(1)
بی تو از شبهای پرمهتاب سهمم اشک بود
بی تو از بیداری و از خواب سهمم اشک بود
بی تو در دست خزانها من طراوت باختم
بی تو از صد چشمه ی پرآب سهمم اشک بود
(2)
بی تو از لبخنده ی آئینه سهمم اشک بود
بی تو از موج ِ هوای سینه سهمم اشک بود
بی تو در شمع ِ خیالت بالها را سوختم
بی تو از آدینه تا آدینه سهمم اشک بود
(3)
بی تو از اندیشه و احساس سهمم اشک بود
بی تو از گلبوته های یاس سهمم اشک بود
بی توگنج زندگی در چشم ِ من ناچیز شد
بی تو از یاقوت و از الماس سهمم اشک بود
(4)
بی تو از این عشق ناملموس سهمم اشک بود
بی تو از این شادی ِ معکوس سهمم اشک بود
بی تو در رگهای شعرم ردّ پای دردهاست
بی تو از رویا و از کابوس سهمم اشک بود
(5)
بی تو از شیرینیِ پرواز سهمم اشک بود
بی تو از خاموشی و آواز سهمم اشک بود
بی توتن دادم به مرگ دلخراش زندگی
بی تواز پایان و از آغاز سهمم اشک بود
(6)
بی تواز سوزصدای باد سهمم اشک بود
بی تو از هر ناله وفریاد سهمم اشک بود
بی تو محکومم به زندانی به نام زندگی
بی تو از انصاف واز بیداد سهمم اشک بود
(7)
بی تواز زیبایی خورشید سهمم اشک بود
بی تواز آزادی و تبعید سهمم اشک بود
بی تو زیر برف سنگین زمستان یخ زدم
بی تو از بوی بهار و عید سهمم اشک بود
(م. فریاد)