چون دهان باز کنم یکسره فریاد ِ غمم
تا نفس هست نظر کردهی بیداد ِ غمم
دیدمت، با خود و بیشانهی من شادی شُکر
من که در شورترین نقطهی دل شاد غمم
مهر، بارانِ جدایی به جهان زد اما
سوختم در خودم انگار که مرداد غمم
خشت خشتم نگرانیست ملاتم اندوه
وای بر من منِ ویرانه که آباد غمم
نه به تشبیه نیاز است و نه تشخیص ببین
احتیاجی به سخن نیست که همزاد غمم
گویی از این همه افسانهی شیرین تنها
وارث تیشهی عاشقکُش ِ فرهاد غمم
هرکه دید این تن ِ درماندهی قهراگین را
گفت تکمیلترین نطفهی اجداد غمم
چشم وا کردم و دیدم که به حق میگفتند
تا جداییست نصیب ارشد ِ اولاد غمم
زندگی بعد تو اما همهاش زندان نیست
روز آزاد خیالات و شب آزاد غمم!!
با مرور ِ تو و سرکردن ِ در خاطره ها
پیِ تسکین خود و کندن ِ بنیاد غمم
ساده انگارترینم بخدا چون هر بار
میکشم دست به دل موجب ایجاد غمم
هرچه در تور غزل ریختم از حسرت بود
که در این برکهی ماتم زده صیاد غمم
اعتلا قلم و سلامتی شما ارزوی قلبی ماست.
با تشکر ویژه و خاص از جناب استاد گرانمهرم اقای مهرداد عزیزیان که از صفحه مبارکشان برای اطلاع رسانی استفاده نمودم به صورت تیک نقد!
برقرار باشید سرور عزیز
مدیریت سایت شعرناب
سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)
نکته*-۱
هر عزیزی که این یک هفته اشتراک را دریافت نکرده است می تواند به این جانب پیام بدهد تا تقدیمشان نمایم
نکته*-۲
چنانچه هر عزیز بزرگواری که توانایی خرید اشتراک سامانه شعرناب ندارد
می تواند به صورت محرمانه پیام به اینجانب بدهند تا در خدمتشان باشم
یا حق التماس دعا برای عاقبت بخیری و پدر و مادر مرحوم چنانچه مایل بودید و هیچ اجباری در آن نیست.