندانک
    بسیار بسیار زیبا و عالی خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۰۴
    درودها و سپاس بی کران بانوی فرهیخته و ادیب خندانک
    سراینده غزل های شیرین
    متشکرم دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۳
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد فاضلی نژاد
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۵۰
    با این همه شب عجیب
    انتظار ایستاده در چشمانم
    قد می کشد.
    سلام و درود به شما جناب محمدی عزیز بسیار زیبا و عمیق سرودید ، درودتان باد
    برقرار باشید و نویسا به مهر خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۲۹
    سلام و عرض ادب خندانک
    متشکرم
    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد قلی پور
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۶:۳۶
    پوست نازک سحر،،،بسیار جذاب و خواندنی بود درود بر شما جناب محمدی عزیز👏👏👏💐💐💐
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۱۷:۵۲
    درود، سپاسگزارم. دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    مریم کاسیانی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۴۳
    درود بر شما
    زیبا بود
    باغ دلتون پر باد از جوونه های امید و شادی
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۰۶
    درود سپاسگزارم خندانک
    ارسال پاسخ
    رحیم فخوری
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۴۶
    درودها هم نابی ارجمند جناب محمدی
    اثری فاخر سرودید
    اما حرص منو در آوردید با این پاین بندی بیجان
    شعر عاصی اینطور بیرمق پایان نمی یابد عزیز من
    البته این دلیل نمی شود که من با شعرتان همراه نشوم
    رحیم فخوری
    پنجشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۴۷
    برای شما خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۳۷
    درودها و سپاس بیکران استاد عزیز و ارجمند رحیم فخوری خندانک
    ابتدا تشکر می کنم و این رویه را می پسندم که با رهنمود به سمت شعر می آیید و به اعتلای قلم کمک می کنید. صمیمانه سپاسگزارم.
    توضیحی که در پای شعر قبلی نوشتید منظورتان را درک و تایید کردم و بسیار هم به جا و دقیق بود. این جا در بیان اشکال کلی گویی شده است. که البته آن هم مفید است. در خصوص پایان بندی من هم اعتقاد دارم و هم به آن توجه دارم، شاید به آن قوت که باید باشد نیست. دوست قدیمی مان "پژمان بدری" در پایان بندی شعر خیلی مهارت دارد و من هم اذعان دارم که در پایان بندی مشکل دارم.
    قلمتان پر قوت و نگاهتان نافذ خندانک
    ارسال پاسخ
    رحیم فخوری
    رحیم فخوری
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۰۱
    متشکرم از شهامت وجسارت وصراحت وصداقت کلامتان شاعر توانا!
    بخشید از قطار( واو) ها را که بودنشان دراین وصف اجتناب نا پذیر بود
    رحیم فخوری
    رحیم فخوری
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۴:۰۲
    برای جناب محمدی⚘🙏⚘🙏⚘🙏⚘
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۱۱
    متشکرم استاد فخوری عزیز خندانک
    لطف دارید و از کوچک نوازی شما است. خندانک
    قلمتان سبز و دلتان فیروزه ای خندانک
    آرزو عباسی ( پاییزه)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۰۱:۵۵
    درود بر شما ادیب گرامی خندانک
    شاعرانگی‌هاتون مستدام خندانک
    در پناه خالق مهربانی‌ها برقرار باشید و سبز خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۲۷
    درود و سپاس بیکران بانوی فرهیخته و ادیب سرکار خانم آرزو عباسی خندانک قلمتان زرنگار خندانک
    ارسال پاسخ
    علی نظری سرمازه
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۰۷:۵۵
    درود بیکران جناب محمدی
    پر از شاعرانگی به به !
    خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۳۸
    درود و عرض ادب استاد نظری عزیز و ارجمند خندانک
    متشکرم از کوچک نوازی و شاگرد پروری تان
    دلتان دریایی و نگاهتان آسمانی خندانک
    ارسال پاسخ
    مسعود آزادبخت
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۱۱
    سلام و احترام جناب محمدی ادیب
    زیبا بود و مفهومی
    سبز باشید و ماندگار
    خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۳۹
    سلام و عرض ادب شاعر فرهیخته و ادیب مسعود آزادبخت خندانک
    صمیمانه سپاسگزارم
    قلمتان سبز و دلتان فیروزه ای خندانک
    ارسال پاسخ
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۲:۱۸
    درود و دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۴۰
    درودها استاد انصاری عزیز و ارجمند
    متشکرم
    دلتان دریایی و نگاهتان آسمانی خندانک
    ارسال پاسخ
    شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۱۸:۰۱
    درود جناب محمدی عزیز خندانک
    زیبا و تامل برانگیز سرودید. خندانک
    به مهر بمانید با قلمی درخشان خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۱۲
    درود و سپاس بیکران استاد زراعتی عزیز و ارجمند خندانک
    متشکرم دلتان دریایی و نگاهتان آسمانی خندانک
    ارسال پاسخ
    افسانه پنام (مولد)
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۵۶
    سلام و درود جناب محمدی بزرگوار
    بسیار زیبا سرودید خندانک
    ان شاءالله همیشه موفق باشیدخندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۳
    سلام و عرض ادب خندانک
    مشترکم
    نگاهتان سبز و دلتان فیروزه ای خندانک
    ارسال پاسخ
    عارف افشاری  (جاوید الف)
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۰۹
    خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۴
    درودها دوست خوب و ادیبم جناب افشاری عزیز و ارجمند خندانک
    سپاسگزارم
    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد گلی ایوری
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۰۵:۱۲
    سلام و عرض احترام جناب محمدی گرامی
    زیبا و متفکرانه بود
    پاینده باشید و بی نیاز خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    شنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۱ ۱۰:۴۵
    سلام و عرض ادب استاد ایوری عزیز و ارجمند خندانک
    متشکرم
    نگاهتان آسمانی خندانک
    ارسال پاسخ
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۱:۲۴
    سلام بزرگوار ادیب
    بسیار زیباست🌺
    بهره بردم از قلم شما
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    جمعه ۱۸ آذر ۱۴۰۱ ۲۲:۵۸
    سلام و عرض ادب خندانک
    متشکرم خندانک
    دلتان سبز و سرنای قلمتان فیروزه ای خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0